ماده ۷۲۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۴: خط ۴:
*{{زیتونی|[[ماده ۷۲۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۷۲۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۷۲۳ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|مشاهده ماده بعدی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۷۲۳ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|مشاهده ماده بعدی]]}}
== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
* [[ماده ۷۲۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]
* [[ماده ۷۲۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]
* [[ماده ۷۲۳ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]
* [[ماده ۷۲۳ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]
 
== نکات تفسیری دکترین ماده 722 قانون مجازات اسلامی (1392) ==
== نکات تفسیری دکترین ==
بازماندگان متوفی از باب [[جنایت]] وارد شده بر متوفی، خسارت مالی متحمل نشده‌اند و چیزی را از دست نداده‌اند که از دیه متوفی سهمی ببرند، پس نمی‌توان مبنای دیه را برای خسارت بازماندگان تلقی کرد، در واقع، مرده منفعتش از بین رفته‌ است پس اگر جنایتی بر جسم او صورت بگیرد، دیه برای همان جسم است و برای آنکه جنایت وارد بر میت، بی پاسخ نماند، مبلغ مشخصی از مجرم اخذ و به مصرف امور خیریه می‌رسد تا ثواب آن برای متوفی حفظ بشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1426328|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=714420|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>  
بازماندگان متوفی از باب [[جنایت]] وارد شده بر متوفی، خسارت مالی متحمل نشده‌اند و چیزی را از دست نداده‌اند که از دیه متوفی سهمی ببرند، پس نمی‌توان مبنای دیه را برای خسارت بازماندگان تلقی کرد، در واقع، مرده منفعتش از بین رفته‌ است پس اگر جنایتی بر جسم او صورت بگیرد، دیه برای همان جسم است و برای آنکه جنایت وارد بر میت، بی پاسخ نماند، مبلغ مشخصی از مجرم اخذ و به مصرف امور خیریه می‌رسد تا ثواب آن برای متوفی حفظ بشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1426328|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=714420|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>  


