ماده ۶۱۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
=== سوابق فقهی ===
=== سوابق فقهی ===
به نظر می رسد در دیدگاه فقها، بریدن و قطع زبان فردی که لال نیست، موجب دیه کامل است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836460|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>  گروهی نیز دیه کندن بخشی از زبان را که منجر به ناتوانی در تلفظ تمام حروف گردد نیز موجب همین مقدار دیه دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه استدلالی (ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=طه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4062456|صفحه=|نام۱=سیدمهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۱=دادمرزی|چاپ=23}}</ref> [[فقهای عامه]] به استناد روایتی، دیه زبان را معادل دیه کامل می دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836556|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>
به نظر می رسد در دیدگاه فقها، بریدن و قطع زبان فردی که لال نیست، موجب دیه کامل است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836460|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>  گروهی نیز دیه کندن بخشی از زبان را که منجر به ناتوانی در تلفظ تمام حروف گردد نیز موجب همین مقدار دیه دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه استدلالی (ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=طه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4062456|صفحه=|نام۱=سیدمهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۱=دادمرزی|چاپ=23}}</ref> [[فقهای عامه]] به استناد روایتی، دیه زبان را معادل دیه کامل می دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836556|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>
== مقالات مرتبط ==
[[یکسان‌انگاری جدا شدن جزئی از استخوان با شکستگی آن در قانون مجازات اسلامی]]


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۳

ماده ۶۱۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲): قطع و یا از بین ‌بردن تمام زبان گویا موجب دیه کامل است و دیه از بین ‌بردن قسمتی از آن به نسبت گویایی از بین رفته است که با تقسیم تمام دیه به حروف محاسبه می‌ شود.

تبصره 1 ـ دیه از بین ‌بردن ادای هر حرف با توجه به حروف زبان تکلم مجنی‌‌ علیه تعیین می‌ شود مانند اینکه از بین ‌بردن قدرت اداء یک حرف شخص فارسی زبان، یک ‌سی ‌و دوم دیه کامل است.

تبصره 2 ـ شخصی که دارای لکنت زبان است و یا به کندی یا تندی سخن می‌ گوید یا برخی از حروف را نمی‌ تواند تلفظ کند، گویا محسوب می‌ شود.

پیشینه

ماده 396 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)، سابقاً در این خصوص وضع شده بود.[۱]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

به نظر می رسد جنایتی که موجب از میان رفتن بخشی از زبان لال شود، دیه همان مقدار از زبان را به دنبال دارد، این مقدار با رعایت تناسب تمام زبان است، همچنین دیه بخشی از زبان سالم نیز به نسبت از دست دادن توانایی در ادای حروف، محاسبه می گردد،[۲] لذا تعیین دیه را باید به اعتبار از بین رفتن حروف دانست نه مساحت زبان،[۳]در باب قطع بخشی از زبان که آسیبی به قدرت تکلم نرساند نیز گروهی معتقد به ثبوت دیه همان نسبت خواهند بود، زیرا قاعده آن است که دیه قطع مقداری از عضوی که دارای دیه مقدر است، به همان نسبت خواهد بود.[۴]

در خصوص حالتی که جنایت بر زبان موجب ایجاد نقص در تلفظ شود، حکمی در قانون وجود ندارد، اما برخی از حقوقدانان در این خصوص قائل به دو نظر شده اند:1-ناقص شدن را باید مساوی با از بین رفتن قدرت ادای حروف دانست. 2-باید قائل به پرداخت ارش بود،[۵] زیرا اصل آن است که اگر شرعاً یا قانوناً برای جنایتی، دیه ای معین نشده باشد، باید ارش پرداخت شود.[۶]

ظاهر ماده بیانگر این نظر است که لال کردن زبان دیگری موجب دیه کامل است،[۷] لذا دیه از بین بردن زبان سالم و نیز لال کردن آن معادل هزار دینار و دیه بریدن زبان لال، معادل 333/33 دینار است.[۸]

مطالعات فقهی

مستندات فقهی

مستند شرعی ماده فوق را پاره ای از روایات دانسته اند.[۹] در خصوص دیه کامل زبان، میتوان به روایتی از امام صادق (ع) استناد نمود.[۱۰]

سوابق فقهی

به نظر می رسد در دیدگاه فقها، بریدن و قطع زبان فردی که لال نیست، موجب دیه کامل است.[۱۱] گروهی نیز دیه کندن بخشی از زبان را که منجر به ناتوانی در تلفظ تمام حروف گردد نیز موجب همین مقدار دیه دانسته اند.[۱۲] فقهای عامه به استناد روایتی، دیه زبان را معادل دیه کامل می دانند.[۱۳]

مقالات مرتبط

یکسان‌انگاری جدا شدن جزئی از استخوان با شکستگی آن در قانون مجازات اسلامی

منابع

  1. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712860
  2. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712848
  3. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 671268
  4. ابوالقاسم گرجی. دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت). چاپ 2. دانشگاه تهران، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 836472
  5. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712868
  6. سیدمهدی حجتی و مجتبی باری. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. دادستان و میثاق عدالت، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1425924
  7. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712836
  8. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 671264
  9. احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و مهدی حسینیان قمی. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2358028
  10. احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و مهدی حسینیان قمی. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2430612
  11. ابوالقاسم گرجی. دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت). چاپ 2. دانشگاه تهران، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 836460
  12. سیدمهدی (ترجمه) دادمرزی. فقه استدلالی (ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه). چاپ 23. طه، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4062456
  13. ابوالقاسم گرجی. دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت). چاپ 2. دانشگاه تهران، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 836556