ماده ۳۶۵ قانون مجازات اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
در قتل و سایر جنایات عمدی، مجنی علیه می ‌تواند پس از وقوع جنایت و پیش از فوت، از حق قصاص گذشت کرده یا مصالحه نماید و اولیای ‌دم و وارثان ‌نمی ‌توانند پس ‌از فوت او، حسب مورد، مطالبه‌ قصاص‌ یا دیه کنند، لکن مرتکب به تعزیر مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم می ‌شود.
'''ماده ۳۶۵ قانون مجازات اسلامی''': در [[قتل]] و سایر [[جنایت عمد|جنایات عمدی]]، [[مجنی علیه]] می ‌تواند پس از وقوع [[جنایت]] و پیش از فوت، از [[حق قصاص]] [[گذشت شاکی|گذشت]] کرده یا [[صلح|مصالحه]] نماید و [[ولی دم|اولیای ‌دم]] و [[وارث|وارثان]] ‌نمی ‌توانند پس ‌از فوت او، حسب مورد، مطالبه‌ [[قصاص|قصاص‌]] یا [[دیه]] کنند، لکن مرتکب به [[تعزیر]] مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم می ‌شود.
 
*{{زیتونی|[[ماده ۳۶۴ قانون مجازات اسلامی|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۳۶۶ قانون مجازات اسلامی|مشاهده ماده بعدی]]}}
== مواد مرتبط ==
* [[ماده ۳۶۴ قانون مجازات اسلامی]]
* [[ماده ۳۶۶ قانون مجازات اسلامی]]
== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
مجنی علیه عبارت از کسی است که از ناحیه وقوع جرم دیگری متحمل ضرر شده است.341204 در این ماده مقصود از مجنی علیه همان مقتول است.350544  
«مجنی علیه» عبارت از کسی است که از ناحیه وقوع جرم دیگری، متحمل ضرر شده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=341204|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> در این ماده، مقصود از مجنی علیه، همان مقتول است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=350544|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref>
== نکات تفسیری دکترین ماده 365 قانون مجازات اسلامی ==
این ماده، در خصوص امکان تسری اسقاط حق قصاص ولی دم به خود مجنی علیه پیش از حدوث مرگ است که مقید به قیدی نمی باشد<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=350524|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref> که امری است بر خلاف اصول کلی قوانین جزایی ایران، چرا که در این خصوص به لحاظ حفظ [[حقوق عمومی]]، [[معافیت از مجازات]] جز در موارد استثنایی پذیرفته نشده است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بایسته های حقوق جزای عمومی (جلد اول دوم سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=614688|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=20}}</ref>البته احراز [[عقل]] و [[بلوغ]] و نیز منجز بودن بلوغ و [[اختیار]] در فرد مقتول ییش از قتل، لازمه [[نفوذ]] این [[اذن]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=350560|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref> با وجود این، برخی میان تعلق حق قصاص به مجنی علیه یا ولی دم اختلاف نظر دارند<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=350580|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref> همچنین لازم است تاکید شود در فرض گذشت مجنی علیه از جنایت، پس از وقوع آن و فوت وی در اثر [[سرایت]] جنایت یا ضربه ای جدید، اولیاء دم حق [[قصاص نفس]] دارند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=354544|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref> در همین جا ذکر این نکته لازم است که با توجه به [[قانون آمره|آمره]] بودن قوانین جزایی، مجنی علیه حق ندارد پیش از جنایت به قاتل، تعهد دهد که در صورت وقوع قتل، او را [[تعقیب]] نمی کند، در فرض وقوع چنین تعهدی نیز نباید برای آن اعتباری قائل شد، لذا [[رضایت]] مجنی علیه به رفع قصاص بر اساس ماده فوق را نباید به معنای تجویز قتل دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بایسته های حقوق جزای عمومی (جلد اول دوم سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=614604|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=20}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
در خصوص جانشینی دیه به جای قصاص در فرض [[گذشت شاکی|عفو]] جانی از سوی مقتول، اختلاف نظر وجود دارد، گروهی معتقدند در این خصوص، اولیاء دم حق دریافت دیه ندارند مگر اینکه در توافق جانی و مجنی علیه به دریافت دیه اشاره شده باشد اما گروهی دیگر، دریافت دیه را برای رعایت حقوق اولیاء دم، صحیح تر می دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=354576|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>
این ماده در خصوص امکان تسری اسقاط حق قصاص ولی دم به خود مجنی علیه پیش از حدوث مرگ است که مقید به قیدی نمی باشد350524 که امری است بر خلاف اصول کلی قوانین جزایی ایران. چرا که در این خصوص به لحاظ حفظ حقوق عمومی، معافیت از مجازات جز در موارد استثناء پذیرفته نشده است.614688البته احراز عقل و بلوغ و نیز منجز بودن بلوغ و اختیار در فرد مقتول ییش از قتل، لازمه نفوذ این اذن است.350560 با وجود این برخی میان تعلق حق قصاص به مجنی علیه یا ولی دم اختلاف نظر دارند350580 همچنین لازم است تاکید شود در فرض گذشت مجنی علیه از جنایت پس از وقوع آن و فوت وی در اثر سرایت جنایت یا ضربه ای جدید، اولیاء دم حق قصاص نفس دارند.354544 در همین جا ذکر این نکته لازم است که با توجه به آمره بودن قوانین جزایی، مجنی علیه حق ندارد پیش از جنایت به قاتل وی تعهد دهد که در صورت وقوع قتل، او را تعقیب نمی کنند. در فرض وقوع چنین تعهدی نیز نباید برای آن اعتباری قائل شد. لذا رضایت مجنی علیه به رفع قصاص بر اساس ماده فوق را نباید به معنای تجویز قتل دانست.614604
== مطالعات فقهی ==
 
