ماده ۲ قانون کار: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{برای کتاب}}'''ماده 2 قانون کار''' :[[کارگر]] از لحاظ این قانون کسی است که به هر عنوان در مقابل دریافت [[حق السعی|حق‌السعی]] اعم از [[مزد]]، [[حقوق]]، [[سهم سود]] و سایر مزایا به درخواست [[کارفرما]] [[کار]] می‌کند.
{{برای کتاب}}'''ماده 2 قانون کار:''' [[کارگر]] از لحاظ این قانون کسی است که به هر عنوان در مقابل دریافت [[حق السعی|حق‌السعی]] اعم از [[مزد]]، [[حقوق]]، [[سهم سود]] و سایر مزایا به درخواست [[کارفرما]] [[کار]] می‌کند.


* [[ماده 1 قانون کار|مشاهده ماده قبلی]]
* [[ماده 1 قانون کار|مشاهده ماده قبلی]]
خط ۱۱: خط ۱۱:
*[[ماده 197 قانون کار]]
*[[ماده 197 قانون کار]]
== توضیح واژگان==
== توضیح واژگان==
[[کارگر]]: ذیل [[ماده 1 قانون کار|ماده 1]] توضیح داده شده است.


[[حق السعی]] ([[ماده 34 قانون کار]]): کلیه دریافت‎های قانونی که [[کارگر]] به اعتبار [[قرارداد کار]] اعم از [[مزد]] یا [[حقوق کمک عائله‌مندی]]، هزینه مسکن، خواربار، ایاب و ذهاب، مزایای غیر نقدی، پاداش افزایش تولید، سود سالانه و نظایر آنها دریافت می‌نماید را حق السعی می‌نامند.
* [[کارگر]]: ذیل [[ماده 1 قانون کار|ماده 1]] توضیح داده شده است.
 
* [[حق السعی]] ([[ماده 34 قانون کار]]): کلیه دریافت‎های قانونی که [[کارگر]] به اعتبار [[قرارداد کار]] اعم از [[مزد]] یا [[حقوق کمک عائله‌مندی]]، هزینه مسکن، خواربار، ایاب و ذهاب، مزایای غیر نقدی، پاداش افزایش تولید، سود سالانه و نظایر آنها دریافت می‌نماید را حق السعی می‌نامند.
[[مزد]]: عبارت است از وجوه نقدی یا غیر نقدی و یا مجموع آن ها که در مقابل انجام کار به کارگر پرداخت می شود.<ref>علی مدحی. ''حقوق کار (دوره مقدماتی)''. چاپ 1. آوا، 1394. ,[[شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران]]: 6651712</ref>
* [[مزد]]: عبارت است از وجوه نقدی یا غیر نقدی و یا مجموع آن ها که در مقابل انجام کار به کارگر پرداخت می شود.<ref>علی مدحی. ''حقوق کار (دوره مقدماتی)''. چاپ 1. آوا، 1394. ,[[شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران]]: 6651712</ref>
 
