ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی کیفری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
* {{زیتونی|[[ماده ۴۲۵ قانون آیین دادرسی کیفری|مشاهده ماده قبلی]]}} | * {{زیتونی|[[ماده ۴۲۵ قانون آیین دادرسی کیفری|مشاهده ماده قبلی]]}} | ||
* {{زیتونی|[[ماده ۴۲۷ قانون آیین دادرسی کیفری|مشاهده ماده بعدی]]}} | * {{زیتونی|[[ماده ۴۲۷ قانون آیین دادرسی کیفری|مشاهده ماده بعدی]]}} | ||
== مواد مرتبط == | == مواد مرتبط == | ||
* [[ماده ۴۲۵ قانون آیین دادرسی کیفری]] | * [[ماده ۴۲۵ قانون آیین دادرسی کیفری]] | ||
خط ۹: | خط ۷: | ||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
«تجدید نظر» در لغت به معنای دوباره نظر کردن در امر یا نوشتهای است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی تجدیدنظر احکام کیفری در حقوق ایران و انگلستان|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=دانشگاه شهید بهشتی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4186992|صفحه=|نام۱=هادی|نام خانوادگی۱=طیبی|چاپ=}}</ref> در اصطلاح حقوقی، مقصود از تجدید نظر، قضاوت کردن مجدد آراء کیفری است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی تجدیدنظر احکام کیفری در حقوق ایران و انگلستان|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=دانشگاه شهید بهشتی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4187004|صفحه=|نام۱=هادی|نام خانوادگی۱=طیبی|چاپ=}}</ref> | «تجدید نظر» در لغت به معنای دوباره نظر کردن در امر یا نوشتهای است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی تجدیدنظر احکام کیفری در حقوق ایران و انگلستان|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=دانشگاه شهید بهشتی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4186992|صفحه=|نام۱=هادی|نام خانوادگی۱=طیبی|چاپ=}}</ref> در اصطلاح حقوقی، مقصود از تجدید نظر، قضاوت کردن مجدد آراء کیفری است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی تجدیدنظر احکام کیفری در حقوق ایران و انگلستان|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=دانشگاه شهید بهشتی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4187004|صفحه=|نام۱=هادی|نام خانوادگی۱=طیبی|چاپ=}}</ref> | ||
== فلسفه و مبانی نظری == | == فلسفه و مبانی نظری == | ||
با وجود لزوم توجه کافی و دقت به خرج دادن در بررسی پروندههای قضایی، گاه ممکن است قضات دادگاهها در صدور احکام خود دچار اشتباهاتی شوند، راه حل رفع این اشتباهات، پیشبینی فرایندی برای [[اعتراض]] به چنین احکامی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تجدیدنظرخواهی رئیس قوه قضائیه از آراء محاکم|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=فصلنامه تخصصی حقوق اسلامی (فقه و حقوق سابق) شماره 3 زمستان 1383|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5035932|صفحه=|نام۱=بابک|نام خانوادگی۱=پورقهرمانی گلتپه|چاپ=}}</ref>بر اساس ماده فوق، در دادگاههای تجدید نظر اصل [[تعدد قاضی]] حاکم بوده و جلسات با حضور دو مستشار یا یک رئیس و یک مستشار رسمیت پیدا میکنند، آراء دادگاهها نیز باید به امضاء و تصویب دو عضو برسد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=سیاست جنایی ایران در حمایت از حقوق تألیف و نشر (سیاست تقنینی، سیاست قضایی، سیاست اداری)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4786916|صفحه=|نام۱=سیدعباس|نام خانوادگی۱=حسینی نیک|چاپ=1}}</ref> | با وجود لزوم توجه کافی و دقت به خرج دادن در بررسی پروندههای قضایی، گاه ممکن است قضات دادگاهها در صدور احکام خود دچار اشتباهاتی شوند، راه حل رفع این اشتباهات، پیشبینی فرایندی برای [[اعتراض]] به چنین احکامی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تجدیدنظرخواهی رئیس قوه قضائیه از آراء محاکم|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=فصلنامه تخصصی حقوق اسلامی (فقه و حقوق سابق) شماره 3 زمستان 1383|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5035932|صفحه=|نام۱=بابک|نام خانوادگی۱=پورقهرمانی گلتپه|چاپ=}}</ref>بر اساس ماده فوق، در دادگاههای تجدید نظر اصل [[تعدد قاضی]] حاکم بوده و جلسات با حضور دو مستشار یا یک رئیس و یک مستشار رسمیت پیدا میکنند، آراء دادگاهها نیز باید به امضاء و تصویب دو عضو برسد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=سیاست جنایی ایران در حمایت از حقوق تألیف و نشر (سیاست تقنینی، سیاست قضایی، سیاست اداری)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4786916|صفحه=|نام۱=سیدعباس|نام خانوادگی۱=حسینی نیک|چاپ=1}}</ref> | ||
