ماده ۲ قانون مجازات اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
* [[ارزیابی سیاست «جرمزدایی» قانون برنامۀ پنجم توسعه در قانون مجازات اسلامی]] | * [[ارزیابی سیاست «جرمزدایی» قانون برنامۀ پنجم توسعه در قانون مجازات اسلامی]] | ||
* [[ارتباط نظریه قوچ قربانی و عوامگرایی کیفری و تأثیر آن بر سیاست کیفری ایران]] | * [[ارتباط نظریه قوچ قربانی و عوامگرایی کیفری و تأثیر آن بر سیاست کیفری ایران]] | ||
* [[کاربرد تسلیحات شیمیایی در جنگ ایران و عراق از منظر حقوق بینالملل کیفری]] | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۸
ماده ۲ قانون مجازات اسلامی: هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است جرم محسوب میشود.
توضیح واژگان
«فعل»، به معنای انجام عملی است که قانونگذار آن را منع کردهاست؛ مانند سرقت، تخریب، کلاهبرداری و … اغلب جرائم از نوع فعلی هستند.[۱]
«ترک فعل»، به این معناست که شخص از انجام وظیفه ای که قانونگذار بر عهده او گذاشته امتناع کند. از جمله جرائمی که با ترک فعل محقق میشوند میتوان به جرم ترک نفقه، عدم ثبت ولادت و وفات، خودداری از کمک به مصدومین و رفع مخاطرات جانی و … اشاره کرد. گفتنی است که برخی جرائم مانند جرم قتل هم با فعل (چاقو زدن) و هم با ترک فعل (غذا ندادن به نوزاد) قابل تحقق هستند.[۲]
پیشینه
ماده 2 قانون مجازات عمومی مصوب 1304 بیان میداشت هیچ عملی را نمیتوان جرم دانست مگر آنچه به موجب قانون، جرم شناخته شده باشد.[۳]
ماده 2 قانون مجازات عمومی مصوب 1352 بیان میداشت هر فعل یا ترک فعلی که مطابق قانون قابل مجازات یا مستلزم اقدامات تامینی و تربیتی باشد جرم محسوب است و هیچ امری را نمیتوان جرم دانست مگر آنکه به موجب قانون برای آن مجازات و اقدام تامینی و تربیتی تعیین شده باشد.[۴]
ماده 2 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 بیان میداشت هر فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد، جرم است.[۵]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
در این ماده، قانونگذار تعریف قانونی از جرم ارائه داده به نحوی که وجود جرم، منوط به تصریح پیشین قانونگذار شده است.[۶] از این موضوع به عنوان اصل قانونی بودن جرم و مجازات یاد میشود، این اصل که به عنوان یکی از پایههای حقوق کیفری پذیرفته شده دارای دو نتیجه مهم است؛ یکی اصل عطف به ماسبق نشدن قوانین جزایی و دیگری تفسیر مضیق قوانین جزایی[۷]
رویه های قضائی
اداره حقوقی قوه قضائیه در نظرات متعددی بر اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها تأکید دارد، از جمله میتوان به این موارد اشاره کرد:
نظریه مشورتی شماره ۷/۶۰۳۷ مورخ ۱۰/۱۲/۱۳۶۲: جرم قابل تعقیب همان است که در قانون پیشبینی شده باشد.
نظریه مشورتی شماره ۷/۲۵۳۰ مورخ ۱۳۷۲/۰۴/۰۷: با سکوت قانونی، قاضی مکلف به صدور حکم برائت است هر چند که عمل مذکور در شرع حرام باشد.
نظریه مشورتی شماره ۷/۶۳۸۱ مورخ ۱۳۶۹/۱۲/۱۸: اگر برای عملی در قانون مجازاتی مقرر شده باشد جرم است و الا جرم نیست و شق ثالثی ندارد.[۸]
مواد مرتبط
ماده ۳۶ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲
ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲
مقالات مرتبط
- اصول قانونی بودن جرم و مجازات و دادرسی در نظام حقوقی زرتشتی (حقوق ایرانی یا حقوق پارسی)
- مفهوم و مبانی جرم شناختی معامله اتهامی در نظام عدالت کیفری
- چالش تعریف جرم در قانون مجازات اسلامی 1392
- کنترل خشونتهای زیستمحیطی از دیدگاه نظریه بازدارندگی کیفر
- ارزیابی سیاست «جرمزدایی» قانون برنامۀ پنجم توسعه در قانون مجازات اسلامی
- ارتباط نظریه قوچ قربانی و عوامگرایی کیفری و تأثیر آن بر سیاست کیفری ایران
- کاربرد تسلیحات شیمیایی در جنگ ایران و عراق از منظر حقوق بینالملل کیفری
منابع
- ↑ ایرج گلدوزیان. بایستههای حقوق جزای عمومی (جلد اول دوم سوم). چاپ 20. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 614760
- ↑ ایرج گلدوزیان. بایستههای حقوق جزای عمومی (جلد اول دوم سوم). چاپ 20. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 614764
- ↑ نورمحمد صبری. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. مساوات، 1399. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6274120
- ↑ نورمحمد صبری. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. مساوات، 1399. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6274128
- ↑ نورمحمد صبری. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. مساوات، 1399. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6274132
- ↑ محمدعلی اردبیلی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 23. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 502488
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6230324
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231588