ماده ۲۰۴ قانون آیین دادرسی کیفری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''ماده ۲۰۴ قانون آیین دادرسی کیفری''': [[بازپرس]] به تشخیص خود یا با معرفی [[شاکی خصوصی|شاکی]] یا به تقاضای متهم یا حسب اعلام مقامات ذی‌ربط، شخصی که حضور یا تحقیق از وی را برای روشن شدن موضوع ضروری تشخیص دهد، برابر مقررات [[احضار]] می‌کند.
'''ماده ۲۰۴ قانون آیین دادرسی کیفری''': [[بازپرس]] به تشخیص خود یا با معرفی [[شاکی خصوصی|شاکی]] یا به تقاضای [[متهم]] یا حسب اعلام مقامات ذی‌ربط، شخصی که حضور یا تحقیق از وی را برای روشن شدن موضوع ضروری تشخیص دهد، برابر مقررات [[احضار شاهد یا مطلع|احضار]] می‌کند.


تبصره ۱ - در صورتی که [[شهادت|شاهد]] یا [[مطلع]] برای عدم حضور خود [[عذر موجه|عذر موجهی]] نداشته باشد [[جلب]] می‌شود. اما در صورتی که عذر موجهی داشته باشد و بازپرس آن عذر را بپذیرد، مجدداً احضار و در صورت عدم حضور جلب می‌شود.
تبصره ۱ - در صورتی که [[شهادت|شاهد]] یا [[مطلع]] برای عدم حضور خود [[عذر موجه|عذر موجهی]] نداشته باشد [[جلب]] می‌شود. اما در صورتی که عذر موجهی داشته باشد و بازپرس آن عذر را بپذیرد، مجدداً احضار و در صورت عدم حضور جلب می‌شود.
خط ۸: خط ۸:


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
در قانون آیین دادرسی کیفری برای «شهادت»، توضیح و تعریفی ارائه نشده‌است، این واژه در لغت به معنای دلیل، [[بینه]]، علم، حجت، ادراک و … است، فقها نیز شهادت را «اخبار شخص از آنچه می‌داند» و «اخبار شخص از حقیقتی که آن را دیده یا شنیده‌است» تعریف کرده‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=484404|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=علی|نام خانوادگی۲=مهاجری|چاپ=3}}</ref> تفاوت شاهد و [[اهل خبره|خبره]] در این است که شاهد، بیانگر واقعه ای مرتبط با [[دعوا]]<nowiki/>ست اما خبره بیانگر یک قاعده فنی و علمی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=484408|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=علی|نام خانوادگی۲=مهاجری|چاپ=3}}</ref>همچنین کسی که خود به‌طور مستقیم واقعه ای را ندیده‌است و فقط به ارائه اطلاعات خود در آن خصوص می‌پردازد، مطلع نامیده می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1287200|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=13}}</ref>
در [[قانون آیین دادرسی کیفری]] برای «[[شهادت]]»، توضیح و تعریفی ارائه نشده‌است، این واژه در لغت به معنای دلیل، [[بینه]]، علم، حجت، ادراک و … است، فقها نیز شهادت را «اخبار شخص از آنچه می‌داند» و «اخبار شخص از حقیقتی که آن را دیده یا شنیده‌است» تعریف کرده‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=484404|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=علی|نام خانوادگی۲=مهاجری|چاپ=3}}</ref> تفاوت شاهد و [[اهل خبره|خبره]] در این است که شاهد، بیانگر واقعه ای مرتبط با [[دعوا]]<nowiki/>ست اما خبره بیانگر یک قاعده فنی و علمی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=484408|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=علی|نام خانوادگی۲=مهاجری|چاپ=3}}</ref>همچنین کسی که خود به‌طور مستقیم واقعه ای را ندیده‌است و فقط به ارائه اطلاعات خود در آن خصوص می‌پردازد، «مطلع» نامیده می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1287200|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=13}}</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
خط ۱۶: خط ۱۶:
بر اساس این ماده، در صورت استناد متهم یا شاکی به شهادت شاهد و همچنین اعلام [[مقامات رسمی]] و نیز تشخیص خود [[مقام قضایی]]، این دلیل مورد استفاده قرار گرفته و لذا درخواست خود شاهد نمی‌تواند موجب الزام بر پذیرش این درخواست شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=484392|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=علی|نام خانوادگی۲=مهاجری|چاپ=3}}</ref>از همین رو شهود تحقیق به دستور بازپرس و توسط [[ضابط دادگستری|ضابطین]] و مأمورین مربوطه از طریق [[ابلاغ]] یا به هر طریقی که بازپرس مقتضی بداند احضار می‌شوند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد دوم) (سازمان و صلاحیت مراجع کیفری)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سازمان چاپ و انتشارات|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2760996|صفحه=|نام۱=محمود|نام خانوادگی۱=آخوندی اصل|چاپ=12}}</ref> لذا به باور گروهی، در طریقه احضار شهود محدودیتی وجود ندارد<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد اول و دوم) (از وقوع جرم تا اجرای حکم، دادسرا، مراحل کشف، تحقیق و تعقیب، دادگاه کیفری عمومی، دادگاه کیفری استان، تجدیدنظر، شعب تشخیص، فرجام، دعاوی ناشی از جرم، احکام و قرارهای کیفری، ادله اثبات جرم، وظایف قضات، وکلا و ضابطین دادگستری)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=پایدار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=890980|صفحه=|نام۱=سیدجلال الدین|نام خانوادگی۱=مدنی|چاپ=4}}</ref>اما طریقه احضار شاهد باید در خور شأن وی باشد، چرا که شاهد را نباید با متهم یکسان دانست،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=484420|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=علی|نام خانوادگی۲=مهاجری|چاپ=3}}</ref>در واقع شرط استماع شهادت شاهد، حضور وی در مرجع تحقیق و شرط حضور وی نیز احضار شدن او است مگر این که شاهد دارای عذری موجه نظیر بیماری باشد، در فرض احضار شاهد و عدم حضور وی بدون عذر موجه، در فرض ابلاغ احضاریه دوم و عدم حضور مجدد وی بدون هیچگونه عذر موجهی، به دستور مرجع احضار کننده جلب می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1285232|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=13}}</ref>
بر اساس این ماده، در صورت استناد متهم یا شاکی به شهادت شاهد و همچنین اعلام [[مقامات رسمی]] و نیز تشخیص خود [[مقام قضایی]]، این دلیل مورد استفاده قرار گرفته و لذا درخواست خود شاهد نمی‌تواند موجب الزام بر پذیرش این درخواست شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=484392|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=علی|نام خانوادگی۲=مهاجری|چاپ=3}}</ref>از همین رو شهود تحقیق به دستور بازپرس و توسط [[ضابط دادگستری|ضابطین]] و مأمورین مربوطه از طریق [[ابلاغ]] یا به هر طریقی که بازپرس مقتضی بداند احضار می‌شوند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد دوم) (سازمان و صلاحیت مراجع کیفری)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سازمان چاپ و انتشارات|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2760996|صفحه=|نام۱=محمود|نام خانوادگی۱=آخوندی اصل|چاپ=12}}</ref> لذا به باور گروهی، در طریقه احضار شهود محدودیتی وجود ندارد<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد اول و دوم) (از وقوع جرم تا اجرای حکم، دادسرا، مراحل کشف، تحقیق و تعقیب، دادگاه کیفری عمومی، دادگاه کیفری استان، تجدیدنظر، شعب تشخیص، فرجام، دعاوی ناشی از جرم، احکام و قرارهای کیفری، ادله اثبات جرم، وظایف قضات، وکلا و ضابطین دادگستری)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=پایدار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=890980|صفحه=|نام۱=سیدجلال الدین|نام خانوادگی۱=مدنی|چاپ=4}}</ref>اما طریقه احضار شاهد باید در خور شأن وی باشد، چرا که شاهد را نباید با متهم یکسان دانست،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=484420|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=علی|نام خانوادگی۲=مهاجری|چاپ=3}}</ref>در واقع شرط استماع شهادت شاهد، حضور وی در مرجع تحقیق و شرط حضور وی نیز احضار شدن او است مگر این که شاهد دارای عذری موجه نظیر بیماری باشد، در فرض احضار شاهد و عدم حضور وی بدون عذر موجه، در فرض ابلاغ احضاریه دوم و عدم حضور مجدد وی بدون هیچگونه عذر موجهی، به دستور مرجع احضار کننده جلب می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1285232|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=13}}</ref>