== نکات تفسیری دکترین ماده 426 قانون آیین دادرسی کیفری == | |||
== نکات تفسیری دکترین == | |||
ماده فوق در خصوص پیش بینی حق اعتراض متهم به تصمیمات قاضی<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1737324|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=7}}</ref> و تعیین مراجع صالح به رسیدگی به اعتراض نسبت به احکام غیر قطعی است، این مراجع بر اساس ماده فوق، دادگاه تجدید نظر و دیوان عالی کشور هستند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4710264|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref> لذا باید برای اعتراض به احکام غیر قطعی بر اساس مرجع اعتراض به آنها حسب مورد از یکی از دو عنوان «تجدید نظر خواهی» یا «[[فرجام خواهی]]» استفاده کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4710532|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref> بر اساس این ماده، صلاحیت دیوان عالی کشور را در رسیدگی تجدید نظر باید استثنایی و محدود به موارد مصرح قانونی تفسیر کرد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4710304|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref> به بیان سادهتر معمولاً در اعتراض به آراء صادره در خصوص محکومیتهای سنگین نظیر [[اعدام]]، [[قصاص]]، [[رجم]] و … باید دیوان عالی کشور را صالح دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1738840|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=7}}</ref> لذا اصل را باید بر [[صلاحیت عام]] دادگاه تجدید نظر استان قرار داد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4710276|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref> این دادگاه در مرکز استان تشکیل میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1740584|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=7}}</ref> | ماده فوق در خصوص پیش بینی حق اعتراض متهم به تصمیمات قاضی<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1737324|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=7}}</ref> و تعیین مراجع صالح به رسیدگی به اعتراض نسبت به احکام غیر قطعی است، این مراجع بر اساس ماده فوق، دادگاه تجدید نظر و دیوان عالی کشور هستند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4710264|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref> لذا باید برای اعتراض به احکام غیر قطعی بر اساس مرجع اعتراض به آنها حسب مورد از یکی از دو عنوان «تجدید نظر خواهی» یا «[[فرجام خواهی]]» استفاده کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4710532|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref> بر اساس این ماده، صلاحیت دیوان عالی کشور را در رسیدگی تجدید نظر باید استثنایی و محدود به موارد مصرح قانونی تفسیر کرد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4710304|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref> به بیان سادهتر معمولاً در اعتراض به آراء صادره در خصوص محکومیتهای سنگین نظیر [[اعدام]]، [[قصاص]]، [[رجم]] و … باید دیوان عالی کشور را صالح دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1738840|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=7}}</ref> لذا اصل را باید بر [[صلاحیت عام]] دادگاه تجدید نظر استان قرار داد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4710276|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref> این دادگاه در مرکز استان تشکیل میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1740584|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=7}}</ref> | ||
== نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 426 قانون آیین دادرسی کیفری == | |||
== نکات توصیفی هوش مصنوعی == | |||