* [[حقوق]]: واژه‌ی حقوق دارای سه معناست. معنای اول همان مزایای دریافتی از سوی [[کارکنان]] یک [[کارفرما]] می‌باشد. معنای دوم جمع واژه‌‌ی [[حق]] است یعنی مجموعه‌ای از امتیازات. معنای سوم واژه یعنی مجموعه [[قاعده|قواعد]] و [[مقرره|مقررات]] حاکم بر یک موضوع.<ref>محمد امامی و سیدنصراله موسوی. ''درآمدی بر بنیادهای حقوق اساسی و نظام های سیاسی''. چاپ 1. میزان، 1391. ,[[شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران]]: 6658924</ref><ref>فهیمه ملک زاده. ''فرهنگ حقوق تجارت''. چاپ 2. دادگستر، 1391. ,[[شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران]]: 6658932</ref><ref>مرتضی یوسف زاده. ''حقوق کارشناسی اطلاعات عمومی حقوقی ویژه کارشناسان و داوران''. چاپ 1. یادآوران، 1387. ,[[شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران]]: 6658936</ref><ref>ناصر رسایی نیا. ''فرهنگ لغات و اصطلاحات حقوقی (جلد اول)''. چاپ 1. دریچه، 1388. ,[[شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران]]: 6658940</ref><ref>مرتضی یوسف زاده. ''حقوق مدنی (جلد اول و دوم) (اشخاص، اموال و مالکیت)''. چاپ 1. میزان، 1389. ,[[شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران]]: 6658944</ref>
[[حقوق]]: واژه‌ی حقوق دارای سه معناست. معنای اول همان مزایای دریافتی از سوی [[کارکنان]] یک [[کارفرما]] می‌باشد. معنای دوم جمع واژه‌‌ی [[حق]] است یعنی مجموعه‌ای از امتیازات. معنای سوم واژه یعنی مجموعه [[قاعده|قواعد]] و [[مقرره|مقررات]] حاکم بر یک موضوع.<ref>محمد امامی و سیدنصراله موسوی. ''درآمدی بر بنیادهای حقوق اساسی و نظام های سیاسی''. چاپ 1. میزان، 1391. ,[[شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران]]: 6658924</ref><ref>فهیمه ملک زاده. ''فرهنگ حقوق تجارت''. چاپ 2. دادگستر، 1391. ,[[شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران]]: 6658932</ref><ref>مرتضی یوسف زاده. ''حقوق کارشناسی اطلاعات عمومی حقوقی ویژه کارشناسان و داوران''. چاپ 1. یادآوران، 1387. ,[[شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران]]: 6658936</ref><ref>ناصر رسایی نیا. ''فرهنگ لغات و اصطلاحات حقوقی (جلد اول)''. چاپ 1. دریچه، 1388. ,[[شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران]]: 6658940</ref><ref>مرتضی یوسف زاده. ''حقوق مدنی (جلد اول و دوم) (اشخاص، اموال و مالکیت)''. چاپ 1. میزان، 1389. ,[[شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران]]: 6658944</ref>
* [[کارفرما]]: ذیل [[ماده 1 قانون کار|ماده 1]] توضیح داده شده است.
 
* [[کار]]: علاوه بر مفهوم عرفی کار بنظر می رسد فکر و یا خلاقیت نیز می‌توانند کار محسوب گردند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (شرکت های تعاونی طبق قانون بخش تعاونی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران مصوب سال 1370) (بازمانده شرکت های تجاری-جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1374|ناشر=روزبهان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3268100|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=فروحی|چاپ=1}}</ref>
[[کارفرما]]: ذیل [[ماده 1 قانون کار|ماده 1]] توضیح داده شده است.
 
