ماده ۳۰۰ قانون مجازات اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ماده ۳۰۰ قانون مجازات اسلامی''': اگر [[مجنی علیه]] به تصور این که [[جنایت]] وارده بر او به [[قتل]] منجر نمی‌شود یا اگر به قتل منجر شود قتل، [[قتل عمدی|عمدی]] محسوب نمی‌شود، [[قصاص]] کند یا [[گذشت شاکی|گذشت]] یا مصالحه بر [[دیه]] یا غیر آن نماید و بعد از آن، جنایت واقع شده، به نفس [[سرایت]] کند و به فوت مجنی علیه منجر شود، هرگاه قتل مشمول تعریف [[جنایت عمد|جنایات عمدی]] باشد، قاتل به [[قصاص نفس]] محکوم می‌شود و چنانچه عضو مرتکب، [[قصاص عضو|قصاص]] شده یا با او مصالحه شده باشد، [[ولی دم]] باید قبل از قصاص نفس، دیه عضو قصاص شده یا وجه المصالحه را به وی بپردازد؛ لکن اگر جنایت مشمول تعریف جنایات عمدی نگردد، به پرداخت [[دیه نفس]]، بدون احتساب دیه عضو قصاص شده یا وجه المصالحه اخذ شده، محکوم می‌شود. مفاد این ماده، در موردی که جنایت ارتکابی به قسمت بیشتری از همان عضوِ مورد جنایت سرایت کند نیز جاری است.
'''ماده ۳۰۰ قانون مجازات اسلامی''': اگر [[مجنی علیه]] به تصور این که [[جنایت]] وارده بر او به [[قتل]] منجر نمی‌شود یا اگر به قتل منجر شود قتل، [[قتل عمدی|عمدی]] محسوب نمی‌شود، [[قصاص]] کند یا [[گذشت شاکی|گذشت]] یا مصالحه بر [[دیه]] یا غیر آن نماید و بعد از آن، جنایت واقع شده، به نفس [[سرایت]] کند و به فوت مجنی علیه منجر شود، هرگاه قتل مشمول تعریف [[جنایت عمد|جنایات عمدی]] باشد، قاتل به [[قصاص نفس]] محکوم می‌شود و چنانچه عضو مرتکب، [[قصاص عضو|قصاص]] شده یا با او مصالحه شده باشد، [[ولی دم]] باید قبل از قصاص نفس، دیه عضو قصاص شده یا وجه المصالحه را به وی بپردازد؛ لکن اگر جنایت مشمول تعریف جنایات عمدی نگردد، به پرداخت [[دیه نفس]]، بدون احتساب دیه عضو قصاص شده یا وجه المصالحه اخذ شده، محکوم می‌شود. مفاد این ماده، در موردی که جنایت ارتکابی به قسمت بیشتری از همان عضوِ مورد جنایت سرایت کند نیز جاری است.  
* {{زیتونی|[[ماده ۲۹۹ قانون مجازات اسلامی|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۲۹۹ قانون مجازات اسلامی|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی|مشاهده ماده بعدی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی|مشاهده ماده بعدی]]}}
خط ۵: خط ۵:
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
در باب کشف این امر که آیا جنایت منتهی به مرگ می‌شود یا خیر، باید آن را یک مسئله تخصصی و فنی دانست و احراز قتل با [[مراجع قضایی|مرجع صالح قضایی]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3963172|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>از مفاد این ماده چنین استنباط می‌شود که در فرضی که مرتکب دست دیگری را قطع کند و بلافاصله به عنوان قصاص، دست خود او قطع شود، اگر در آینده قطع دست مجنی علیه منجر به فوت او شود و این فوت، عمدی باشد، امکان قصاص نفس مرتکب جرم بعد از پرداخت نصف دیه کامل به عنوان دیه دست قطع شده به عنوان قصاص، وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=354060|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref> قسمت دوم این ماده، در خصوص سرایت [[صدمه]] [[عمد|عمدی]] منجر به [[قتل غیرعمدی]] است، عده ای چنین حالتی را بسیار بعید می‌دانند، چرا که رفتار فیزیکی منتهی به قتل یک رفتار عمدی بوده‌است، مگر اینکه آن را ناظر به حالتی بدانیم که جانی، فاقد قصد قتل بوده‌است و عملش هم نوعاً کشنده نبوده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3968932|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> ظاهر ماده همچنین بیانگر این نکته است که در [[جراحت|جراحات]] بر عضو، نیازی به صبر کردن برای حصول نتیجه قطعی نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3963164|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>
در باب کشف این امر که آیا جنایت منتهی به مرگ می‌شود یا خیر، باید آن را یک مسئله تخصصی و فنی دانست و احراز قتل با [[مراجع قضایی|مرجع صالح قضایی]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3963172|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>از مفاد این ماده چنین استنباط می‌شود که در فرضی که مرتکب دست دیگری را قطع کند و بلافاصله به عنوان قصاص، دست خود او قطع شود، اگر در آینده قطع دست مجنی علیه منجر به فوت او شود و این فوت، عمدی باشد، امکان قصاص نفس مرتکب جرم بعد از پرداخت نصف دیه کامل به عنوان دیه دست قطع شده به عنوان قصاص، وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=354060|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref> قسمت دوم این ماده، در خصوص سرایت [[صدمه]] [[عمد|عمدی]] منجر به [[قتل غیرعمدی]] است، عده ای چنین حالتی را بسیار بعید می‌دانند، چرا که رفتار فیزیکی منتهی به قتل یک رفتار عمدی بوده‌است، مگر اینکه آن را ناظر به حالتی بدانیم که جانی، فاقد قصد قتل بوده‌است و عملش هم نوعاً کشنده نبوده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3968932|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> ظاهر ماده همچنین بیانگر این نکته است که در [[جراحت|جراحات]] بر عضو، نیازی به صبر کردن برای حصول نتیجه قطعی نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3963164|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>
== نکات توضیحی ==
در خصوص این ماده، باید گفت مقصود آن است که گذشت یا [[رضایت]] یا دریافت دیه اولیه از مرتکب بابت جنایتی که به نظر میرسید موجب مرگ نمیشود، تأثیری در [[مسئولیت کیفری|مسئولیت]] بعدی مرتکب در فرض وقوع قتل عمدی ناشی از همین جنایت اولیه نخواهد داشت<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی و تحلیل حقوقی و جرم شناختی قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی نوین|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4438996|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=حق پناهان|چاپ=1}}</ref>
در واقع اگر کسی از [[ضرب|ضربی]] که به او وارد شده است گذشت کند و بعداً در نتیجه همین ضربه فوت کند، امکان [[تعقیب]] مجدد مرتکب جرم وجود دارد و گذشت از ضرب، مانع این امر نمی شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون کیفر همگانی و آرای دیوان کشور|ترجمه=|جلد=|سال=1330|ناشر=شرکت سهامی چاپ|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2368540|صفحه=|نام۱=محمدتقی|نام خانوادگی۱=امین پور|چاپ=-}}</ref>
چرا که در تمام این حالات، بعداً جنایت واقع شده دچار تغییرات شده است که باعث می شود حق [[شکایت]] مجدد را برای اولیاء دم محفوظ دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بایسته های آیین دادرسی کیفری جلد اول|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=طرح نوین اندیشه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4794152|صفحه=|نام۱=بابک|نام خانوادگی۱=فرهی|چاپ=1}}</ref>


