ماده ۶۸۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۵ توسط Itbot (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۶۸۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲): هرگاه در اثر جنایتی مجنی‌ٌ علیه بیهوش شود و به اغماء برود، چنانچه منتهی به فوت او گردد، دیه نفس ثابت می‌ شود و چنانچه به هوش آید، نسبت به زمانی که بیهوش بوده، ارش ثابت می‌ شود و چنانچه عوارض و آسیب‌ های دیگری نیز به ‌وجود آید، دیه یا ارش عوارض مزبور نیز باید پرداخت شود.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

بیهوشی را عرفا نوعی خواب عمیق دانسته اند و در اصطلاح پزشکی، نوعی بیهوشی عمومی است که یکی از راه های آن نیز هوشبری است.[۱]

نکات تفسیری دکترین

برخی از نویسندگان میان مرگ مغزی و مرگ قشر مغزی، قائل به تفکیک شده و مرگ مغزی را حالتی می دانند که در آن تمام حیات شخص از نظر پزشکی از بین رفته است، اما در مرگ قشر مغزی با وجود از میان رفتن سلول های مغز فرد، حیات نباتی وی ممکن است سال ها ادامه یابد.[۲]

در خصوص جنایت منتهی به مرگ که برای مدتی حتی سالها مجنی علیه را در حالت اغما قرار دهد، برخی از نویسندگان فقط قائل به دیه قتل شده اند.[۳]

نکات توضیحی

عده ای معتقدند با توجه به قانون مجازات اسلامی، باید برای بیهوشی و نیز به کما رفتن افراد قائل به اخذ ارش شد.[۴]

سوابق و مستندات فقهی

سوابق و مستندات فقهی

گروهی از فقها معتقدند که فعلیت مغزی دارای دیه کامل است، لذا در فرض عدم منتهی شدن به مرگ، باید دیه عقل و شش دیه دیگر را برای سایر حواس معطل پرداخت کرد.[۵]


نکات توصیفی هوش مصنوعی

  1. در صورت بیهوش شدن مجنی‌ٌعلیه و منتهی‌شدن به فوت، دیه نفس ثابت می‌شود.
  2. اگر مجنی‌ٌعلیه به هوش آید، ارش برای مدت بیهوشی ثابت می‌شود.
  3. در صورت وجود عوارض و آسیب‌های اضافی، دیه یا ارش مربوط به آنها نیز باید پرداخت شود.
  4. تفاوت بین دیه و ارش مشخص می‌گردد بسته به اینکه آیا مجنی‌ٌعلیه به هوش آمده یا خیر.
  5. ارش مربوط به مدت زمان بیهوشی تنها در صورتی ثابت می‌شود که مجنی‌ٌعلیه به هوش بیاید.

رویه های قضایی

در خصوص نحوه احتساب دیه کسی که به موجب تصادف دچار مرگ مغزی شده، به موجب نظریه کمیسیون در یکی از نشست های قضایی، به دلیل فقدان هرگونه حس در مصدوم و از کار افتادن تمام اعضاء وی در این وضعیت، باید او را در حکم مرده تلقی نموده و زندگی نباتی او را در حکم دادگاه موثر ندانست، لذا باید قائل به اخذ دیه قتل مرد یا زن حسب مورد بود.[۶]

منابع

  1. عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4584080
  2. مجله حقوقی دادگستری شماره 68 زمستان 1388. قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2992332
  3. عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4584084
  4. محمدرضا الهی منش و محسن مرادی اوجقاز. حقوق کیفری اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4465088
  5. مجله حقوقی دادگستری شماره 68 زمستان 1388. قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2992316
  6. مجموعه نشست های قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 840452