ماده ۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(افزودن رویه قضایی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:


== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
 
* [[ماده ۱۲ قانون آیین دادرسی کیفری]]
* [[ماده ۱۴ قانون آیین دادرسی کیفری]]
* [[ماده ۶ قانون آیین دادرسی کیفری]]
* [[ماده ۶ قانون آیین دادرسی کیفری]]
* [[ماده ۵۰۴ قانون آیین دادرسی کیفری]]
* [[ماده ۵۰۴ قانون آیین دادرسی کیفری]]
خط ۳۱: خط ۳۲:
همچنین در سیستم قبلی که طبقه‌بندی جرایم به صورت [[طبقه‌بندی مجازات‌ها در قانون مجازات عمومی|خلاف]]، [[طبقه‌بندی مجازات‌ها در قانون مجازات عمومی|جنحه]] و [[طبقه‌بندی مجازات‌ها در قانون مجازات عمومی|جنایت]] بود [[جهات سقوط دعوای عمومی|موارد سقوط دعوای عمومی]] کاملاً قابلیت اجرایی داشت، اما در حال حاضر اعمال ماده مذکور با توجه به طبقه‌بندی جرایم به [[قصاص]]، [[تعزیر|تعزیرات]]، [[حدود]] و دیات متفاوت است؛ بنابراین نمی‌توانیم به صورت کلی قائل به این امر باشیم که فوت متهم، گذشت شاکی یا عفو عمومی در همه جرایم موجب [[جهات سقوط دعوای عمومی|توقف تعقیب]] یا [[سقوط مجازات]] می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4877984|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=2}}</ref>
همچنین در سیستم قبلی که طبقه‌بندی جرایم به صورت [[طبقه‌بندی مجازات‌ها در قانون مجازات عمومی|خلاف]]، [[طبقه‌بندی مجازات‌ها در قانون مجازات عمومی|جنحه]] و [[طبقه‌بندی مجازات‌ها در قانون مجازات عمومی|جنایت]] بود [[جهات سقوط دعوای عمومی|موارد سقوط دعوای عمومی]] کاملاً قابلیت اجرایی داشت، اما در حال حاضر اعمال ماده مذکور با توجه به طبقه‌بندی جرایم به [[قصاص]]، [[تعزیر|تعزیرات]]، [[حدود]] و دیات متفاوت است؛ بنابراین نمی‌توانیم به صورت کلی قائل به این امر باشیم که فوت متهم، گذشت شاکی یا عفو عمومی در همه جرایم موجب [[جهات سقوط دعوای عمومی|توقف تعقیب]] یا [[سقوط مجازات]] می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4877984|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=2}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات تفسیری دکترین ==
هم تعقیب متهم و هم [[اجرای احکام کیفری|اجرای حکم]] در هر یک از موارد سقوط دعوای عمومی با صدور [[قرار موقوفی تعقیب]] یا [[قرار موقوفی اجرا|موقوفی اجرا]]، متوقف می‌شود، در این مورد مقتضی هر پرونده عمل می‌شود؛ بنابراین اگر موضوع در [[دادسرا]] مطرح باشد، از طرف [[دادیار]] یا [[بازپرس]] و اگر در دادگاه مطرح باشد، از طرف رئیس شعبه یا دادرس، پرونده با صدور قرار مربوطه، مختومه و [[قرار بایگانی پرونده|بایگانی]] می‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4877976|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=2}}</ref>یکی از موارد سقوط مجازات، در این قانون ذکر نشده‌است و آن [[قاعده درأ|قاعده درا]] است، دلیل آن نیز این است که اصولاً قاعده درا، قاعده ای ماهوی است که اعمال آن در موارد بروز [[شبهه]] صورت می‌گیرد که شبهه نیز موجب تزلزل در [[عنصر معنوی|رکن روانی]] و در نتیجه عدم تحقق جرم می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4658156|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref>در جرایمی که [[جنبه خصوصی جرم|جنبه خصوصی]] دارد تا شاکی خصوصی در مقام تعقیب برنیاید، [[دادستان]] نمی‌تواند در حقوق الناس شروع به تعقیب نماید. در مورد [[دعوای عمومی]] نیز گاهی برای تعقیب، اجازه از مقامات صالح قانونی ضروری است. نتیجتاً موانع تعقیب دعوای عمومی را می‌توان به چهار گروه تقسیم کرد:۱-سکوت شاکی یا مدعی خصوصی ۲-[[قرار اناطه|اناطه کیفری]] ۳-تحصیل اجازه ۴-جنون متهم، بنابراین در غیاب چنین موانعی دادسرا شروع به تعقیب متهم می‌کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد ششم) (دادسرا و کیفرخواست)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سامان چاپ و انتشارات|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2150612|صفحه=|نام۱=محمود|نام خانوادگی۱=آخوندی اصل|چاپ=2}}</ref>گفتنی است در تعزیرات، [[نص]] صریح قانونی نداریم که چه جرایمی قابل اسقاط است یا نیست، در تعزیراتی که جنبه عمومی دارد، فوت متهم از موارد توقف تعقیب و سقوط مجازات است، اما [[ضرر و زیان ناشی از جرم]]، حتی با فوت مرتکب قابل مطالبه است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4959392|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=2}}</ref>در این باره در مورد جزای نقدی اختلاف نظر وجود دارد، برخی قائل به این هستند که با فوت متهم ساقط نمی‌گردد با این استدلال که جزای نقدی چنین نیست که تنها نسبت به مرتکب قابلیت اعمال داشته باشد بلکه بر [[مال]] وی