== مطالعات فقهی ==
== مطالعات فقهی ==
خط ۱۱: خط ۱۸:


== رویه‌های قضایی ==
== رویه‌های قضایی ==
کمیسیون استفتائات [[شورای عالی قضایی]] در تاریخ ۲۲/۱۲/۶۳ در پاسخ به پرسشی بیان داشت که رضایت فرد مجنی علیه نسبت به جرح، نمی‌تواند سقوط [[حق قصاص]] اولیا دم را نسبت به قتلی که ناشی از همان جنایت بوده‌است موجب گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=پاسخ و سؤالات از کمیسیون استفتائات و مشاورین حقوقی (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1365|ناشر=معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضائیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1545504|صفحه=|نام۱=دادگستری جمهوری اسلامی ایران|نام خانوادگی۱=|چاپ=-}}</ref>
 
* کمیسیون استفتائات [[شورای عالی قضایی]] در تاریخ ۲۲/۱۲/۶۳ در پاسخ به پرسشی بیان داشت که [[رضایت]] فرد مجنی علیه نسبت به جرح، نمی‌تواند سقوط [[حق قصاص]] اولیا دم را نسبت به قتلی که ناشی از همان جنایت بوده‌است موجب گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=پاسخ و سؤالات از کمیسیون استفتائات و مشاورین حقوقی (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1365|ناشر=معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضائیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1545504|صفحه=|نام۱=دادگستری جمهوری اسلامی ایران|نام خانوادگی۱=|چاپ=-}}</ref>
 
* [[نظریه شماره ۷/۱۴۰۲/۳۹۳ مورخ ۱۴۰۲/۱۲/۰۲ اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره اتهام شرکت در نزاع دسته جمعی منتهی به قتل عمد]]


