ماده 64 قانون ثبت اسناد و املاک: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۴: خط ۴:


== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
[[ماده 50 قانون ثبت اسناد و املاک]]
[[ماده 66 قانون ثبت اسناد و املاک]]
[[ماده 66 قانون ثبت اسناد و املاک]]



نسخهٔ ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۴۶

ماده 64 قانون ثبت اسناد و املاک: در صورتی که طرفین معامله و یا یکی از آن‌ها کور یا کر و گنگ و بی‌سواد باشند علاوه بر معرفین هر یک از اشخاص مزبوره باید به معیت خود یک نفر از معتمدین خود را حاضر نمایند که در موقع قرائت ثبت و امضای آن حضور به هم رسانند مگر اینکه بین خود معرفین کسی باشد که طرف اعتماد آن‌ها است. معتمد مزبور در مورد اشخاص کر و گنگ باید از جمله اشخاصی باشد که بتواند به آن‌ها به اشاره مطلب را بفهماند. در مورد این ماده، مراتب در سندی که ثبت می‌شود و در ستون ملاحظات دفتر باید قید گردد.

تبصره - منسوخ (1322/06/27).

مواد مرتبط

ماده 50 قانون ثبت اسناد و املاک

ماده 66 قانون ثبت اسناد و املاک

توضیح واژگان

کور: نابینا، کسی که چشمانش معیوب باشد و چیزی را نبیند.[۱]

کر: کسی که گوشش قادر به شنیدن نباشد.[۲]

گنگ: بی زبان، کسی که هیچ نتواند حرف بزند.[۳]

بی سواد: کسی که کلاً توان خواندن و نوشتن را نداشته باشد.[۴]

نکات توضیحی

با تدقیق در این ماده و ماده 66 قانون ثبت نکته ای که قابل تأمل بوده و ممکن است در بدو امر با خواندن نص مواد مزبور به نظر برسد، آن است که در صورتی که طرفین معامله یا یکی از آن ها کور یا بی سواد باشد، برای تنظیم و ثبت سند راجع به آنان باید علاوه بر معرفین، یک نفر نیز به عنوان معتمد به همراه داشته باشد. بدین بیان که حضور سه نفر در دفترخانه ضرورت دارد که این مسئله از عبارت «علاوه بر طرفین» بر می آید. اما آنچه که درست است آن است که حضور معرفین تنها زمانی ضرورت می یابد که سردفتر در هویت متعاملین یا یکی از آن ها تردید نماید.[۵]

رویه های قضایی

بنابر نظریه شماره 7/3018 مورخ 1382/04/29 اداره حقوق قوه قضاییه در راستای این ماده و میزان مسئولیت سردفتر اسناد رسمی گفته شده است که: «در صورتی که سردفتر اسناد رسمی به وسیله شهود معرف و معتمد هویت متعاملین را معین کرده باشد و با این حال معلوم شود هویت طرفین یا یکی از آن ها جعلی بوده است، در این حد مسئولیتی متوجه سردفتر نبوده مگر اینکه احراز شود که سردفتر، عالم به این امر بوده و با علم به آن از شهود و معرفین کاذب استفاده کرده است.»[۶]

منابع

  1. فصلنامه حقوقی مجد ، شماره 17 و 18 ، سال 1390. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2037000
  2. فصلنامه حقوقی مجد ، شماره 17 و 18 ، سال 1390. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2037000
  3. فصلنامه حقوقی مجد ، شماره 17 و 18 ، سال 1390. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2037000
  4. فصلنامه حقوقی مجد ، شماره 17 و 18 ، سال 1390. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2037000
  5. ماهنامه کانون سال 50 شماره 80 اردیبهشت 1387. صفیه، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2107960
  6. فصلنامه حقوقی مجد ، شماره 17 و 18 ، سال 1390. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2037016