ماده ۶۱۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۶: خط ۶:
*{{زیتونی|[[ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|مشاهده ماده بعدی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|مشاهده ماده بعدی]]}}
== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
* [[ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]
* [[ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]
خط ۱۳: خط ۱۲:
== پیشینه ==
== پیشینه ==
[[ماده 396 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)]]، سابقاً در این خصوص وضع شده بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712860|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
[[ماده 396 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)]]، سابقاً در این خصوص وضع شده بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712860|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
 
== نکات تفسیری دکترین ماده 611 قانون مجازات اسلامی (1392) ==
== نکات تفسیری دکترین ==
به نظر می رسد [[جنایت|جنایتی]] که موجب از میان رفتن بخشی از زبان لال شود، دیه همان مقدار از زبان را به دنبال دارد، این مقدار با رعایت تناسب تمام زبان است، همچنین دیه بخشی از زبان سالم نیز به نسبت از دست دادن توانایی در ادای حروف، محاسبه می گردد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712848|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>  لذا تعیین دیه را باید به اعتبار از بین رفتن حروف دانست نه مساحت زبان،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=671268|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>در باب قطع بخشی از زبان که آسیبی به قدرت تکلم نرساند نیز گروهی معتقد به ثبوت دیه همان نسبت خواهند بود، زیرا قاعده آن است که دیه قطع مقداری از عضوی که دارای [[دیه مقدر]] است، به همان نسبت خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836472|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>  
به نظر می رسد [[جنایت|جنایتی]] که موجب از میان رفتن بخشی از زبان لال شود، دیه همان مقدار از زبان را به دنبال دارد، این مقدار با رعایت تناسب تمام زبان است، همچنین دیه بخشی از زبان سالم نیز به نسبت از دست دادن توانایی در ادای حروف، محاسبه می گردد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712848|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>  لذا تعیین دیه را باید به اعتبار از بین رفتن حروف دانست نه مساحت زبان،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=671268|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>در باب قطع بخشی از زبان که آسیبی به قدرت تکلم نرساند نیز گروهی معتقد به ثبوت دیه همان نسبت خواهند بود، زیرا قاعده آن است که دیه قطع مقداری از عضوی که دارای [[دیه مقدر]] است، به همان نسبت خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836472|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>  


خط ۲۰: خط ۱۸:


ظاهر ماده بیانگر این نظر است که لال کردن زبان دیگری موجب دیه کامل است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712836|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> لذا دیه از بین بردن زبان سالم و نیز لال کردن آن معادل هزار دینار و دیه بریدن زبان لال، معادل 333/33 دینار است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=671264|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>
ظاهر ماده بیانگر این نظر است که لال کردن زبان دیگری موجب دیه کامل است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712836|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> لذا دیه از بین بردن زبان سالم و نیز لال کردن آن معادل هزار دینار و دیه بریدن زبان لال، معادل 333/33 دینار است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=671264|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>
 
== نکات توضیحی ماده 611 قانون مجازات اسلامی (1392) ==
== نکات توضیحی ==
بنابراین قاعده کلی که به موجب آن ملاک تعیین دیه در قطع شدن بخشی از عضو مساحت آن عضو است، در این خصوص تخصیص خورده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (قسمت سوم) (قصاص عضو و دیه اعضا)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2815964|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref>
بنابراین قاعده کلی که به موجب آن ملاک تعیین دیه در قطع شدن بخشی از عضو مساحت آن عضو است، در این خصوص تخصیص خورده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (قسمت سوم) (قصاص عضو و دیه اعضا)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2815964|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref>
== سوابق و مستندات فقهی ==
== سوابق و مستندات فقهی ==
=== سوابق و مستندات فقهی ===
=== سوابق و مستندات فقهی ===
مستند شرعی ماده فوق را پاره ای از روایات دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله  سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2358028|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref>  در خصوص دیه کامل زبان، میتوان به روایتی از امام صادق (ع) استناد نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله  سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2430612|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref>
مستند شرعی ماده فوق را پاره ای از روایات دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله  سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2358028|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref>  در خصوص دیه کامل زبان، میتوان به روایتی از امام صادق (ع) استناد نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله  سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2430612|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref>
=== سوابق و مستندات فقهی ===
=== سوابق و مستندات فقهی ===
به نظر می رسد در دیدگاه فقها، بریدن و قطع زبان فردی که لال نیست، موجب دیه کامل است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836460|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>  گروهی نیز دیه کندن بخشی از زبان را که منجر به ناتوانی در تلفظ تمام حروف گردد نیز موجب همین مقدار دیه دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه استدلالی (ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=طه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4062456|صفحه=|نام۱=سیدمهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۱=دادمرزی|چاپ=23}}</ref> [[فقهای عامه]] به استناد روایتی، دیه زبان را معادل دیه کامل می دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836556|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>
به نظر می رسد در دیدگاه فقها، بریدن و قطع زبان فردی که لال نیست، موجب دیه کامل است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836460|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>  گروهی نیز دیه کندن بخشی از زبان را که منجر به ناتوانی در تلفظ تمام حروف گردد نیز موجب همین مقدار دیه دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه استدلالی (ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=طه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4062456|صفحه=|نام۱=سیدمهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۱=دادمرزی|چاپ=23}}</ref> [[فقهای عامه]] به استناد روایتی، دیه زبان را معادل دیه کامل می دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836556|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>
 
== نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 611 قانون مجازات اسلامی (1392) ==
 
== نکات توصیفی هوش مصنوعی ==
{{هوش مصنوعی (ماده)}}
{{هوش مصنوعی (ماده)}}
# قطع یا از بین بردن کامل زبان گویا مشمول دیه کامل است.
# قطع یا از بین بردن کامل زبان گویا مشمول دیه کامل است.
خط ۴۰: خط ۳۳:
# برای یک شخص فارسی‌زبان، از بین بردن ادای یک حرف معادل یک سی و دوم دیه کامل است.
# برای یک شخص فارسی‌زبان، از بین بردن ادای یک حرف معادل یک سی و دوم دیه کامل است.
# فردی که لکنت زبان، کندی یا تندی در سخن گفتن دارد، یا نمی‌تواند بعضی حروف را تلفظ کند، همچنان گویا محسوب می‌شود.
# فردی که لکنت زبان، کندی یا تندی در سخن گفتن دارد، یا نمی‌تواند بعضی حروف را تلفظ کند، همچنان گویا محسوب می‌شود.
== مقالات مرتبط ==
== مقالات مرتبط ==
[[یکسان‌انگاری جدا شدن جزئی از استخوان با شکستگی آن در قانون مجازات اسلامی]]
[[یکسان‌انگاری جدا شدن جزئی از استخوان با شکستگی آن در قانون مجازات اسلامی]]
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۵۲: خط ۴۳:
[[رده:مواد قانون مجازات اسلامی]]
[[رده:مواد قانون مجازات اسلامی]]
[[رده:دیه اعضای فرد]]
[[رده:دیه اعضای فرد]]
{{DEFAULTSORT:ماده 3055}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۴۲

ماده ۶۱۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲): قطع و یا از بین ‌بردن تمام زبان گویا موجب دیه کامل است و دیه از بین ‌بردن قسمتی از آن به نسبت گویایی از بین رفته است که با تقسیم تمام دیه به حروف محاسبه می‌ شود.

تبصره 1 ـ دیه از بین ‌بردن ادای هر حرف با توجه به حروف زبان تکلم مجنی‌‌ علیه تعیین می‌ شود مانند اینکه از بین ‌بردن قدرت اداء یک حرف شخص فارسی زبان، یک ‌سی ‌و دوم دیه کامل است.

تبصره 2 ـ شخصی که دارای لکنت زبان است و یا به کندی یا تندی سخن می‌ گوید یا برخی از حروف را نمی‌ تواند تلفظ کند، گویا محسوب می‌ شود.