[[کار]]: علاوه بر مفهوم عرفی کار بنظر می رسد فکر و یا خلاقیت نیز می‌توانند کار محسوب گردند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (شرکت های تعاونی طبق قانون بخش تعاونی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران مصوب سال 1370) (بازمانده شرکت های تجاری-جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1374|ناشر=روزبهان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3268100|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=فروحی|چاپ=1}}</ref>
==پیشینه==
==پیشینه==
[[ماده 1 قانون کار 1337]] بیان می‌داشت: «[[کارگر]] از لحاظ این قانون کسی است که به هر عنوان به دستور [[کارفرما]] در مقابل دریافت حقوق یا [[مزد]] کار می‌کند».
[[ماده 1 قانون کار 1337]] بیان می‌داشت: «[[کارگر]] از لحاظ این قانون کسی است که به هر عنوان به دستور [[کارفرما]] در مقابل دریافت حقوق یا [[مزد]] کار می‌کند».
خط ۴۴: خط ۴۰:
# کارگر شامل همه افرادی است که به هر عنوانی کار می‌کنند.
# کارگر شامل همه افرادی است که به هر عنوانی کار می‌کنند.
#رابطه کارگر و کارفرما بر اساس درخواست و توافق در مورد حق‌السعی است.
#رابطه کارگر و کارفرما بر اساس درخواست و توافق در مورد حق‌السعی است.
==انتقادات==
در قانون کار مصوب 1369 بر خلاف قانون کار مصوب 1337 در تعریف کارگر از واژه ی "درخواست" بجای "دستور" استفاده شده است و بنظر می رسد قانون‌گذار این تصور را داشته است که واژه‌ی "درخواست" محترمانه‌تر بوده است و شأن کارگر بیشتر رعایت می‌شود؛ این در حالیست که با اسفاده واژه "درخواست" این تعریف دچار ابهام و اشکال می‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون کار در نظم حقوقی کنونی (دفتر پنجم حقوق کار-محشای قانون کار)|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4464584|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=رفیعی|چاپ=1}}</ref>  آنچه از واژه دستور برداشت می شود آمریت کارفرما و وجود تبعیت حقوقی کارگر از کارفرما است حال آنکه واژه "درخواست" ارائه پیشنهاد انعقاد قرارداد بوده و با عنصر تبعیت غیر مرتبط به نظر می‌رسد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون کار در نظم حقوقی کنونی (دفتر پنجم حقوق کار-محشای قانون کار)|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4464584|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=رفیعی|چاپ=1}}</ref>
==رویه های قضایی==
==رویه های قضایی==
*[[رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری (دادنامه شماره: ۷۸/۳۱۲ ،کلاسه پرونده: ۳۲۳/۷۷)]]  
*[[رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری (دادنامه شماره: ۷۸/۳۱۲ ،کلاسه پرونده: ۳۲۳/۷۷)]]  
خط ۹۶: خط ۹۴:
*[[واکاوی مالیّت منفعت انسان و کیفیّت تسلیم آن در فقه و حقوق ایران]]
*[[واکاوی مالیّت منفعت انسان و کیفیّت تسلیم آن در فقه و حقوق ایران]]
*[[بررسی وضعیت استخدامی کارگران شاغل در بخش عمومی]]
*[[بررسی وضعیت استخدامی کارگران شاغل در بخش عمومی]]
==انتقادات==
*[[محدودیّت های آزادی قراردادی از حیث نحوه تشکیل قراردادها]]
در قانون کار مصوب 1369 بر خلاف قانون کار مصوب 1337 در تعریف کارگر از واژه ی "درخواست" بجای "دستور" استفاده شده است و بنظر می رسد قانون‌گذار این تصور را داشته است که واژه‌ی "درخواست" محترمانه‌تر بوده است و شأن کارگر بیشتر رعایت می‌شود؛ این در حالیست که با اسفاده واژه "درخواست" این تعریف دچار ابهام و اشکال می‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون کار در نظم حقوقی کنونی (دفتر پنجم حقوق کار-محشای قانون کار)|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4464584|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=رفیعی|چاپ=1}}</ref>  آنچه از واژه دستور برداشت می شود آمریت کارفرما و وجود تبعیت حقوقی کارگر از کارفرما است حال آنکه واژه "درخواست" ارائه پیشنهاد انعقاد قرارداد بوده و با عنصر تبعیت غیر مرتبط به نظر می‌رسد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون کار در نظم حقوقی کنونی (دفتر پنجم حقوق کار-محشای قانون کار)|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4464584|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=رفیعی|چاپ=1}}</ref>
*[[بررسی وجاهت شرط تأهل در استخدامی برخی مشاغل]]
==منابع==
==منابع==
{{پانویس}}{{پانویس}}
{{پانویس}}{{پانویس}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۱۰

ماده 2 قانون کار: کارگر از لحاظ این قانون کسی است که به هر عنوان در مقابل دریافت حق‌السعی اعم از مزد، حقوق، سهم سود و سایر مزایا به درخواست کارفرما کار می‌کند.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

  • کارگر: ذیل ماده 1 توضیح داده شده است.
  • حق السعی (ماده 34 قانون کار): کلیه دریافت‎های قانونی که کارگر به اعتبار قرارداد کار اعم از مزد یا حقوق کمک عائله‌مندی، هزینه مسکن، خواربار، ایاب و ذهاب، مزایای غیر نقدی، پاداش افزایش تولید، سود سالانه و نظایر آنها دریافت می‌نماید را حق السعی می‌نامند.
  • مزد: عبارت است از وجوه نقدی یا غیر نقدی و یا مجموع آن ها که در مقابل انجام کار به کارگر پرداخت می شود.[۱]
  • حقوق: واژه‌ی حقوق دارای سه معناست. معنای اول همان مزایای دریافتی از سوی کارکنان یک کارفرما می‌باشد. معنای دوم جمع واژه‌‌ی حق است یعنی مجموعه‌ای از امتیازات. معنای سوم واژه یعنی مجموعه قواعد و مقررات حاکم بر یک موضوع.[۲][۳][۴][۵][۶]
  • کارفرما: ذیل ماده 1 توضیح داده شده است.
  • کار: علاوه بر مفهوم عرفی کار بنظر می رسد فکر و یا خلاقیت نیز می‌توانند کار محسوب گردند.[۷]

پیشینه

ماده 1 قانون کار 1337 بیان می‌داشت: «کارگر از لحاظ این قانون کسی است که به هر عنوان به دستور کارفرما در مقابل دریافت حقوق یا مزد کار می‌کند».