تعلق می‌گیرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4959412|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=2}}</ref>پر واضح است که اگر عملی به موجب قانون سابق، جرم بوده و به موجب [[قانون لاحق]]، وصف کیفری آن زایل گردد، از موارد سقوط مجازات و موقوفی تعقیب است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4877744|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=2}}</ref>گفتنی است که مطالبه دیه، [[دعوای خصوصی]] تلقی می‌شود، به عبارت دیگر اصل کلی این است که با سقوط [[جنبه عمومی جرم]]، دیه ساقط نمی‌شود و بروز عوامل مذکور در این ماده تأثیری در پرداخت دیه ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4679132|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref>در ادامه لازم است ذکر شود که در مورد جنون در صورت ابتلای متهم به آن پیش از صدور حکم قطعی، استثنائاً تعقیب و دادرسی متوقف می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4679088|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref>
هم تعقیب متهم و هم [[اجرای احکام کیفری|اجرای حکم]] در هر یک از موارد سقوط دعوای عمومی با صدور [[قرار موقوفی تعقیب]] یا [[قرار موقوفی اجرا|موقوفی اجرا]]، متوقف می‌شود، در این مورد مقتضی هر پرونده عمل می‌شود؛ بنابراین اگر موضوع در [[دادسرا]] مطرح باشد، از طرف [[دادیار]] یا [[بازپرس]] و اگر در دادگاه مطرح باشد، از طرف رئیس شعبه یا دادرس، پرونده با صدور قرار مربوطه، مختومه و [[قرار بایگانی پرونده|بایگانی]] می‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4877976|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=2}}</ref>یکی از موارد سقوط مجازات، در این قانون ذکر نشده‌است و آن [[قاعده درأ|قاعده درا]] است، دلیل آن نیز این است که اصولاً قاعده درا، قاعده ای ماهوی است که اعمال آن در موارد بروز [[شبهه]] صورت می‌گیرد که شبهه نیز موجب تزلزل در [[عنصر معنوی|رکن روانی]] و در نتیجه عدم تحقق جرم می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4658156|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref>در جرایمی که [[جنبه خصوصی جرم|جنبه خصوصی]] دارد تا شاکی خصوصی در مقام تعقیب برنیاید، [[دادستان]] نمی‌تواند در حقوق الناس شروع به تعقیب نماید. در مورد [[دعوای عمومی]] نیز گاهی برای تعقیب، اجازه از مقامات صالح قانونی ضروری است. نتیجتاً موانع تعقیب دعوای عمومی را می‌توان به چهار گروه تقسیم کرد:۱-سکوت شاکی یا مدعی خصوصی ۲-[[قرار اناطه|اناطه کیفری]] ۳-تحصیل اجازه ۴-جنون متهم، بنابراین در غیاب چنین موانعی دادسرا شروع به تعقیب متهم می‌کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد ششم) (دادسرا و کیفرخواست)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سامان چاپ و انتشارات|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2150612|صفحه=|نام۱=محمود|نام خانوادگی۱=آخوندی اصل|چاپ=2}}</ref>گفتنی است در تعزیرات، [[نص]] صریح قانونی نداریم که چه جرایمی قابل اسقاط است یا نیست، در تعزیراتی که جنبه عمومی دارد، فوت متهم از موارد توقف تعقیب و سقوط مجازات است، اما [[ضرر و زیان ناشی از جرم]]، حتی با فوت مرتکب قابل مطالبه است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4959392|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=2}}</ref>در این باره در مورد جزای نقدی اختلاف نظر وجود دارد، برخی قائل به این هستند که با فوت متهم ساقط نمی‌گردد با این استدلال که جزای نقدی چنین نیست که تنها نسبت به مرتکب قابلیت اعمال داشته باشد بلکه بر [[مال]] وی تعلق می‌گیرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4959412|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=2}}</ref>پر واضح است که اگر عملی به موجب قانون سابق، جرم بوده و به موجب [[قانون لاحق]]، وصف کیفری آن زایل گردد، از موارد سقوط مجازات و موقوفی تعقیب است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4877744|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=2}}</ref>گفتنی است که مطالبه دیه، [[دعوای خصوصی]] تلقی می‌شود، به عبارت دیگر اصل کلی این است که با سقوط [[جنبه عمومی جرم]]، دیه ساقط نمی‌شود و بروز عوامل مذکور در این ماده تأثیری در پرداخت دیه ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4679132|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref>در ادامه لازم است ذکر شود که در مورد جنون در صورت ابتلای متهم به آن پیش از صدور حکم قطعی، استثنائاً تعقیب و دادرسی متوقف می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4679088|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref>