== نکات توضیحی ==
=== نکات توضیحی ===
گروهی معتقدند شخصی که شاهد وقوع جرمی بوده است، مکلف به مطلع ساختن مقامات قضایی مربوطه است. لذا لازم است شاهد در هنگام نیاز در مراجع مربوطه حضور یابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ادله اثبات دعوا در امور مدنی و کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=تدریس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1641220|صفحه=|نام۱=عبدالرسول|نام خانوادگی۱=دیانی|چاپ=1}}</ref>
گروهی معتقدند شخصی که شاهد وقوع [[جرم|جرمی]] بوده است، مکلف به مطلع ساختن مقامات قضایی مربوطه است، لذا لازم است شاهد در هنگام نیاز در مراجع مربوطه حضور یابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ادله اثبات دعوا در امور مدنی و کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=تدریس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1641220|صفحه=|نام۱=عبدالرسول|نام خانوادگی۱=دیانی|چاپ=1}}</ref>


== مطالعات فقهی ==
== مطالعات فقهی ==

نسخهٔ ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۱:۴۷

ماده ۲۰۴ قانون آیین دادرسی کیفری: بازپرس به تشخیص خود یا با معرفی شاکی یا به تقاضای متهم یا حسب اعلام مقامات ذی‌ربط، شخصی که حضور یا تحقیق از وی را برای روشن شدن موضوع ضروری تشخیص دهد، برابر مقررات احضار می‌کند.

تبصره ۱ - در صورتی که شاهد یا مطلع برای عدم حضور خود عذر موجهی نداشته باشد جلب می‌شود. اما در صورتی که عذر موجهی داشته باشد و بازپرس آن عذر را بپذیرد، مجدداً احضار و در صورت عدم حضور جلب می‌شود.

تبصره ۲ - در صورتی که دلیل پرونده منحصر به شهادت شهود و مطلعان نباشد، تحقیق از آنان می‌تواند به صورت الکترونیکی و با رعایت مقررات راجع به دادرسی الکترونیکی به عمل آید.

توضیح واژگان

در قانون آیین دادرسی کیفری برای «شهادت»، توضیح و تعریفی ارائه نشده‌است، این واژه در لغت به معنای دلیل، بینه، علم، حجت، ادراک و … است، فقها نیز شهادت را «اخبار شخص از آنچه می‌داند» و «اخبار شخص از حقیقتی که آن را دیده یا شنیده‌است» تعریف کرده‌اند.[۱] تفاوت شاهد و خبره در این است که شاهد، بیانگر واقعه ای مرتبط با دعواست اما خبره بیانگر یک قاعده فنی و علمی است.[۲]همچنین کسی که خود به‌طور مستقیم واقعه ای را ندیده‌است و فقط به ارائه اطلاعات خود در آن خصوص می‌پردازد، «مطلع» نامیده می‌شود.[۳]

پیشینه

سابقاً ماده ۱۴۹ قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب ۱۳۷۸) در این خصوص وضع شده بود.[۴]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

