ماده ۵۰۴ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۵۰۴ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات): هر کس نیروهای رزمنده یا اشخاصی را که به نحوی در خدمت نیروهای مسلح هستند تحریک موثر به عصیان، فرار، تسلیم یا عدم اجرای ‌وظایف نظامی کند در صورتی که قصد براندازی حکومت یا شکست نیروهای خودی در مقابل دشمن را داشته باشد محارب محسوب می‌ شود و الا ‌چنانچه اقدامات وی موثر واقع شود به حبس از دو تا ده سال و در غیر این صورت به شش ماه تا سه ساله حبس محکوم می‌‌شود.

پیشینه

‌ماده 74 قانون مجازات عمومی مصوب 1304:

اگر اشخاص غیر نظامی که در خدمت نظام نیستند افراد قشون نظامی را تحریک به عصیان یا عدم اجرای وظایف نظامی کنند در صورتی‌ که مؤثر واقع شود به حبس تأدیبی از یک تا سه سال و به تأدیه دویست الی یک هزار تومان غرامت محکوم خواهند شد و اگر مؤثر واقع نشود از شش‌ ماه تا دو سال حبس تأدیبی یا از یکصد تومان تا پانصد تومان غرامت محکوم می‌شوند.[۱]

این ماده در قانون تعزیرات مصوب 1362، مشابهی ندارد. [۲]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

قانونگذار در این ماده، به جرم انگاری فرضی پرداخته که فردی اعم از نظامی یا غیر نظامی به تحریک موثر نیروهای رزمنده یا اشخاصی که به نحوی در خدمت نیروهای مسلح هستند، می پردازد. همانگونه که پیداست عنصر مادی این جرم، تحریک موثر است. منظور از تحریک موثر، تحریکی است که از نظر عرف، مهم و اساسی بوده و می تواند بر افراد معمولی در این شرایط، اثرگذار باشد.[۳] عنصر معنوی این جرم نیز شامل علم و آگاهی مرتکب در ارتکاب جرم است و همچنین مطابق ماده، وجود یکی از این دو قصد خاص نیز جهت تحقق جرم ضروری است: اعمال تحریک به قصد براندازی حکومت یا شکست نیروهای خودی در مقابل دشمن و اعمال تحریک به قصد تضعیف قوا بدون قصد براندازی حکومت یا شکست نیروهای خودی.[۴]

در ذیل ماده برای تعیین مجازات، سه فرض پیش بینی شده است:

  1. فرضی که قصد مرتکب براندازی حکومت یا شکست نیروهای خودی باشد: مجازات محاربه
  2. فرضی که مرتکب بدون قصد براندازی حکومت یا شکست نیروهای خودی، اشخاص فوق الذکر را تحریک موثر به فرار، عصیان و ... می کند و این تحریک، موثر واقع می شود: حبس از دو تا ده سال
  3. فرضی که مرتکب قصد براندازی حکومت یا شکست نیروهای خودی را ندارد و تحریک مهم و اساسی او نیز موثر واقع نمی شود: حبس از شش ماه تا سه سال[۵]

انتقادات

بهتر بود قانونگذار به جای ذکر عبارت «عدم اجرای وظایف نظامی» از عبارت «عدم اجرای وظایف محوله» استفاده می کرد؛ زیرا این افراد ضرورتا وظایف نظامی خاصی را عهده دار نیستند.[۶]

منابع

  1. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 714628
  2. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای اختصاصی (جلد سوم) (جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی) (مطالعه تطبیقی). چاپ 17. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 432292
  3. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای اختصاصی (جلد سوم) (جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی) (مطالعه تطبیقی). چاپ 17. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 432312
  4. ایرج گلدوزیان. حقوق جزای اختصاصی (جرایم علیه تمامیت جسمانی- شخصیت معنوی- اموال و مالکیت- امنیت و آسایش عمومی) (علمی-کاربردی). چاپ 13. دانشگاه تهران، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 430724
  5. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای اختصاصی (جلد سوم) (جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی) (مطالعه تطبیقی). چاپ 17. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 432332
  6. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای اختصاصی (جلد سوم) (جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی) (مطالعه تطبیقی). چاپ 17. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 432308