== رویه‌های قضایی ==


== نکات توصیفی هوش مصنوعی ==
{{هوش مصنوعی (ماده)}}
# تعقیب و اجرای مجازات در صورت فوت متهم یا محکوم‌علیه متوقف می‌شود.
# گذشت شاکی یا مدعی خصوصی باعث توقف تعقیب در جرائم قابل گذشت می‌شود.
# شمول عفو می‌تواند به توقف اجرای مجازات منجر شود.
# نسخ مجازات قانونی منجر به توقف مجازات می‌شود.
# شمول مرور زمان می‌تواند به توقف تعقیب کمک کند.
# توبه متهم تحت شرایط خاص قانونی می‌تواند تعقیب را متوقف کند.
# اعتبار امر مختوم باعث توقف تجدید دادرسی می‌شود.
# در مورد دیه، قوانین خاص مجازات اسلامی مورد عمل قرار می‌گیرد.
# اگر مرتکب جرم پیش از صدور حکم قطعی دچار جنون شود، تعقیب و دادرسی تا زمان افاقه متوقف می‌شود.
# در جرائم حق الناسی، اگر شرایط اثبات جرم به‌گونه‌ای باشد که مجنون پس از افاقه هم نتواند رفع اتهام کند، برای وی وکیل تسخیری تعیین می‌شود.
# عدم معرفی وکیل توسط ولی یا قیم در مهلت پنج روزه منجر به تعیین وکیل تسخیری می‌شود.
== رویه های قضایی ==
* [[رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره تهدید با چاقو حین آدم ربایی (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۹۷۰۰۰۹۳)]]
* [[رای دادگاه درباره مرور زمان در بزه انتقال مال غیر (دادنامه شماره ۹۵۰۹۹۷۰۲۲۲۰۰۰۷۱۴)]]
* [[رای دادگاه درباره مرجع صالح رسیدگی به دعوی اعتراض ثالث در امر کیفری (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۲۳۰۰۹۴۶)]]
* [[رای دادگاه درباره عملی کردن موضوع تهدید (دادنامه شماره ۹۵۰۹۹۷۰۲۲۰۴۰۱۰۲۱)]]
* [[رای دادگاه درباره صدور رأی اصلاحی پس از تجدیدنظرخواهی (دادنامه شماره ۹۶۰۹۹۷۰۲۲۰۴۰۰۷۳۱)]]
* [[رای دادگاه درباره انتقال مال مشاع به غیر (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۰۹۰۰۰۰۳)]]
* [[نظریه شماره 726/96/7 مورخ 1396/03/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/99/663 مورخ 1399/05/26 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/99/220 مورخ 1399/03/13 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/99/1961 مورخ 1399/12/26 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/99/1489 مورخ 1399/11/11 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تکلیف قاضی اجرای احکام در صورت اعلام توبه متهم]]
* [[نظریه شماره 7/98/962 مورخ 1398/12/17 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/98/433 مورخ 1398/04/01 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/98/1984 مورخ 1398/12/19 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/98/1646 مورخ 1398/12/04 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/98/1517 مورخ 1398/09/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/97/3232 مورخ 1397/12/20 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/97/3075 مورخ 1397/11/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/97/2899 مورخ 1397/11/27 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/97/1947 مورخ 1397/12/15 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/97/1910 مورخ 1397/06/25 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/97/1213 مورخ 1397/05/01 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/96/892 مورخ 1396/04/24 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/96/755 مورخ 1396/03/31 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/96/726 مورخ 1396/03/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/96/3173 مورخ 1396/12/23 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/96/2997 مورخ 1396/12/06 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/96/2425 مورخ 