{{هوش مصنوعی (ماده)}} | {{هوش مصنوعی (ماده)}} | ||
# دادگاه تجدیدنظر استان مرجع صالح برای رسیدگی به درخواستهای تجدیدنظر از آرای غیرقطعی کیفری است. | # دادگاه تجدیدنظر استان مرجع صالح برای رسیدگی به درخواستهای تجدیدنظر از آرای غیرقطعی کیفری است. | ||
خط ۲۴: | خط ۱۸: | ||
# دادگاه تجدیدنظر و شعب دیوان عالی کشور با دو عضو نیز رسمیت دارند. | # دادگاه تجدیدنظر و شعب دیوان عالی کشور با دو عضو نیز رسمیت دارند. | ||
# مواردی که در صلاحیت دیوان عالی کشور است، از این حکم مستثنی هستند. | # مواردی که در صلاحیت دیوان عالی کشور است، از این حکم مستثنی هستند. | ||
== رویه های قضایی == | == رویه های قضایی == | ||
* [[رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره منظور از جزای نقدی در تعیین درجه مجازات]] | * [[رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره منظور از جزای نقدی در تعیین درجه مجازات]] | ||
خط ۴۳: | خط ۳۶: | ||
* [[نظریه شماره 7/98/1850 مورخ 1399/01/18 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره رعایت تشریفات رسیدگی بدوی جرایم اطفال و نوجوانان در مرحله تجدید نظر]] | * [[نظریه شماره 7/98/1850 مورخ 1399/01/18 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره رعایت تشریفات رسیدگی بدوی جرایم اطفال و نوجوانان در مرحله تجدید نظر]] | ||
* [[نظریه شماره 1178/96/7 مورخ 1396/05/25 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]] | * [[نظریه شماره 1178/96/7 مورخ 1396/05/25 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]] | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
خط ۵۲: | خط ۴۴: | ||
[[رده:دادگاه تجدیدنظر]] | [[رده:دادگاه تجدیدنظر]] | ||
[[رده:دیوان عالی کشور]] | [[رده:دیوان عالی کشور]] | ||
{{DEFAULTSORT:ماده 2130}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۸
ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی کیفری (اصلاحی ۲۴/۰۳/۱۳۹۴): دادگاه تجدیدنظر استان مرجع صالح برای رسیدگی به درخواست تجدیدنظر از کلیه آرای غیرقطعی کیفری است، جز در مواردی که در صلاحیت دیوان عالی کشور باشد. دادگاه تجدیدنظر استان در مرکز هر استان تشکیل میشود. این دادگاه دارای رئیس و دو مستشار است، دادگاه تجدیدنظر و شعب دیوان عالی کشور با دو عضو نیز رسمیت دارند.
مواد مرتبط
توضیح واژگان
«تجدید نظر» در لغت به معنای دوباره نظر کردن در امر یا نوشتهای است.[۱] در اصطلاح حقوقی، مقصود از تجدید نظر، قضاوت کردن مجدد آراء کیفری است.[۲]
فلسفه و مبانی نظری
با وجود لزوم توجه کافی و دقت به خرج دادن در بررسی پروندههای قضایی، گاه ممکن است قضات دادگاهها در صدور احکام خود دچار اشتباهاتی شوند، راه حل رفع این اشتباهات، پیشبینی فرایندی برای اعتراض به چنین احکامی است.[۳]بر اساس ماده فوق، در دادگاههای تجدید نظر اصل تعدد قاضی حاکم بوده و جلسات با حضور دو مستشار یا یک رئیس و یک مستشار رسمیت پیدا میکنند، آراء دادگاهها نیز باید به امضاء و تصویب دو عضو برسد.[۴]
نکات تفسیری دکترین ماده 426 قانون آیین دادرسی کیفری
ماده فوق در خصوص پیش بینی حق اعتراض متهم به تصمیمات قاضی[۵] و تعیین مراجع صالح به رسیدگی به اعتراض نسبت به احکام غیر قطعی است، این مراجع بر اساس ماده فوق، دادگاه تجدید نظر و دیوان عالی کشور هستند،[۶] لذا باید برای اعتراض به احکام غیر قطعی بر اساس مرجع اعتراض به آنها حسب مورد از یکی از دو عنوان «تجدید نظر خواهی» یا «فرجام خواهی» استفاده کرد.[۷] بر اساس این ماده، صلاحیت دیوان عالی کشور را در رسیدگی تجدید نظر باید استثنایی و محدود به موارد مصرح قانونی تفسیر کرد،[۸] به بیان سادهتر معمولاً در اعتراض به آراء صادره در خصوص محکومیتهای سنگین نظیر اعدام، قصاص، رجم و … باید دیوان عالی کشور را صالح دانست.[۹] لذا اصل را باید بر صلاحیت عام دادگاه تجدید نظر استان قرار داد،[۱۰] این دادگاه در مرکز استان تشکیل میشود.[۱۱]
نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 426 قانون آیین دادرسی کیفری
محتوای مندرج در این قسمت توسط هوش مصنوعی تولید شده است. |
- دادگاه تجدیدنظر استان مرجع صالح برای رسیدگی به درخواستهای تجدیدنظر از آرای غیرقطعی کیفری است.
- این دادگاه در مرکز هر استان تشکیل میشود.