فلسفه و مبانی نظری

کارگر باید در انجام کار دو نوع تبعیت از کارفرما داشته باشد.[۸]نوع اول این تبعیت، تبعیت حقوقی است و بدین معناست که کارگر کار را به دستور کارفرما شروع کرده و کارفرما به کار وی نظارت مستقیم یا غیرمستقیم دارد.[۹]بر همین اساس لزومی بر نظارت مستقیم بر کار توسط کارفرما وجود ندارد و کارگر ممکن است این کار را تحت نظارت غیرمستقیم کارفرما (طبق نظر نماینده کارفرما یا شرح شغل) انجام دهد.[۱۰]

کار کارگر مجانی و تبرعی نیست و کارگر در ازای کار خود حقوق، مزد، پاداش، حق السهم و نظایر آن را دریافت می نماید.[۱۱] بنابراین دومین تبعیت لازم برای شکل گیری رابطه کارگری و کارفرمایی تبعیت مزدی (اقتصادی) است

نکات توضیحی ماده 2 قانون کار

  • واژه "کسی" که در متن ماده استفاده شده است دلالت بر حقیقی بودن شخصیت کارگر دارد و اشخاص حقوقی نمی‌توانند کارگر محسوب شده و از مزایای قانون کار استفاده نمایند.[۱۲]
  • واژه "به هر عنوان" در متن ماده دلالت بر این دارد که کار و منصب و شغل افراد تاثیری در کارگر خوانده شدن آنها ندارد و پزشک و مهندس نیز میتوانند حسب مورد کارگر محسوب شوند.[۱۳]
  • افرادی که برای خود کار می کنند و اصطلاحاً خوداشتغالی دارند از شمول قانون کار خارج هستند.بطور مثال اصناف،کشاورزان، وکلای دادگستری و...[۱۴]
  • افرادی که علاوه بر عضویت در هیأت مدیره شرکت و یا داشتن سهام آن، شغل موظف نیز داشته باشند با انجام کار و دریافت مزد، تابعیت اقتصادی و حقوقی با واحد مذکور دارند و مشمول قانون کار می شوند.[۱۵]
  • پزشکانی که در مطب طبابت می‌کنند یا معلمین خصوصی که به تدریس در منزل می‌پردازند را به علت فقدان تبعیت حقوقی نمی‌توان کارگر قلمداد کرد.[۱۶]
  • بعضی از حقوقدانان "نوع کار" و "طبیعت" آن را ملاک تشخیص کارگر از غیر کارگر قرار داده اند و بخصوص در تشخیص کارگر از پیمانکار بیان می‌دارند که کارگر نیروی کار خود را در اختیار کارفرما قرار داده است در حالیکه پیمانکار نتیجه کار خود را تعهد نموده است.[۱۷] عده ای نیز اعتقاد دارند تفکیک کارگر از پیمانکار به اعتبار طبیعت کار ممکن نیست زیرا در چنین فرضی کارگرانی که مزد خود را بر پایه واحد کالای تولیدشده دریافت می‌نمایند (کارگران کارمزدی) کارگر محسوب نخواهند شد.[۱۸]
  • دانشجویانی که حین اشتغال به تحصیل در واحد دانشگاهی مطابق قرارداد منعقده به‌کار گرفته می‌شوند فارغ از عنوان همکاریشان تحت شمول قانون کار قرار می گیرند.[۱۹]
  • رابطه مزدی ممکن است به گونه‌ای باشد که تمام یا قسمتی از مزد کارگر بوسیله مراجعین یا مشتریان کارگاه تامین شود.[۲۰]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 2 قانون کار

  1. تعریف کارگر: فردی که به درخواست کارفرما فعالیت می‌کند.
  2. حق‌السعی: شامل مزد، حقوق، سهم سود و سایر مزایا.
  3. کارگر شامل همه افرادی است که به هر عنوانی کار می‌کنند.
  4. رابطه کارگر و کارفرما بر اساس درخواست و توافق در مورد حق‌السعی است.