1396/10/13 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/96/2134 مورخ 1396/09/14 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/95/1959 مورخ 1395/08/15 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/1401/52 مورخ 1401/02/04 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 7/1400/415 مورخ 1400/06/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 410/95/7 مورخ 1395/02/28 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 2739/95/7 مورخ 1395/10/26 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 2057/5/7 مورخ 1395/08/19 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 2057-05-07 00:00:00 مورخ 1395/08/19 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 1959/9/7 مورخ 1395/08/15 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 1959-09-07 00:00:00 مورخ 1395/08/15 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[رای وحدت رویه]] شماره ۵۶۳ مورخ ۷۰/۳/۲۸ بر امکان مطالبه دیه توسط [[ولی دم|اولیای دم]] یک راننده از [[وارث|ورثه]] راننده دیگر که هر دو بر اثر تصادف دو [[وسیله نقلیه موتوری]] فوت شده‌اند، دلالت داشت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4679132|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref>
* [[رای وحدت رویه]] شماره ۵۶۳ مورخ ۷۰/۳/۲۸ بر امکان مطالبه دیه توسط [[ولی دم|اولیای دم]] یک راننده از [[وارث|ورثه]] راننده دیگر که هر دو بر اثر تصادف دو [[وسیله نقلیه موتوری]] فوت شده‌اند، دلالت داشت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4679132|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref>
* [[نظریه شماره 7/1402/205 مورخ 1402/09/18 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره بزه افترا نسبت به اشخاص حقوقی]]
* [[نظریه شماره 7/1402/205 مورخ 1402/09/18 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره بزه افترا نسبت به اشخاص حقوقی]]
خط ۴۶: خط ۹۹:
* [[نظریه شماره 7/1400/316 مورخ 1400/10/27 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره واخواهی از رای با تحقق یکی از جهات سقوط دعوا]]
* [[نظریه شماره 7/1400/316 مورخ 1400/10/27 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره واخواهی از رای با تحقق یکی از جهات سقوط دعوا]]
* [[نظریه شماره 7/99/1223 مورخ 1399/08/24 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره قرار صادره در فرض گذشت در سرقت قابل گذشت و ناشناس بودن یا نقصان اطلاعات متهم]]
* [[نظریه شماره 7/99/1223 مورخ 1399/08/24 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره قرار صادره در فرض گذشت در سرقت قابل گذشت و ناشناس بودن یا نقصان اطلاعات متهم]]
* [[نظریه شماره 7/99/1700 مورخ 1399/10/27 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره امکان صدور هم زمان رأی برائت یا موقوفی تعقیب]]
* [[نظریه شماره 7/99/1700 مورخ 1399/10/27 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره امکان صدور هم زمان رأی برائت یا موقوفی تعقیب]]
* [[نظریه شماره 7/1401/938 مورخ 1401/09/05 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تکلیف دادسرا درصورت توبه متهم]]
* [[نظریه شماره 7/1401/938 مورخ 1401/09/05 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تکلیف دادسرا درصورت توبه متهم]]
خط ۵۴: خط ۱۰۶:
* [[نظریه شماره 7/1400/408 مورخ 1400/10/22 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تعدد شکات در جرم انتقال مال غیر درحکم کلاهبرداری]]
* [[نظریه شماره 7/1400/408 مورخ 1400/10/22 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تعدد شکات در جرم انتقال مال غیر درحکم کلاهبرداری]]