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۸

ماده ۳۰۰ قانون مجازات اسلامی: اگر مجنی علیه به تصور این که جنایت وارده بر او به قتل منجر نمی‌شود یا اگر به قتل منجر شود قتل، عمدی محسوب نمی‌شود، قصاص کند یا گذشت یا مصالحه بر دیه یا غیر آن نماید و بعد از آن، جنایت واقع شده، به نفس سرایت کند و به فوت مجنی علیه منجر شود، هرگاه قتل مشمول تعریف جنایات عمدی باشد، قاتل به قصاص نفس محکوم می‌شود و چنانچه عضو مرتکب، قصاص شده یا با او مصالحه شده باشد، ولی دم باید قبل از قصاص نفس، دیه عضو قصاص شده یا وجه المصالحه را به وی بپردازد؛ لکن اگر جنایت مشمول تعریف جنایات عمدی نگردد، به پرداخت دیه نفس، بدون احتساب دیه عضو قصاص شده یا وجه المصالحه اخذ شده، محکوم می‌شود. مفاد این ماده، در موردی که جنایت ارتکابی به قسمت بیشتری از همان عضوِ مورد جنایت سرایت کند نیز جاری است.

نکات توضیحی تفسیری دکترین

در باب کشف این امر که آیا جنایت منتهی به مرگ می‌شود یا خیر، باید آن را یک مسئله تخصصی و فنی دانست و احراز قتل با مرجع صالح قضایی است.[۱]از مفاد این ماده چنین استنباط می‌شود که در فرضی که مرتکب دست دیگری را قطع کند و بلافاصله به عنوان قصاص، دست خود او قطع شود، اگر در آینده قطع دست مجنی علیه منجر به فوت او شود و این فوت، عمدی باشد، امکان قصاص نفس مرتکب جرم بعد از پرداخت نصف دیه کامل به عنوان دیه دست قطع شده به عنوان قصاص، وجود دارد.[۲] قسمت دوم این ماده، در خصوص سرایت صدمه عمدی منجر به قتل غیرعمدی است، عده ای چنین حالتی را بسیار بعید می‌دانند، چرا که رفتار فیزیکی منتهی به قتل یک رفتار عمدی بوده‌است، مگر اینکه آن را ناظر به حالتی بدانیم که جانی، فاقد قصد قتل بوده‌است و عملش هم نوعاً کشنده نبوده‌است.[۳] ظاهر ماده همچنین بیانگر این نکته است که در جراحات بر عضو، نیازی به صبر کردن برای حصول نتیجه قطعی نیست.[۴]

نکات توضیحی

در خصوص این ماده، باید گفت مقصود آن است که گذشت یا رضایت یا دریافت دیه اولیه از مرتکب بابت جنایتی که به نظر میرسید موجب مرگ نمیشود، تأثیری در مسئولیت بعدی مرتکب در فرض وقوع قتل عمدی ناشی از همین جنایت اولیه نخواهد داشت[۵]

در واقع اگر کسی از ضربی که به او وارد شده است گذشت کند و بعداً در نتیجه همین ضربه فوت کند، امکان تعقیب مجدد مرتکب جرم وجود دارد و گذشت از ضرب، مانع این امر نمی شود.[۶]

چرا که در تمام این حالات، بعداً جنایت واقع شده دچار تغییرات شده است که باعث می شود حق شکایت مجدد را برای اولیاء دم محفوظ دانست.[۷]

مطالعات فقهی

سوابق فقهی

در این خصوص برخی از فقها اعلام داشته‌اند که اگرچه عفو از جنایت قابل رجوع نیست، اما در صورت سرایت جنایت به نفس، قصاص امکان‌پذیر است.[۸]

رویه‌های قضایی

  • کمیسیون استفتائات شورای عالی قضایی در تاریخ ۲۲/۱۲/۶۳ در پاسخ به پرسشی بیان داشت که رضایت فرد مجنی علیه نسبت به جرح، نمی‌تواند سقوط حق قصاص اولیا دم را نسبت به قتلی که ناشی از همان جنایت بوده‌است موجب گردد.[۹]

منابع

  1. عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3963172
  2. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 354060
  3. عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3968932
  4. عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3963164
  5. عباس حق پناهان. بررسی و تحلیل حقوقی و جرم شناختی قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی نوین. چاپ 1. جنگل، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4438996
  6. محمدتقی امین پور. قانون کیفر همگانی و آرای دیوان کشور. چاپ -. شرکت سهامی چاپ، 1330.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2368540
  7. بابک فرهی. بایسته های آیین دادرسی کیفری جلد اول. چاپ 1. طرح نوین اندیشه، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4794152
  8. عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی-بخش قصاص جرایم عمدی علیه تمامیت جسمانی. چاپ 3. ققنوس، 1379.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3082332
  9. پاسخ و سؤالات از کمیسیون استفتائات و مشاورین حقوقی (جلد سوم). چاپ -. معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضائیه، 1365.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1545504