مواد مرتبط

پیشینه

ماده 396 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)، سابقاً در این خصوص وضع شده بود.[۱]

نکات تفسیری دکترین ماده 611 قانون مجازات اسلامی (1392)

به نظر می رسد جنایتی که موجب از میان رفتن بخشی از زبان لال شود، دیه همان مقدار از زبان را به دنبال دارد، این مقدار با رعایت تناسب تمام زبان است، همچنین دیه بخشی از زبان سالم نیز به نسبت از دست دادن توانایی در ادای حروف، محاسبه می گردد،[۲] لذا تعیین دیه را باید به اعتبار از بین رفتن حروف دانست نه مساحت زبان،[۳]در باب قطع بخشی از زبان که آسیبی به قدرت تکلم نرساند نیز گروهی معتقد به ثبوت دیه همان نسبت خواهند بود، زیرا قاعده آن است که دیه قطع مقداری از عضوی که دارای دیه مقدر است، به همان نسبت خواهد بود.[۴]

در خصوص حالتی که جنایت بر زبان موجب ایجاد نقص در تلفظ شود، حکمی در قانون وجود ندارد، اما برخی از حقوقدانان در این خصوص قائل به دو نظر شده اند:1-ناقص شدن را باید مساوی با از بین رفتن قدرت ادای حروف دانست. 2-باید قائل به پرداخت ارش بود،[۵] زیرا اصل آن است که اگر شرعاً یا قانوناً برای جنایتی، دیه ای معین نشده باشد، باید ارش پرداخت شود.[۶]

ظاهر ماده بیانگر این نظر است که لال کردن زبان دیگری موجب دیه کامل است،[۷] لذا دیه از بین بردن زبان سالم و نیز لال کردن آن معادل هزار دینار و دیه بریدن زبان لال، معادل 333/33 دینار است.[۸]

نکات توضیحی ماده 611 قانون مجازات اسلامی (1392)

بنابراین قاعده کلی که به موجب آن ملاک تعیین دیه در قطع شدن بخشی از عضو مساحت آن عضو است، در این خصوص تخصیص خورده است.[۹]

سوابق و مستندات فقهی

سوابق و مستندات فقهی

مستند شرعی ماده فوق را پاره ای از روایات دانسته اند.[۱۰] در خصوص دیه کامل زبان، میتوان به روایتی از امام صادق (ع) استناد نمود.[۱۱]

سوابق و مستندات فقهی

به نظر می رسد در دیدگاه فقها، بریدن و قطع زبان فردی که لال نیست، موجب دیه کامل است.[۱۲] گروهی نیز دیه کندن بخشی از زبان را که منجر به ناتوانی در تلفظ تمام حروف گردد نیز موجب همین مقدار دیه دانسته اند.[۱۳] فقهای عامه به استناد روایتی، دیه زبان را معادل دیه کامل می دانند.[۱۴]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 611 قانون مجازات اسلامی (1392)

  1. قطع یا از بین بردن کامل زبان گویا مشمول دیه کامل است.
  2. دیه از بین بردن جزئی از زبان گویا به نسبت گویایی از دست رفته محاسبه می‌شود.
  3. محاسبه دیه بر اساس تقسیم کل دیه به تعداد حروف زبان انجام می‌شود.
  4. تعیین دیه از بین بردن قدرت تلفظ هر حرف، با توجه به حروف زبان تکلم فرد مجروح تعیین می‌شود.
  5. برای یک شخص فارسی‌زبان، از بین بردن ادای یک حرف معادل یک سی و دوم دیه کامل است.
  6. فردی که لکنت زبان، کندی یا تندی در سخن گفتن دارد، یا نمی‌تواند بعضی حروف را تلفظ کند، همچنان گویا محسوب می‌شود.

مقالات مرتبط

یکسان‌انگاری جدا شدن جزئی از استخوان با شکستگی آن در قانون مجازات اسلامی

منابع

  1. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712860
  2. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712848
  3. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 671268
  4. ابوالقاسم گرجی. دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت). چاپ 2. دانشگاه تهران، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 836472
  5. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712868
  6. سیدمهدی حجتی و مجتبی باری. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. دادستان و میثاق عدالت، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1425924
  7. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712836
  8. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 671264
  9. یداله بازگیر. قانون مجازات اسلامی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (قسمت سوم) (قصاص عضو و دیه اعضا). چاپ 2. جنگل، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2815964
  10. احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و مهدی حسینیان قمی. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2358028
  11. احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و مهدی حسینیان قمی. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2430612
  12. ابوالقاسم گرجی. دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت). چاپ 2. دانشگاه تهران، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 836460
  13. سیدمهدی (ترجمه) دادمرزی. فقه استدلالی (ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه). چاپ 23. طه، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4062456
  14. ابوالقاسم گرجی. دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت). چاپ 2. دانشگاه تهران، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 836556