* [[نظریه شماره 7/1401/1006 مورخ 1401/10/11 اداره کل حقوقی قوه قضاییه|نظریه شماره 7/1401/1006 مورخ 1401/10/11 اداره کل حقوقی قوه قضاییه در مورد عدم قابلیت رسیدگی مجدد در ارجاع مجدد پرونده به صورت فیزیکی به شعبه ای دیگر از دادسرا]]
* [[نظریه شماره 7/1401/1006 مورخ 1401/10/11 اداره کل حقوقی قوه قضاییه|نظریه شماره 7/1401/1006 مورخ 1401/10/11 اداره کل حقوقی قوه قضاییه در مورد عدم قابلیت رسیدگی مجدد در ارجاع مجدد پرونده به صورت فیزیکی به شعبه ای دیگر از دادسرا]]
* [[نظریه شماره 7/99/399 مورخ 1399/05/12 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تقدم قرارهای شکلی بر قرارهای ماهوی]]
* [[نظریه شماره 7/99/399 مورخ 1399/05/12 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تقدم قرارهای شکلی بر قرارهای ماهوی]]
* [[نظریه شماره 7/1400/1494 مورخ 1401/01/21 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره قطعیت تصمیم دادگاهِ رسیدگی کننده به اعتراض شاکی در دادسرا]]
* [[نظریه شماره 7/1400/1494 مورخ 1401/01/21 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره قطعیت تصمیم دادگاهِ رسیدگی کننده به اعتراض شاکی در دادسرا]]
خط ۸۷: خط ۱۳۸:
== انتقادات ==
== انتقادات ==
عمل قانونگذار در اینکه توبه متهم را از موارد توقف تعقیب به‌شمار آورده‌است، جای بحث دارد زیرا اولا: مصادیق و موارد توقف تعقیب در جرایم مختلف را روشن نکرده‌است، ثانیاً: کیفیت و چگونگی احراز توبه توسط [[مقام قضایی|مقامات قضایی]] دادسرا را مشخص نکرده‌است، ثالثاً: کلیه مواد ۱۱۴ تا [[ماده ۱۱۹ قانون مجازات اسلامی|۱۱۹ قانون مجازات اسلامی]] در باب بیان احکام توبه مجرم ناظر بر سقوط مجازات در موارد مصرحه در جرایم حدی و تعزیراتی می‌باشد و به هیچ عنوان دلالت بر توقف تعقیب متهم در مرحله [[کشف جرم]] یا تعقیب متهم ندارد، رابعاً: به موجب قانون مجازات اسلامی، در جرایم مستوجب قصاص، دیه و [[حد قذف]] و [[محاربه]]، توبه متهم یا مجرم موجب سقوط مجازات نمی‌شود؛ بنابراین نمی‌توان با قاطعیت گفت که در جرایم تعزیری یا سایر جرایم مشمول حد (غیر از قذف و محاربه)، صرف توبه متهم موجب توقف تعقیب متهم می‌شود که مقام قضایی دادسرا با استناد به آن اقدام به صدور قرار موقوفی تعقیب نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4877604|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=2}}</ref>
عمل قانونگذار در اینکه توبه متهم را از موارد توقف تعقیب به‌شمار آورده‌است، جای بحث دارد زیرا اولا: مصادیق و موارد توقف تعقیب در جرایم مختلف را روشن نکرده‌است، ثانیاً: کیفیت و چگونگی احراز توبه توسط [[مقام قضایی|مقامات قضایی]] دادسرا را مشخص نکرده‌است، ثالثاً: کلیه مواد ۱۱۴ تا [[ماده ۱۱۹ قانون مجازات اسلامی|۱۱۹ قانون مجازات اسلامی]] در باب بیان احکام توبه مجرم ناظر بر سقوط مجازات در موارد مصرحه در جرایم حدی و تعزیراتی می‌باشد و به هیچ عنوان دلالت بر توقف تعقیب متهم در مرحله [[کشف جرم]] یا تعقیب متهم ندارد، رابعاً: به موجب قانون مجازات اسلامی، در جرایم مستوجب قصاص، دیه و [[حد قذف]] و [[محاربه]]، توبه متهم یا مجرم موجب سقوط مجازات نمی‌شود؛ بنابراین نمی‌توان با قاطعیت گفت که در جرایم تعزیری یا سایر جرایم مشمول حد (غیر از قذف و محاربه)، صرف توبه متهم موجب توقف تعقیب متهم می‌شود که مقام قضایی دادسرا با استناد به آن اقدام به صدور قرار موقوفی تعقیب نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4877604|صفحه=|نام۱=رجب|نام خانوادگی۱=گلدوست جویباری|چاپ=2}}</ref>
== پایان نامه و رساله های مرتبط ==
* [[بررسی علل مشترک سقوط دعوای کیفری عمومی در حقوق ایران و افغانستان]]
* [[بررسی تطبیقی عوامل سقوط دعوای کیفری در حقوق ایران وعراق]]


