ماده ۷۰۳ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (removed Category:زوال صوت using HotCat)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
*{{زیتونی|[[ماده ۷۰۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۷۰۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۷۰۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|مشاهده ماده بعدی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۷۰۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|مشاهده ماده بعدی]]}}
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== مواد مرتبط ==
* [[ماده ۷۰۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]
* [[ماده ۷۰۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]
== نکات تفسیری دکترین ماده 703 قانون مجازات اسلامی (1392) ==
جنایتی که موجب زوال نطق یا صوت می‌شود، ممکن است از راهی غیر از قطع زبان صورت گیرد یا حتی ممکن است موقتی باشد، در این حالت پرسش آن است که اگر صوت یا نطق به حالت اولیه برگردد باز هم باید دیه پرداخت شود؟ که باید گفت هرچند [[اطلاق]] مواد چنین اقتضایی دارد اما این امر منطقی نیست و برخی از فقها به این موضوع تصریح کرده و استدلال می‌کنند که «بازگشت تکلم، هبه خداوند است پس دیه مسترد نمی‌شود.» همچنین دلیل آورده شده‌ است که پرداخت دیه بر مبنای حق بوده و استرداد آن نیاز به دلیل دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4169616|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>
جنایتی که موجب زوال نطق یا صوت می‌شود، ممکن است از راهی غیر از قطع زبان صورت گیرد یا حتی ممکن است موقتی باشد، در این حالت پرسش آن است که اگر صوت یا نطق به حالت اولیه برگردد باز هم باید دیه پرداخت شود؟ که باید گفت هرچند [[اطلاق]] مواد چنین اقتضایی دارد اما این امر منطقی نیست و برخی از فقها به این موضوع تصریح کرده و استدلال می‌کنند که «بازگشت تکلم، هبه خداوند است پس دیه مسترد نمی‌شود.» همچنین دلیل آورده شده‌ است که پرداخت دیه بر مبنای حق بوده و استرداد آن نیاز به دلیل دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4169616|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>
 
== سوابق و مستندات فقهی ==
== مطالعات فقهی ==
=== سوابق و مستندات فقهی ===
 
=== سوابق فقهی ===
در رابطه با زوال نطق، علاوه بر زوال صوت، آیت الله خمینی معتقد هستند که اگر جنایتی بر کسی وارد شود که همه جوهره صدایش و نطقش از بین برود و نتواند سخن بگوید باید دو [[دیه|خونبها]] پرداخت شود، یکی برای صوت و دیگری برای سخن گفتن.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4187316|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>همچنین برخی فقها نیز قائل به این هستند که صوت و تکلم، دو [[منافع|منفعت]] جداگانه هستند و اگر بر اثر جنایت هر دو از بین برود، باید دو [[دیه کامل]] پرداخت شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2813836|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
در رابطه با زوال نطق، علاوه بر زوال صوت، آیت الله خمینی معتقد هستند که اگر جنایتی بر کسی وارد شود که همه جوهره صدایش و نطقش از بین برود و نتواند سخن بگوید باید دو [[دیه|خونبها]] پرداخت شود، یکی برای صوت و دیگری برای سخن گفتن.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4187316|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>همچنین برخی فقها نیز قائل به این هستند که صوت و تکلم، دو [[منافع|منفعت]] جداگانه هستند و اگر بر اثر جنایت هر دو از بین برود، باید دو [[دیه کامل]] پرداخت شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2813836|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
 
== نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 703 قانون مجازات اسلامی (1392) ==
{{هوش مصنوعی (ماده)}}
# در صورت زوال صوت و زوال نطق ناشی از جنایت، دو دیه تعیین می‌شود.
# زوال صوت و نطق ناشی از جنایت دو خسارت متمایز محسوب می‌شوند.
# دیه به عنوان جبران خسارت مالی در این موارد در نظر گرفته می‌شود.
# زوال نطق به معنای از دست دادن توانایی صحبت کردن است.
# زوال صوت به معنای از دست دادن توانایی تولید صداست.
# قانون به تفکیک و تعیین دیه جداگانه برای هر یک از این آسیب‌ها پرداخته است.
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۱۶: خط ۲۴:
[[رده:دیه مقرر منافع]]
[[رده:دیه مقرر منافع]]
[[رده:دیه صوت و گویایی]]
[[رده:دیه صوت و گویایی]]
[[رده:زوال نطق]]
[[رده:تداخل در دیات]]
[[رده:تداخل در دیات]]
[[رده:مواد قانون مجازات اسلامی]]
[[رده:مواد قانون مجازات اسلامی]]
{{DEFAULTSORT:ماده 3515}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۵۲

ماده ۷۰۳ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲): در صورتی که جنایت، علاوه بر زوال صوت، موجب زوال نطق نیز گردد، دو دیه ثابت می‌شود.

مواد مرتبط

نکات تفسیری دکترین ماده 703 قانون مجازات اسلامی (1392)

جنایتی که موجب زوال نطق یا صوت می‌شود، ممکن است از راهی غیر از قطع زبان صورت گیرد یا حتی ممکن است موقتی باشد، در این حالت پرسش آن است که اگر صوت یا نطق به حالت اولیه برگردد باز هم باید دیه پرداخت شود؟ که باید گفت هرچند اطلاق مواد چنین اقتضایی دارد اما این امر منطقی نیست و برخی از فقها به این موضوع تصریح کرده و استدلال می‌کنند که «بازگشت تکلم، هبه خداوند است پس دیه مسترد نمی‌شود.» همچنین دلیل آورده شده‌ است که پرداخت دیه بر مبنای حق بوده و استرداد آن نیاز به دلیل دارد.[۱]

سوابق و مستندات فقهی

سوابق و مستندات فقهی

در رابطه با زوال نطق، علاوه بر زوال صوت، آیت الله خمینی معتقد هستند که اگر جنایتی بر کسی وارد شود که همه جوهره صدایش و نطقش از بین برود و نتواند سخن بگوید باید دو خونبها پرداخت شود، یکی برای صوت و دیگری برای سخن گفتن.[۲]همچنین برخی فقها نیز قائل به این هستند که صوت و تکلم، دو منفعت جداگانه هستند و اگر بر اثر جنایت هر دو از بین برود، باید دو دیه کامل پرداخت شود.[۳]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 703 قانون مجازات اسلامی (1392)

  1. در صورت زوال صوت و زوال نطق ناشی از جنایت، دو دیه تعیین می‌شود.
  2. زوال صوت و نطق ناشی از جنایت دو خسارت متمایز محسوب می‌شوند.
  3. دیه به عنوان جبران خسارت مالی در این موارد در نظر گرفته می‌شود.
  4. زوال نطق به معنای از دست دادن توانایی صحبت کردن است.
  5. زوال صوت به معنای از دست دادن توانایی تولید صداست.
  6. قانون به تفکیک و تعیین دیه جداگانه برای هر یک از این آسیب‌ها پرداخته است.

منابع

  1. عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4169616
  2. محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4187316
  3. عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش دیات). چاپ 4. ققنوس، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2813836