بر اساس این ماده، در صورت استناد متهم یا شاکی به شهادت شاهد و همچنین اعلام مقامات رسمی و نیز تشخیص خود مقام قضایی، این دلیل مورد استفاده قرار گرفته و لذا درخواست خود شاهد نمی‌تواند موجب الزام بر پذیرش این درخواست شود.[۵]از همین رو شهود تحقیق به دستور بازپرس و توسط ضابطین و مأمورین مربوطه از طریق ابلاغ یا به هر طریقی که بازپرس مقتضی بداند احضار می‌شوند،[۶] لذا به باور گروهی، در طریقه احضار شهود محدودیتی وجود ندارد[۷]اما طریقه احضار شاهد باید در خور شأن وی باشد، چرا که شاهد را نباید با متهم یکسان دانست،[۸]در واقع شرط استماع شهادت شاهد، حضور وی در مرجع تحقیق و شرط حضور وی نیز احضار شدن او است مگر این که شاهد دارای عذری موجه نظیر بیماری باشد، در فرض احضار شاهد و عدم حضور وی بدون عذر موجه، در فرض ابلاغ احضاریه دوم و عدم حضور مجدد وی بدون هیچگونه عذر موجهی، به دستور مرجع احضار کننده جلب می‌شود.[۹]

نکات توضیحی

گروهی معتقدند شخصی که شاهد وقوع جرمی بوده است، مکلف به مطلع ساختن مقامات قضایی مربوطه است، لذا لازم است شاهد در هنگام نیاز در مراجع مربوطه حضور یابد.[۱۰]

مطالعات فقهی

مستندات فقهی

مستند فقهی این ماده را برخی از آیات قرآن کریم دانسته‌اند.[۱۱] همچنین در این خصوص روایتی از امام صادق (ع) نیز وجود دارد که به موجب آن شهود نباید در صورت دعوت شدن برای ادای شهادت، از حضور خودداری کنند.[۱۲]

رویه‌های قضایی

به موجب نظریه مشورتی شماره ۷/۶۰۹–۱۳۸۵/۲/۳ احضار محکوم علیهی که در مورد او حکم اجرا شده‌است به عنوان مطلع جهت استفسار آدرس محکوم علیه دیگر، فاقد مجوز قانونی است.[۱۳]

منابع

  1. عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 484404
  2. عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 484408
  3. علی خالقی. آیین دادرسی کیفری. چاپ 13. موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1287200
  4. عبدالرسول دیانی. ادله اثبات دعوا در امور مدنی و کیفری. چاپ 1. تدریس، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1640376
  5. عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 484392
  6. محمود آخوندی اصل. آیین دادرسی کیفری (جلد دوم) (سازمان و صلاحیت مراجع کیفری). چاپ 12. سازمان چاپ و انتشارات، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2760996
  7. سیدجلال الدین مدنی. آیین دادرسی کیفری (جلد اول و دوم) (از وقوع جرم تا اجرای حکم، دادسرا، مراحل کشف، تحقیق و تعقیب، دادگاه کیفری عمومی، دادگاه کیفری استان، تجدیدنظر، شعب تشخیص، فرجام، دعاوی ناشی از جرم، احکام و قرارهای کیفری، ادله اثبات جرم، وظایف قضات، وکلا و ضابطین دادگستری). چاپ 4. پایدار، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 890980
  8. عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 484420
  9. علی خالقی. آیین دادرسی کیفری. چاپ 13. موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1285232
  10. عبدالرسول دیانی. ادله اثبات دعوا در امور مدنی و کیفری. چاپ 1. تدریس، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1641220
  11. احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و مهدی (ترجمه) حسینیان قمی. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد سیم) (قضا و شهادات و حدود و تعزیرات). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2790580
  12. احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و مهدی (ترجمه) حسینیان قمی. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد سیم) (قضا و شهادات و حدود و تعزیرات). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2790604
  13. مجموعه قوانین و مقررات آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 11. معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 496120