ماده ۳۱۴ قانون مجازات اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
[[رده:قسامه]]
[[رده:قسامه]]
[[رده:لوث]]
[[رده:لوث]]
[[رده:مواد قانون مجازات اسلامی]]
[[رده:قصاص]]
[[رده:راه های اثبات جرم]]

نسخهٔ ‏۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۲

لوث عبارت از وجود قرائن و اماراتی است که موجب ظن قاضی به ارتکاب جنایت یا نحوه ارتکاب از جانب متهم می‌ شود.

توضیح واژگان

«لوث» را در لغت، آلایش و نیز آلودگی تعریف کرده اند و در اصطلاح حقوقی، می توان آن را اماره ای دانست که ظن نسبت به صدق مدعیات مدعی را منجر می شود.[۱]در خصوص این ماده لازم است به تعریف ظن غالب پرداخت، که به معنی ظنی است که علت مستولی شدن آن بر ذهن، شدت و قوت آن است،[۲] حصول چنین ظنی در قاضی، رکن اصلی تحقق لوث است.[۳]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

لوث را می توان موضوع قسامه دانست. به نحوی که در صورت فعلیت موضوع لوث، حکم نیز فعلیت خواهد یافت.[۴] حصول لوث را برخی منوط به تحقق دو شرط دانسته اند:

1-ادعای ولی دم به وقوع قتل از سوی شخص یا اشخاصی معین

2-وجود امارات مصدق این ادعا[۵]

برخی نیز لوث را حاصل دو پدیده وجود قرائن و امارات از یک سو و ظن قاضی از سوی دیگر می دانند .[۶] البته باید تأکید کرد که صرف وجود هر قرینه ای حتی حضور متهم در محل جرم را نمی توان لوث محسوب نمود. بلکه احراز وجود لوث نیازمند بررسی های قاضی است.[۷] البته در خصوص احراز لوث، برخی هر دو معیار نوعی و شخصی را لازم میدانند. بدین معنی که لوث در صورتی مفهوم پیدا می کند که بر اساس مبانی عرفی موجب ظن در شخص قاضی شود.[۸]

در خصوص جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی، عده ای معتقدند امکان استفاده از لوث وجود ندارد.[۹]

رویه های قضایی

بر اساس نظریه 7/61994-9/12/78 مظنون به قتل در لوث باید حتما معین باشد.[۱۰]

مطالعات فقهی

سوابق فقهی

علمای شیعه، لوث را هر نشانه ای می دانند که ظن به وقوع قتل را موجب شود.[۱۱] از نظر این گروه در هرجا که بر وقوع یک قتل، ظن غالب ایجاد شده باشد، باید ان را از موارد لوث دانست.[۱۲] از سوی دیگر برخی از فقها مثل شیخ طوسی، لوث را فقط قائل به قتل دانسته اند، در حالی که مشهور فقها لوث را ویژه این جنایت نمیدانند.[۱۳]

منابع

  1. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 356952
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 337788
  3. مجله قضایی و حقوقی دادگستری شماره 26 بهار 1378. قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، 1378.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 588168
  4. فصلنامه رهنمون شماره 2 و 3 پاییز و زمستان 1371. مدرسه عالی شهید مطهری، 1371.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 269404
  5. فصلنامه رهنمون شماره 2 و 3 پاییز و زمستان 1371. مدرسه عالی شهید مطهری، 1371.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 269372
  6. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351156
  7. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351164
  8. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 356980
  9. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 709308
  10. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 670060
  11. فصلنامه رهنمون شماره 2 و 3 پاییز و زمستان 1371. مدرسه عالی شهید مطهری، 1371.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 269368
  12. سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی). چاپ 13. مرکز نشر علوم اسلامی، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 875324
  13. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 709308