ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)
ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات): هر کس مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشته یا شاکی داشته ولی از قصاص گذشت کرده باشد یا بهر علت قصاص نشود در صورتی که اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گردد دادگاه مرتکب را به حبس از سه تا ده سال محکوم مینماید.
تبصره - در این مورد معاونت در قتل عمد موجب حبس از یک تا پنج سال خواهد بود. (این تبصره، به موجب قانون کاهش مجازاتهای حبس تعزیری، نسخ شد)
توضیح واژگان
عبارت «به هر علت قصاص نشود» در بردارنده طیف وسیعی از دلایل از قبیل دیوانه یا نابالغ بودن مرتکب، مسلمان بودن مرتکب و کافر بودن مقتول، به قتل رساندن دیوانه توسط قاتل، کشتن مقتول با رضایت خود او[۱] قتل فرزند توسط پدر، مستحق قصاص بودن مقتول به لحاظ شرعی و … است.[۲]البته گروهی معتقدند نمیتوان این موارد را به صورت حصری، محدود به نمونههای قید شده در قانون نمود که در آنها قصاص ساقط شدهاست.[۳]
مقصود از عبارت «شاکی نداشته…» فقدان ولی دم در قتل عمدی نیست، چرا که در چنین حالتی میتوان حاکم را ولی دم مقتول در نظر گرفت.[۴]
در خصوص لفظ «تجری»، تعریف دقیقی در دست نیست اما به نظر میرسد مقصود، احراز حالت خطرناک در مرتکب بر اساس وقایع پیشین است که منجر به اقناع وجدان قاضی (به دور از هرگونه خودسری) برای تعزیر مرتکب میگردد،[۵] لذا تشخیص تجری و ایجاد خوف با مرجع قضایی است.[۶]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
این ماده، یکی از مصادیق سقوط مجازات قصاص در فرضی است که با وجود تحقق قتل عمدی، علل موجهه یا عوامل رافع مسئولیت کیفری را نمیتوان برای او اعمال کرد و باید قصاص نمود، منتها به جهتی از جهات، قانونگذار، قصاص وی را منتفی دانستهاست،[۷] در واقع در این شرایط، نفس قتل، مجاز شمرده نشدهاست، بلکه تنها حق خصوصی قصاص از مجنی علیه، ساقط و از سوی دادگاه برای مرتکب، تعزیر تعیین شدهاست،[۸] این امر، یادآور این نکته است که برتری بُعد حق الناسی قصاص به معنای این نیست که چنین حقی را باید یک حق خصوصی محض قلمداد کرد.[۹] عنصر مادی این جرم را باید قتل عمد دانست[۱۰]
در خصوص مجازات این جرم، باید یادآور شد انگیزه شرافتمندانه، میتواند به عنوان کیفیات مخففه تلقی شود.[۱۱]
نکات توضیحی
در این ماده، به امکان مجازات و تعزیر قاتلی از سوی جامعه پرداخته شده است که بر اساس قواعد حاکم بر قصاص، مجازات وی یک حق خصوصی است [۱۲] . شرایط لازم برای تعزیر قاتل بر اساس این ماده عبارتند از:1- فقدان شاکی 2- وجود شاکی اما گذشت وی 3- ایجاد اخلال در نظم جامعه یا خوف تجری قاتل یا دیگران در نتیجه وقوع قتل، در خصوص قید اخیر، گروهی معتقدند لزومی به بیان آن نبوده است زیرا صرف ارتکاب یکی از گناهان کبیره برای ایجاد اخلال در جامعه کافی است.[۱۳]
رویههای قضایی
به موجب نظریه مشورتی ۵۱۱۴/۷_۱۳۷۷/۷/۲۰ به قتل رساندن طفل متولد از زنا تفاوتی با دیگر قتلها ندارد و ماده فوق در این خصوص نیز جاری است.[۱۴]
- نظریه شماره 7/99/1283 مورخ 1399/09/15 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره عدم صدور حکم برائت در فرض احراز ایراد جرح عمدی از طریق لوث و محکومیت به ادای دیه
- نظریه شماره 7/1400/1230 مورخ 1401/01/21 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره گذشت شاکی یا مدعی خصوصی بعد از قطعیت حکم
انتقادات
گروهی از حقوقدانان، مقید کردن تعزیر به شرط «ایجاد اخلال در نظم و امنیت» را درست نمیدانند زیرا جرم و ایجاد اخلال در نظم و امنیت، با یکدیگر در تلازم اند و امکان اینکه تعرض به حیات یک انسان و به قتل رساندن وی، در مواردی نظم عمومی را خدشه دار نکند، بعید است.[۱۵] ضمن اینکه جنبه حق اللهی قصاص نیز، تعیین مجازات تعزیری برای قاتل را در صورت عدم امکان قصاص به دلایل مطروحه در این ماده تقویت میکند.[۱۶]
مقالات مرتبط
منابع
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350260
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات). چاپ 2. ققنوس، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 376964
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 353920
- ↑ رضا شکری و قادر سیروس. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی (دکترین و رویه کیفری ایران). چاپ 8. مهاجر، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 813148
- ↑ محمدعلی اردبیلی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 23. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 503016
- ↑ رضا شکری و قادر سیروس. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی (دکترین و رویه کیفری ایران). چاپ 8. مهاجر، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 816976
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350500
- ↑ ایرج گلدوزیان. بایستههای حقوق جزای عمومی (جلد اول دوم سوم). چاپ 20. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 614596
- ↑ گزیدهای از پایاننامههای علمی در زمینه حقوق جزای اختصاصی (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 655240
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات). چاپ 2. ققنوس، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 376936
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 353344
- ↑ فقه و حقوق تطبیقی (مجموعه مقاله). چاپ 2. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1159816
- ↑ فصلنامه رهنمون شماره 1 تابستان 1371. مدرسه عالی شهید مطهری، 1371. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 294172
- ↑ سیدعلیرضا میرکمالی و سحر صالح احمدی. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد دوم). چاپ 4. گالوس، 1400. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6320304
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350268
- ↑ گزیدهای از پایاننامههای علمی در زمینه حقوق جزای اختصاصی (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 655332