== مقالات مرتبط ==
== مقالات مرتبط ==
* [[مطالعه تطبیقی نمودهای قاعده تحذیر در حقوق کیفری ایران ، سوریه و لبنان]]
* [[مطالعه تطبیقی نمودهای قاعده تحذیر در حقوق کیفری ایران ، سوریه و لبنان]]
* [[قرارهای تامین کیفری اشخاص حقوقی]]
* [[قرارهای تامین کیفری اشخاص حقوقی]]
* [[شرایط تحقق و استناد به قاعده اعتبار امر مختوم کیفری]]
* [[شرایط تحقق و استناد به قاعده اعتبار امر مختوم کیفری]]
* [[الزامی (قانونی)بودن و مقتضی بودن تعقیب و نمود آن‌ در مقررات دادرسی کیفری ایران و دیوان بین‌المللی کیفری]]
* [[الزامی (قانونی)بودن و مقتضی بودن تعقیب و نمود آن‌ در مقررات دادرسی کیفری ایران و دیوان بین‌المللی کیفری]]
* [[قیود تحدیدکنندۀ اجرای مجازات مجنون؛ نقدی بر نظر مشهور فقها و رویکرد قانون‌گذار ایران]]
* [[قیود تحدیدکنندۀ اجرای مجازات مجنون؛ نقدی بر نظر مشهور فقها و رویکرد قانون‌گذار ایران]]