در این ماده، بدیهی است که اگر میت را کسی [[قتل|کشته]] باشد و فردی غیر از قاتل، جنایتی بر مرده وارد کند، هر کدام به مجازات جنایت خود محکوم خواهند شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبانی فقهی و حقوقی تعدد جرم|ترجمه=|جلد=|سال=1372|ناشر=بشری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=843000|صفحه=|نام۱=غلامحسین|نام خانوادگی۱=الهام|چاپ=-}}</ref>
در این ماده، بدیهی است که اگر میت را کسی [[قتل|کشته]] باشد و فردی غیر از قاتل، جنایتی بر مرده وارد کند، هر کدام به مجازات جنایت خود محکوم خواهند شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبانی فقهی و حقوقی تعدد جرم|ترجمه=|جلد=|سال=1372|ناشر=بشری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=843000|صفحه=|نام۱=غلامحسین|نام خانوادگی۱=الهام|چاپ=-}}</ref>
== سوابق و مستندات فقهی ==
== سوابق و مستندات فقهی ==
=== سوابق و مستندات فقهی ===
=== سوابق و مستندات فقهی ===
گفته شده‌ است میت در حکم [[جنین|جنینی]] است که خلقتش تکمیل شده‌ است، ولی روح در آن وارد نشده‌ است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=835556|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> لازم به ذکر است که اگر کسی جنایتی بر میت وارد کند که اگر زنده بود، کشته می‌شد، ۱۰۰ دینار دیه بر مرتکب واجب می‌گردید که ملک میت محسوب می‌شد، این حکم بدون خلاف و اشکال است و [[نص]] و فتوا بر آن صراحت دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مسائل مستحدثه (جنین، کودکان نامشروع، کودکان بزهکار، توارث در اهدای گامت، تشریح و حجب)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=21688|صفحه=|نام۱=آیت اله خلیل|نام خانوادگی۱=قبله ای خویی|چاپ=2}}</ref> ضمناً در مورد حکم این ماده، میان زن و مرد، بنابر [[اصالة الاطلاق]] تفاوتی وجود ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=835576|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>همچنین طبق نظر صاحب جواهر، دیه قطع اعضای جسد مسلمان که حیات بدن به آن بستگی دارد، پیش از به حرکت درآمدن آن است؛ یعنی صد دینار، دیه دیگر اعضای وی و دیه جراحتهای وارد شده بر جسد به نسبت کل دیه (صد دینار) برحسب آنچه در انسان زنده مقرر شده، محاسبه می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3366116|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=2}}</ref>به علاوه فقها به این مطلب تصریح کرده‌اند که مثلاً در دو روایت [[صحیحه]] عبدالله بن سنان و عبدالله بن مسکان از امام صادق در مورد مردی که سر میتی را قطع کرده بود، پرسیدند و حضرت فرمودند «علیه الدیه». آیت الله خویی نیز بیان داشته‌اند که ظهور این روایات آن است که برای بریدن سر میت، دیه کامل لازم است، گرچه به خاطر ادله خاص، این [[ظهور]] [[حجیت]] ندارد؛ بنابراین مراد از واژه «الدیه» در روایات، دیه کامل است مگر آنکه [[قرینه]] ای خلاف آن وجود داشته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1933716|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref> حتی مطابق برخی روایات گفته شده‌ است [[حرمت]] مرده مانند حرمت زنده است و در روایتی قطع سر میت، اشد از قطع سر انسان زنده قلمداد شده‌ است، ولی موضع قانونگذار ما همان است که در این ماده مشخص شده‌ است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=354712|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>
گفته شده‌ است میت در حکم [[جنین|جنینی]] است که خلقتش تکمیل شده‌ است، ولی روح در آن وارد نشده‌ است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=835556|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> لازم به ذکر است که اگر کسی جنایتی بر میت وارد کند که اگر زنده بود، کشته می‌شد، ۱۰۰ دینار دیه بر مرتکب واجب می‌گردید که ملک میت محسوب می‌شد، این حکم بدون خلاف و اشکال است و [[نص]] و فتوا بر آن صراحت دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مسائل مستحدثه (جنین، کودکان نامشروع، کودکان بزهکار، توارث در اهدای گامت، تشریح و حجب)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=21688|صفحه=|نام۱=آیت اله خلیل|نام خانوادگی۱=قبله ای خویی|چاپ=2}}</ref> ضمناً در مورد حکم این ماده، میان زن و مرد، بنابر [[اصالة الاطلاق]] تفاوتی وجود ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=835576|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>همچنین طبق نظر صاحب جواهر، دیه قطع اعضای جسد مسلمان که حیات بدن به آن بستگی دارد، پیش از به حرکت درآمدن آن است؛ یعنی صد دینار، دیه دیگر اعضای وی و دیه جراحتهای وارد شده بر جسد به نسبت کل دیه (صد دینار) برحسب آنچه در انسان زنده مقرر شده، محاسبه می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3366116|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=2}}</ref>به علاوه فقها به این مطلب تصریح کرده‌اند که مثلاً در دو روایت [[صحیحه]] عبدالله بن سنان و عبدالله بن مسکان از امام صادق در مورد مردی که سر میتی را قطع کرده بود، پرسیدند و حضرت فرمودند «علیه الدیه». آیت الله خویی نیز بیان داشته‌اند که ظهور این روایات آن است که برای بریدن سر میت، دیه کامل لازم است، گرچه به خاطر ادله خاص، این [[ظهور]] [[حجیت]] ندارد؛ بنابراین مراد از واژه «الدیه» در روایات، دیه کامل است مگر آنکه [[قرینه]] ای خلاف آن وجود داشته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1933716|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref> حتی مطابق برخی روایات گفته شده‌ است [[حرمت]] مرده مانند حرمت زنده است و در روایتی قطع سر میت، اشد از قطع سر انسان زنده قلمداد شده‌ است، ولی موضع قانونگذار ما همان است که در این ماده مشخص شده‌ است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=354712|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>
 
== نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 722 قانون مجازات اسلامی (1392) ==
 