انتقادات

در قانون کار مصوب 1369 بر خلاف قانون کار مصوب 1337 در تعریف کارگر از واژه ی "درخواست" بجای "دستور" استفاده شده است و بنظر می رسد قانون‌گذار این تصور را داشته است که واژه‌ی "درخواست" محترمانه‌تر بوده است و شأن کارگر بیشتر رعایت می‌شود؛ این در حالیست که با اسفاده واژه "درخواست" این تعریف دچار ابهام و اشکال می‌گردد.[۲۱] آنچه از واژه دستور برداشت می شود آمریت کارفرما و وجود تبعیت حقوقی کارگر از کارفرما است حال آنکه واژه "درخواست" ارائه پیشنهاد انعقاد قرارداد بوده و با عنصر تبعیت غیر مرتبط به نظر می‌رسد.[۲۲]

رویه های قضایی

مقالات مرتبط

منابع

  1. علی مدحی. حقوق کار (دوره مقدماتی). چاپ 1. آوا، 1394. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6651712
  2. محمد امامی و سیدنصراله موسوی. درآمدی بر بنیادهای حقوق اساسی و نظام های سیاسی. چاپ 1. میزان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6658924
  3. فهیمه ملک زاده. فرهنگ حقوق تجارت. چاپ 2. دادگستر، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6658932
  4. مرتضی یوسف زاده. حقوق کارشناسی اطلاعات عمومی حقوقی ویژه کارشناسان و داوران. چاپ 1. یادآوران، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6658936
  5. ناصر رسایی نیا. فرهنگ لغات و اصطلاحات حقوقی (جلد اول). چاپ 1. دریچه، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6658940
  6. مرتضی یوسف زاده. حقوق مدنی (جلد اول و دوم) (اشخاص، اموال و مالکیت). چاپ 1. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6658944
  7. حمید فروحی. حقوق تجارت (شرکت های تعاونی طبق قانون بخش تعاونی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران مصوب سال 1370) (بازمانده شرکت های تجاری-جلد سوم). چاپ 1. روزبهان، 1374.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3268100
  8. منصور اباذری فومشی. حقوق کار و نحوه عملی رسیدگی به شکایات دعاوی و جرایم در قانون کار. چاپ 2. خرسندی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3118796
  9. منصور اباذری فومشی. حقوق کار و نحوه عملی رسیدگی به شکایات دعاوی و جرایم در قانون کار. چاپ 2. خرسندی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3118796
  10. منصور اباذری فومشی. حقوق کار و نحوه عملی رسیدگی به شکایات دعاوی و جرایم در قانون کار. چاپ 2. خرسندی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3118796
  11. سیدجلال الدین مدنی. حقوق کار جمهوری اسلامی ایران با انضمام قانون کار، قانون تأمین اجتماعی و قانون بیمه بیکاری). چاپ 1. پایدار، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3286800
  12. محمد هدایتی زفرقندی. قرارداد کار. چاپ 2. میزان، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3918976
  13. محمد هدایتی زفرقندی. قرارداد کار. چاپ 2. میزان، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3918988
  14. احمد رفیعی. قانون کار در نظم حقوقی کنونی (دفتر پنجم حقوق کار-محشای قانون کار). چاپ 1. نگاه بینه، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4465496
  15. احمد رفیعی. قانون کار در نظم حقوقی کنونی (دفتر پنجم حقوق کار-محشای قانون کار). چاپ 1. نگاه بینه، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4465496
  16. منصور اباذری فومشی. حقوق کار و نحوه عملی رسیدگی به شکایات دعاوی و جرایم در قانون کار. چاپ 2. خرسندی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3118792
  17. احمد رفیعی. قانون کار در نظم حقوقی کنونی (دفتر پنجم حقوق کار-محشای قانون کار). چاپ 1. نگاه بینه، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4461220
  18. سیدعزت اله عراقی. حقوق کار (جلد اول). چاپ 1. سمت، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3480780
  19. احمد رفیعی. قانون کار در نظم حقوقی کنونی (دفتر پنجم حقوق کار-محشای قانون کار). چاپ 1. نگاه بینه، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4532040
  20. علیقلی فرحپور. اختلافات کارگر و کارفرما در آرای دیوان عدالت اداری. چاپ 1. جنگل، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4833448
  21. احمد رفیعی. قانون کار در نظم حقوقی کنونی (دفتر پنجم حقوق کار-محشای قانون کار). چاپ 1. نگاه بینه، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4464584
  22. احمد رفیعی. قانون کار در نظم حقوقی کنونی (دفتر پنجم حقوق کار-محشای قانون کار). چاپ 1. نگاه بینه، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4464584