- دادگاه تجدیدنظر استان دارای رئیس و دو مستشار است.
- دادگاه تجدیدنظر و شعب دیوان عالی کشور با دو عضو نیز رسمیت دارند.
- مواردی که در صلاحیت دیوان عالی کشور است، از این حکم مستثنی هستند.
رویه های قضایی
- رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره منظور از جزای نقدی در تعیین درجه مجازات
- رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مرجع صالح رسیدگی به تجدیدنظرخواهی از احکام صادره در صلاحیت اضافی دادگاه کیفری یک
- نظریه شماره 7/97/2037 مورخ 1398/04/01 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
- نظریه شماره 7/96/1894 مورخ 1396/08/20 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
- نظریه شماره 543/96/7 مورخ 1396/03/07 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
- نظریه شماره 1894/96/7 مورخ 1396/08/20 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
- مطابق رأی وحدت رویه شماره ۷۴۴ مورخ ۱۹ /۸ /۱۳۹۴ هیئت عمومی دیوان عالی کشور، در مواردی که مجازات بزه حبس توأم با جزای نقدی تعیین گردیده، کیفر حبس ملاک تشخیص درجه مجازات و بالنتیجه صلاحیت دادگاه است.[۱۲]
- نظریه شماره 7/1400/797 مورخ 1400/08/04 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره واخواهی از رای قطعی دادگاه تجدیدنظر
- نظریه شماره 7/1400/351 مورخ 1400/05/13 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره صلاحیت رسیدگی دادگاه انقلاب درخصوص اموال و مرجع اعتراض به اموال موضوع ماده ۱۴۸ قانون آ.د.ک
- نظریه شماره 7/99/168 مورخ 1399/03/07 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره رسیدگی به اعتراض به دادنامه تقسیط دیه صادره از دادگاه کیفری یک
- نظریه شماره 7/99/513 مورخ 1399/05/05 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره عدم حصول اکثریت آراء برای صدور رای در دادگاه تجدیدنظر
- نظریه شماره 7/99/95 مورخ 1399/03/12 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تجدیدنظرخواهی شاکی نسبت به رای غیابی محکومیت متهم
- رای دادگاه درباره ایراد ضرب و جرح عمدی با شیشه (دادنامه شماره ۹۵۰۹۹۷۰۲۲۴۳۰۱۵۳۲)
- رای وحدت رویه شماره 841 دیوان عالی کشور درباره تعیین مرجع صالح برای حل اختلاف در صلاحیت میان دادگاه های حقوقی و کیفری دو واقع در یک استان
- نظریه شماره 7/98/1850 مورخ 1399/01/18 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره رعایت تشریفات رسیدگی بدوی جرایم اطفال و نوجوانان در مرحله تجدید نظر
- نظریه شماره 1178/96/7 مورخ 1396/05/25 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
منابع
- ↑ هادی طیبی. بررسی تطبیقی تجدیدنظر احکام کیفری در حقوق ایران و انگلستان. دانشگاه شهید بهشتی، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4186992
- ↑ هادی طیبی. بررسی تطبیقی تجدیدنظر احکام کیفری در حقوق ایران و انگلستان. دانشگاه شهید بهشتی، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4187004
- ↑ بابک پورقهرمانی گلتپه. تجدیدنظرخواهی رئیس قوه قضائیه از آراء محاکم. فصلنامه تخصصی حقوق اسلامی (فقه و حقوق سابق) شماره 3 زمستان 1383، 1383. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5035932
- ↑ سیدعباس حسینی نیک. سیاست جنایی ایران در حمایت از حقوق تألیف و نشر (سیاست تقنینی، سیاست قضایی، سیاست اداری). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4786916
- ↑ رجب گلدوست جویباری. کلیات آیین دادرسی کیفری. چاپ 7. جنگل، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1737324
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4710264
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4710532
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4710304
- ↑ رجب گلدوست جویباری. کلیات آیین دادرسی کیفری. چاپ 7. جنگل، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1738840
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4710276
- ↑ رجب گلدوست جویباری. کلیات آیین دادرسی کیفری. چاپ 7. جنگل، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1740584
- ↑ اسماعیل ساولانی. قانون آیین دادرسی کیفری بر اساس آخرین اصلاحات 1394 (آرای وحدت رویه و نظریات مشورتی اداره کل حقوقی). چاپ 9. دادآفرین، 1399. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6280024