== نکات توصیفی هوش مصنوعی ==
{{هوش مصنوعی (ماده)}}
{{هوش مصنوعی (ماده)}}
# دیه جنایت بر میت برابر با یک دهم دیه کامل انسان زنده است.
# دیه جنایت بر میت برابر با یک دهم دیه کامل انسان زنده است.
خط ۳۱: خط ۲۶:
# در صورت وجود بدهی و عدم کفایت ترکه، دیه برای پرداخت بدهی میت استفاده می‌شود.
# در صورت وجود بدهی و عدم کفایت ترکه، دیه برای پرداخت بدهی میت استفاده می‌شود.
# در صورت پرداخت کامل بدهی‌ها، دیه می‌تواند در امور خیر برای میت صرف شود.
# در صورت پرداخت کامل بدهی‌ها، دیه می‌تواند در امور خیر برای میت صرف شود.
== رویه های قضایی ==
== رویه های قضایی ==
طبق [[نظریه مشورتی|نظریه]] ۷/۲۷۰۰–۷۷/۴/۸ [[اداره حقوقی قوه قضاییه|اداره حقوقی]]: «سوزاندن بدن میت هم مشمول [[ماده ۷۲۲ قانون مجازات اسلامی]] است.»<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=671560|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>
طبق [[نظریه مشورتی|نظریه]] ۷/۲۷۰۰–۷۷/۴/۸ [[اداره حقوقی قوه قضاییه|اداره حقوقی]]: «سوزاندن بدن میت هم مشمول [[ماده ۷۲۲ قانون مجازات اسلامی]] است.»<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=671560|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}{{مواد قانون مجازات اسلامی}}
{{پانویس}}{{مواد قانون مجازات اسلامی}}
خط ۴۱: خط ۳۴:
[[رده:جنایت بر میت]]
[[رده:جنایت بر میت]]
[[رده:مواد قانون مجازات اسلامی]]
[[رده:مواد قانون مجازات اسلامی]]
{{DEFAULTSORT:ماده 3610}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۵۳

ماده ۷۲۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲): دیه جنایت بر میت، یک دهم دیه کامل انسان زنده است مانند جدا کردن سر از بدن میت که یک دهم دیه و جدا کردن یک دست، یک بیستم دیه و هر دو دست، یک دهم دیه و یک انگشت، یک صدم دیه کامل دارد. دیه جراحات وارده به سر و صورت و سایر اعضاء و جوارح میت به همین نسبت محاسبه می‌شود.

تبصره ـ دیه جنایت بر میت به ارث نمی‌رسد بلکه متعلق به خود میت است که در صورت مدیون بودن وی و عدم کفایت ترکه، صرف پرداخت بدهی او می‌گردد و در غیر این صورت برای او در امور خیر صرف می‌شود.

مواد مرتبط

نکات تفسیری دکترین ماده 722 قانون مجازات اسلامی (1392)

بازماندگان متوفی از باب جنایت وارد شده بر متوفی، خسارت مالی متحمل نشده‌اند و چیزی را از دست نداده‌اند که از دیه متوفی سهمی ببرند، پس نمی‌توان مبنای دیه را برای خسارت بازماندگان تلقی کرد، در واقع، مرده منفعتش از بین رفته‌ است پس اگر جنایتی بر جسم او صورت بگیرد، دیه برای همان جسم است و برای آنکه جنایت وارد بر میت، بی پاسخ نماند، مبلغ مشخصی از مجرم اخذ و به مصرف امور خیریه می‌رسد تا ثواب آن برای متوفی حفظ بشود.[۱][۲]

در این ماده، بدیهی است که اگر میت را کسی کشته باشد و فردی غیر از قاتل، جنایتی بر مرده وارد کند، هر کدام به مجازات جنایت خود محکوم خواهند شد.[۳]

