ماده ۳۰۷ قانون مجازات اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
[[رده:ارتکاب جنایت در حال مستی]]
[[رده:ارتکاب جنایت در حال مستی]]
[[رده:ارتکاب جنایت در حالت عدم تعادل روانی]]
[[رده:ارتکاب جنایت در حالت عدم تعادل روانی]]
[[رده:مواد قانون مجازات اسلامی]]

نسخهٔ ‏۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۴

ارتکاب جنایت در حال مستی و عدم تعادل روانی در اثر مصرف مواد مخدر، روان‌ گردان و مانند آنها، موجب قصاص است مگر اینکه ثابت شود بر اثر مستی و عدم تعادل روانی، مرتکب به کلی مسلوب‌ الاختیار بوده است که در این صورت، علاوه بر دیه به مجازات تعزیری مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم می‌ شود. لکن اگر ثابت شود که مرتکب قبلاً خود را برای چنین عملی مست کرده و یا علم داشته است که مستی و عدم تعادل روانی وی ولو نوعاً موجب ارتکاب آن جنایت یا نظیر آن از جانب او می‌ شود، جنایت، عمدی محسوب می‌ گردد.

توضیح واژگان

فرد مست را در این ماده، می توان ناظر به کسی دانست که اگرچه الکل بر توانایی عقلی او تاثیر گذاشته است، اما بطور کلی آن را زایل ننموده است.[۱]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

به نظر می رسد این ماده، ناظر به جنایات عمدی است، استفاده از الفاظی نظیر «قصاص» یا «تعزیر» نیز مؤید همین نظر است.[۲] این ماده، ناظر به دو نوع مستی است: حالت اول، مستی عادی که حکم آن در ابتدای ماده بیان گردیده است، حالت دوم مستی به شکلی است که منجر به مسلوب الاختیار شدن کامل فرد بشود، در این صورت با توجه به ماده فوق، نمی توان او را قصاص کرد.[۳] قسمت اخیر این ماده ناظر به حالتی است که فردی به قصد جنایت بر دیگری تا حد مسلوب الاختیار کامل شدن، خود را مست کند که در این صورت قصاص می شود،[۴] البته اگر فردی خود را برای ارتکاب جرم خاصی مست کند و بعد در اثر مسلوب الاختیار شدن، مرتکب جرم دیگری شود، به علت فقدان عنصر روانی، نمیتوان او را مستحق قصاص دانست.[۵]

عده ای معتقدند در این ماده باید میان مستی تعمدی و مستی اتفاقی قائل به تفکیک شد و اگر کسی بر حسب اتفاق و بطور غیر عمدی مست شده باشد و در این وضعیت مرتکب جنایتی شود، نباید او را مستحق قصاص دانست،[۶]اما اگر شخصی برای انجام عمل نوعا کشنده نسبت به دیگری، خود را مست نماید و در حال مستی مرتکب آن عمل شود، میتوان او را قاتل عمد دانست [۷] در صورت تردید در مسلوب الاختیار شدن شخص باید اصل را بر مختار و عامد بودن وی گذاشت، ضمن آنکه سایر مواد مست کننده مانند مواد مخدر و روانگردان نیز حکم مشروبات الکلی را دارند[۸] به نظر میرسد که جنایت ناشی از مصرف عمدی مشروبات، میتواند جنایت شبه عمدی (همراه با تقصیر) باشد، حتی اگر ماهیتا خطای محض باشد [۹]

همچنین عده ای در خصوص وضعیت افراد الکلی مزمن که خصوصیات روانی آن ها بعد از مدتی به جنون شباهت پیدا میکند، معتقدند مشمول قصاص دانستن این گروه در فرض ارتکاب جنایت، امری دشوار است.[۱۰]

مطالعات فقهی

سوابق فقهی

گروهی برای توجیه قصاص شدن فرد مست، به قاعده عقلی «الامتناع بالاختیار لا ینافی الاختیار» استناد نموده اند.[۱۱]

منابع

  1. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350100
  2. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350080
  3. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350116
  4. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350140
  5. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 355664
  6. محمدعلی اردبیلی. حقوق جزای عمومی (جلد دوم). چاپ 23. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 538928
  7. میرمحمد صادقی. حقوق جزای عمومی (جلد دوم) (مسئولیت کیفری). چاپ 1. دادگستر، 1400.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6232328
  8. میرمحمد صادقی. حقوق جزای عمومی (جلد دوم) (مسئولیت کیفری). چاپ 1. دادگستر، 1400.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6232340
  9. میرمحمد صادقی. حقوق جزای عمومی (جلد دوم) (مسئولیت کیفری). چاپ 1. دادگستر، 1400.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6232344
  10. محمدعلی اردبیلی. حقوق جزای عمومی (جلد دوم). چاپ 23. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 538940
  11. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350108