ماده ۶۰۲ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۶۰۲ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات): هر یک از مستخدمین و مامورین دولتی که بر حسب مأموریت خود حق داشته‌است اشخاصی را استخدام و اجیر کند و بیش از عده ای که اجیر یا استخدام کرده‌است به حساب دولت منظور نماید یا خدمه شخصی خود را جزو خدمه دولت محسوب نماید و حقوق آن‌ها را به حساب دولت منظور بدارد به شلاق تا (۷۴) ضربه و تأدیه مبلغی که به ترتیب فوق به حساب دولت منظور داشته‌است محکوم خواهد گردید.

توضیح واژگان

«مأموریت» عبارت است از وضعیت مستخدم دولتی که موقتاً وظیفه ای خاص را به عهده گرفته‌است،[۱] بنابراین کسی که حسب مأموریت خود، وظیفه یا حقی در خصوص استخدام افراد نداشته باشد، در صورتی که مرتکب رفتارهای مجرمانه مذکور در این ماده شود، مشمول آن نمی‌شود.[۲] همچنین لفظ «مستخدمین و مأمورین دولتی» شامل کارمندان شهرداری و مأمورین به خدمات عمومی نمی‌شود.[۳]

پیشینه

پیش از این ماده ۱۵۶ قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴، در این خصوص مورد استناد قرار می‌گرفت.[۴]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

در یک تعریف مختصر می‌توان موضوع این جرم را «احتساب اجرتی بالغ بر مقدار واقعی به حساب دولت» تعریف کرد،[۵]بنابراین عنصر مادی این جرم را باید احتساب اجرت غیر واقعی به حساب دولت دانست، که این امر ممکن است به دو شیوه محقق شود: یا تعداد افراد اجیر یا مستخدم، کمتر از تعداد منظور شده به حساب دولت است، یا در مواردی مرتکب، حقوق خدمه شخصی خود را از سوی دولت پرداخت می‌کند،[۶] لذا دو اقدام «استخدام کردم افرادی به حساب دولت» و نیز «خدمه شخصی را بعنوان خدمه دولت محسوب کردن» می‌توانند سازنده عنصر مادی این جرم باشند.[۷] بنابراین موضوع اصلی این جرم، اجرتی است که ممکن است مرتکب از طریق منظور کردن آن به حساب دولت، وسیله ای برای سوء استفاده از دولت قرار دهد.[۸]

در خصوص عنصر معنوی این جرم، باید سوء نیت خاص تحت عنوان «قصد انتفاع از وجوه دولتی به صورت نامشروع» را در نظر گرفت لذا اگر شخصی با مقاصدی دیگر، مرتکب همین اعمال شود، مشمول این ماده نخواهد بود.[۹]

نکات توضیحی

این اجرت باید ضرورتاً از حساب های دولتی اخذ شده باشد و احتساب اجرت به حساب نهاد های غیر دولتی، مشمول این ماده نمیشود.[۱۰]مجازات این جرم، از نوع تعزیر درجه هفت است، در این دسته از جرایم با احراز جهات تخفیف، امکان صدور حکم به معافیت از کیفر وجود دارد.[۱۱] همچنین میتوان محکوم را با نظارت خودش تحت نظارت سامانه های الکترونیکی قرار داد.[۱۲]

مواد مرتبط

ماده ۱۰۳ قانون تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۵۴/۴/۳

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 340264
  2. عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات). چاپ 2. ققنوس، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 375132
  3. عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات). چاپ 2. ققنوس، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 375148
  4. عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات). چاپ 2. ققنوس، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 375164
  5. هوشنگ شامبیاتی. حقوق کیفری اختصاصی (جلد دوم) (جرایم علیه اموال و مالکیت). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1945484
  6. عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات). چاپ 2. ققنوس، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 375120
  7. سیدمهدی حجتی و مجتبی باری. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. دادستان و میثاق عدالت، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1428604
  8. سیدمهدی حجتی و مجتبی باری. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. دادستان و میثاق عدالت، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1428584
  9. سیدمهدی حجتی و مجتبی باری. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. دادستان و میثاق عدالت، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1428616
  10. محمود بابالویی. مجموعه قانون تعزیرات در نظم حقوقی کنونی مطابق با قانون مجازات اسلامی مصوب 1392. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5157984
  11. محمود بابالویی. مجموعه قانون تعزیرات در نظم حقوقی کنونی مطابق با قانون مجازات اسلامی مصوب 1392. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5158012
  12. محمود بابالویی. مجموعه قانون تعزیرات در نظم حقوقی کنونی مطابق با قانون مجازات اسلامی مصوب 1392. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5158040