سوابق و مستندات فقهی

سوابق و مستندات فقهی

گفته شده‌ است میت در حکم جنینی است که خلقتش تکمیل شده‌ است، ولی روح در آن وارد نشده‌ است.[۴] لازم به ذکر است که اگر کسی جنایتی بر میت وارد کند که اگر زنده بود، کشته می‌شد، ۱۰۰ دینار دیه بر مرتکب واجب می‌گردید که ملک میت محسوب می‌شد، این حکم بدون خلاف و اشکال است و نص و فتوا بر آن صراحت دارد.[۵] ضمناً در مورد حکم این ماده، میان زن و مرد، بنابر اصالة الاطلاق تفاوتی وجود ندارد.[۶]همچنین طبق نظر صاحب جواهر، دیه قطع اعضای جسد مسلمان که حیات بدن به آن بستگی دارد، پیش از به حرکت درآمدن آن است؛ یعنی صد دینار، دیه دیگر اعضای وی و دیه جراحتهای وارد شده بر جسد به نسبت کل دیه (صد دینار) برحسب آنچه در انسان زنده مقرر شده، محاسبه می‌شود.[۷]به علاوه فقها به این مطلب تصریح کرده‌اند که مثلاً در دو روایت صحیحه عبدالله بن سنان و عبدالله بن مسکان از امام صادق در مورد مردی که سر میتی را قطع کرده بود، پرسیدند و حضرت فرمودند «علیه الدیه». آیت الله خویی نیز بیان داشته‌اند که ظهور این روایات آن است که برای بریدن سر میت، دیه کامل لازم است، گرچه به خاطر ادله خاص، این ظهور حجیت ندارد؛ بنابراین مراد از واژه «الدیه» در روایات، دیه کامل است مگر آنکه قرینه ای خلاف آن وجود داشته باشد.[۸] حتی مطابق برخی روایات گفته شده‌ است حرمت مرده مانند حرمت زنده است و در روایتی قطع سر میت، اشد از قطع سر انسان زنده قلمداد شده‌ است، ولی موضع قانونگذار ما همان است که در این ماده مشخص شده‌ است.[۹]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 722 قانون مجازات اسلامی (1392)

  1. دیه جنایت بر میت برابر با یک دهم دیه کامل انسان زنده است.
  2. جدا کردن سر از بدن میت معادل یک دهم دیه کامل است.
  3. جدا کردن یک دست از میت معادل یک بیستم دیه کامل است.
  4. جدا کردن هر دو دست از میت معادل یک دهم دیه کامل است.
  5. جدا کردن یک انگشت از میت معادل یک صدم دیه کامل است.
  6. دیه جراحات وارده به سر و صورت و سایر اعضا و جوارح میت به تناسب دیه کامل محاسبه می‌شود.
  7. دیه جنایت بر میت به ارث نمی‌رسد.
  8. دیه متعلق به خود میت است.
  9. در صورت وجود بدهی و عدم کفایت ترکه، دیه برای پرداخت بدهی میت استفاده می‌شود.
  10. در صورت پرداخت کامل بدهی‌ها، دیه می‌تواند در امور خیر برای میت صرف شود.

رویه های قضایی

طبق نظریه ۷/۲۷۰۰–۷۷/۴/۸ اداره حقوقی: «سوزاندن بدن میت هم مشمول ماده ۷۲۲ قانون مجازات اسلامی است.»[۱۰]

منابع

  1. سیدمهدی حجتی و مجتبی باری. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. دادستان و میثاق عدالت، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1426328
  2. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 714420
  3. غلامحسین الهام. مبانی فقهی و حقوقی تعدد جرم. چاپ -. بشری، 1372.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 843000
  4. ابوالقاسم گرجی. دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت). چاپ 2. دانشگاه تهران، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 835556
  5. آیت اله خلیل قبله ای خویی. مسائل مستحدثه (جنین، کودکان نامشروع، کودکان بزهکار، توارث در اهدای گامت، تشریح و حجب). چاپ 2. سمت، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 21688
  6. ابوالقاسم گرجی. دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت). چاپ 2. دانشگاه تهران، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 835576
  7. آیت اله سیدمحمود هاشمی شاهرودی. فرهنگ فقه (جلد دوم). چاپ 2. مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3366116
  8. احمد حاجی ده آبادی. قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی). چاپ 1. پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1933716
  9. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 354712
  10. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 671560