نسخهٔ ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۴۱

ماده ۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری: تعقیب امر کیفری که طبق قانون شروع شده‌است و همچنین اجرای مجازات موقوف نمی‌شود، مگر در موارد زیر:

تبصره ۱ - دربارهٔ دیه مطابق قانون مجازات اسلامی عمل می‌گردد.

تبصره ۲ (اصلاحی ۲۴/۰۳/۱۳۹۴) - هر گاه مرتکب جرم پیش از صدور حکم قطعی مبتلا به جنون شود، تا زمان افاقه، تعقیب و دادرسی متوقف می‌شود. مگر آنکه در جرائم حق الناسی شرایط اثبات جرم به نحوی باشد که فرد مجنون یا فاقد هوشیاری در فرض افاقه نیز نتواند از خود رفع اتهام کند. در این صورت به ولی یا قیم یا سرپرست قانونی وی ابلاغ می‌شود که ظرف مهلت پنج روز نسبت به معرفی وکیل اقدام نماید. در صورت عدم معرفی، صرف نظر از نوع جرم ارتکابی و میزان مجازات آن وفق مقررات برای وی وکیل تسخیری تعیین می‌شود و تعقیب و دادرسی ادامه می‌یابد.

توضیح واژگان

منظور از «عفو» در این ماده، عفو عمومی است، این نوع عفو هم در مراحل قبل از صدور حکم و هم بعد از صدور حکم مؤثر است.[۱]

مواد مرتبط

پیشینه

مطابق ماده 8 قوانین موقتی محاکمات جزایی مصوب 1291: «تعقیب امر جزایی که از طرف مدعی‌العموم موافق قانون شروع شده موقوف نمی‌شود مگر در موارد ذیل "‌اول" به واسطه فوت یا جنون‌ متهم یا مقصر "‌دویم" در صورت صلح مدعی خصوصی و متهم در مواردی که به صلح طرفین تعقیب امر جزایی ترک می‌شود (‌رجوع به قانون جزا) "‌سوم" در موقع صدور عفو عمومی در مورد تقصیرات سیاسی "‌چهارم" در مواقعی که به واسطه مرور زمان در موارد تقصیرات عرفی موافق مقررات‌ قانون مملکتی تعقیب ممنوع است».

همچنین در سیستم قبلی که طبقه‌بندی جرایم به صورت خلاف، جنحه و جنایت بود موارد سقوط دعوای عمومی کاملاً قابلیت اجرایی داشت، اما در حال حاضر اعمال ماده مذکور با توجه به طبقه‌بندی جرایم به قصاص، تعزیرات، حدود و دیات متفاوت است؛ بنابراین نمی‌توانیم به صورت کلی قائل به این امر باشیم که فوت متهم، گذشت شاکی یا عفو عمومی در همه جرایم موجب توقف تعقیب یا سقوط مجازات می‌شود.[۲]

نکات تفسیری دکترین

هم تعقیب متهم و هم اجرای حکم در هر یک از موارد سقوط دعوای عمومی با صدور قرار موقوفی تعقیب یا موقوفی اجرا، متوقف می‌شود، در این مورد مقتضی هر پرونده عمل می‌شود؛ بنابراین اگر موضوع در دادسرا مطرح باشد، از طرف دادیار یا بازپرس و اگر در دادگاه مطرح باشد، از طرف رئیس شعبه یا دادرس، پرونده با صدور قرار مربوطه، مختومه و بایگانی می‌گردد.[۳]یکی از موارد سقوط مجازات، در این قانون ذکر نشده‌است و آن قاعده درا است، دلیل آن نیز این است که اصولاً قاعده درا، قاعده ای ماهوی است که اعمال آن در موارد بروز شبهه صورت می‌گیرد که شبهه نیز موجب تزلزل در رکن روانی و در نتیجه عدم تحقق جرم می‌شود.[۴]در جرایمی که جنبه خصوصی دارد تا شاکی خصوصی در مقام تعقیب برنیاید، دادستان نمی‌تواند در حقوق الناس شروع به تعقیب نماید. در مورد دعوای عمومی نیز گاهی برای تعقیب، اجازه از مقامات صالح قانونی ضروری است. نتیجتاً موانع تعقیب دعوای عمومی را می‌توان به چهار گروه تقسیم کرد:۱-سکوت شاکی یا مدعی خصوصی ۲-اناطه کیفری ۳-تحصیل اجازه ۴-جنون متهم، بنابراین در غیاب چنین موانعی دادسرا شروع به تعقیب متهم می‌کند.[۵]گفتنی است در تعزیرات، نص صریح قانونی نداریم که چه جرایمی قابل اسقاط است یا نیست، در تعزیراتی که جنبه عمومی دارد، فوت متهم از موارد توقف تعقیب و سقوط مجازات است، اما ضرر و زیان ناشی از جرم، حتی با فوت مرتکب قابل مطالبه است.[۶]در این باره در مورد جزای نقدی اختلاف نظر وجود دارد، برخی قائل به این هستند که با فوت متهم ساقط نمی‌گردد با این استدلال که جزای نقدی چنین نیست که تنها نسبت به مرتکب قابلیت اعمال داشته باشد بلکه بر مال وی تعلق می‌گیرد.[۷]پر واضح است که اگر عملی به موجب قانون سابق، جرم بوده و به موجب قانون لاحق، وصف کیفری آن زایل گردد، از موارد سقوط مجازات و موقوفی تعقیب است.[۸]گفتنی است که مطالبه دیه، دعوای خصوصی تلقی می‌شود، به عبارت دیگر اصل کلی این است که با سقوط جنبه عمومی جرم، دیه ساقط نمی‌شود و بروز عوامل مذکور در این ماده تأثیری در پرداخت دیه ندارد.[۹]در ادامه لازم است ذکر شود که در مورد جنون در صورت ابتلای متهم به آن پیش از صدور حکم قطعی، استثنائاً تعقیب و دادرسی متوقف می‌شود.[۱۰]


نکات توصیفی هوش مصنوعی

  1. تعقیب و اجرای مجازات در صورت فوت متهم یا محکوم‌علیه متوقف می‌شود.
  2. گذشت شاکی یا مدعی خصوصی باعث توقف تعقیب در جرائم قابل گذشت می‌شود.
  3. شمول عفو می‌تواند به توقف اجرای مجازات منجر شود.
  4. نسخ مجازات قانونی منجر به توقف مجازات می‌شود.
  5. شمول مرور زمان می‌تواند به توقف تعقیب کمک کند.
  6. توبه متهم تحت شرایط خاص قانونی می‌تواند تعقیب را متوقف کند.
  7. اعتبار امر مختوم باعث توقف تجدید دادرسی می‌شود.
  8. در مورد دیه، قوانین خاص مجازات اسلامی مورد عمل قرار می‌گیرد.
  9. اگر مرتکب جرم پیش از صدور حکم قطعی دچار جنون شود، تعقیب و دادرسی تا زمان افاقه متوقف می‌شود.
  10. در جرائم حق الناسی، اگر شرایط اثبات جرم به‌گونه‌ای باشد که مجنون پس از افاقه هم نتواند رفع اتهام کند، برای وی وکیل تسخیری تعیین می‌شود.
  11. عدم معرفی وکیل توسط ولی یا قیم در مهلت پنج روزه منجر به تعیین وکیل تسخیری می‌شود.

رویه های قضایی

انتقادات

عمل قانونگذار در اینکه توبه متهم را از موارد توقف تعقیب به‌شمار آورده‌است، جای بحث دارد زیرا اولا: مصادیق و موارد توقف تعقیب در جرایم مختلف را روشن نکرده‌است، ثانیاً: کیفیت و چگونگی احراز توبه توسط مقامات قضایی دادسرا را مشخص نکرده‌است، ثالثاً: کلیه مواد ۱۱۴ تا ۱۱۹ قانون مجازات اسلامی در باب بیان احکام توبه مجرم ناظر بر سقوط مجازات در موارد مصرحه در جرایم حدی و تعزیراتی می‌باشد و به هیچ عنوان دلالت بر توقف تعقیب متهم در مرحله کشف جرم یا تعقیب متهم ندارد، رابعاً: به موجب قانون مجازات اسلامی، در جرایم مستوجب قصاص، دیه و حد قذف و محاربه، توبه متهم یا مجرم موجب سقوط مجازات نمی‌شود؛ بنابراین نمی‌توان با قاطعیت گفت که در جرایم تعزیری یا سایر جرایم مشمول حد (غیر از قذف و محاربه)، صرف توبه متهم موجب توقف تعقیب متهم می‌شود که مقام قضایی دادسرا با استناد به آن اقدام به صدور قرار موقوفی تعقیب نماید.[۱۳]

پایان نامه و رساله های مرتبط

مقالات مرتبط

منابع

  1. بابک فرهی. بایسته‌های آیین دادرسی کیفری جلد اول. چاپ 1. طرح نوین اندیشه، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4794300
  2. رجب گلدوست جویباری. آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392. چاپ 2. جنگل، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4877984
  3. رجب گلدوست جویباری. آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392. چاپ 2. جنگل، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4877976
  4. علی خالقی. نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4658156
  5. محمود آخوندی اصل. آیین دادرسی کیفری (جلد ششم) (دادسرا و کیفرخواست). چاپ 2. سامان چاپ و انتشارات، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2150612
  6. رجب گلدوست جویباری. آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392. چاپ 2. جنگل، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4959392
  7. رجب گلدوست جویباری. آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392. چاپ 2. جنگل، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4959412
  8. رجب گلدوست جویباری. آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392. چاپ 2. جنگل، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4877744
  9. علی خالقی. نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4679132
  10. علی خالقی. نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4679088
  11. علی خالقی. نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4679132
  12. نصرت حسن‌زاده. محشای قانون آیین دادرسی کیفری کاربردی مصوب 1392. چاپ 1. جنگل، 1397.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6279252
  13. رجب گلدوست جویباری. آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392. چاپ 2. جنگل، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4877604