=== سوابق فقهی ===
در خصوص جانشینی دیه به جای قصاص در فرض عفو جانی از سوی مقتول اختلاف نظر وجود دارد. گروهی معتقدند در این خصوص اولیاء دم حق دریافت دیه ندارند مگر اینک هدر توافق جانی و مجنی علیه به دریافت دیه اشاره شده باشد. اما گروهی دیگر دریافت دیه را برای رعایت حقوق اولیاء دم صحیح تر می دانند.354576
یکی از سوالات قابل بررسی در این خصوص این است که در فرض سرایت جراحتی که مورد عفو قرار گرفته است به جان مجنی علیه و قتل وی، اولیاء دمی که خواهان قصاص هستند، باید [[دیه جراحات|دیه جراحت]] اولیه را بپردازند یا خیر؟ به نظر شیخ طوسی در این صورت، اولیاء دم مکلف به پرداخت دیه جراحت هستند. در کتاب تحریر الوسیله نیز این نظر دارای اشکال است هرچند [[احوط]] شمرده شده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=354548|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>
== نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 365 قانون مجازات اسلامی ==
{{هوش مصنوعی (ماده)}}
# در قتل و جنایات عمدی، مجنی‌علیه می‌تواند قبل از فوت از حق قصاص گذشت کرده یا مصالحه کند.
# اگر مجنی‌علیه از حق خود بگذرد یا مصالحه کند، اولیای دم و وارثان پس از فوت او نمی‌توانند قصاص یا دیه مطالبه کنند.
# در صورت گذشت مجنی‌علیه، مرتکب به تعزیرات مقرر در کتاب پنجم محکوم می‌شود.
# اولیای دم و وارثان تنها پس از فوت مجنی‌علیه می‌توانند حق قصاص یا دیه را مطالبه کنند، مگر اینکه مجنی‌علیه گذشت کرده باشد.
# تعزیر مرتکب در این حالت صرف نظر از گذشت مجنی‌علیه اعمال می‌شود.
== رویه های قضایی ==
به موجب [[نظریه مشورتی]] شماره 3634/7_1375/8/5 مجنی علیه همانطور که حق گذشت از قصاص را دارد، می تواند دیه را نیز ببخشد، در این صورت اولیاء دم حق مطالبه دیه ندارند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6280280|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>
* [[نظریه شماره 7/98/1821 مورخ 1399/02/21 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره رضایت مجنی علیه پیش از وقوع جنایت]]
== مصادیق و نمونه ها ==
یکی از مواردی که در خصوص این حالت، مورد بحث و اختلاف نظر است، وضعیت فردی است که به علل مختلفی از قبیل بیماری صعب العلاج یا سخت، راضی به قتل خویش است. بعضا به این حالت «[[قتل از روی ترحم]]» نیز گفته می شود، برخی از کشورها چنین حالتی را از [[جهات تخفیف|کیفیات مخففه]] دانسته اند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=زمینه حقوق جزای عمومی به انضمام نمونه هایی از سؤالات امتحانی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=303004|صفحه=|نام۱=رضا|نام خانوادگی۱=نوربها|چاپ=29}}</ref> البته این حالت را باید از مساعدت نمودن به [[خودکشی]] دیگری تفکیک کرد. قتل از روی ترحم در هر حال بر اساس قوانین ایران جرم محسوب می شود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=353104|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref> چرا که [[حرمت]] قتل وابسته به نظر شارع است نه مجنی علیه<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بایسته های حقوق جزای عمومی (جلد اول دوم سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4946496|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=20}}</ref>
== پایان نامه و رساله های مرتبط ==
* [[نقد و بررسی فقهی ماده ی 365 قانون مجازات اسلامی1392 اتانازی]]
== مقالات مرتبط ==
* [[مطالعه تطبیقی ماهیت حق حبس زوجه و قابلیت اسقاط آن در فقه و حقوق]]
* [[بررسی جایگاه عدالت توزیعی در مسئولیت مدنی]]
* [[واکاوی مادۀ 365 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 (اتانازی) از منظر فقه اسلامی]]
* [[مسئولیت مدنی پزشک و پیراپزشک ناشی از عمل دیگری در حقوق ایران و فرانسه]]
* [[عدول از قصاص نفس و مصالحه بر قصاص عضو در قتل عمد]]
== منابع ==
{{پانویس}}
{{مواد قانون مجازات اسلامی}}
[[رده:صاحب حق قصاص]]
[[رده:گذشت مجنی علیه قبل از فوت]]
[[رده:قتل از روی ترحم]]
[[رده:مواد قانون مجازات اسلامی]]
[[رده:قصاص]]


== سوابق فقهی ==
یکی از سوالات قابل بررسی در این خصوص این است که در فرض سرایت جراحتی که مورد عفو قرار گرفته است به جان مجنی علیه و قتل وی، اولیا دمی که خواهان قصاص هستند، باید دیه جراحت اولیه را بپردازند یا خیر؟ به نظر شیخ طوسی  در این صورت اولیاء دم مکلف به پرداخت دیه جراحت هستند. در کتاب تحریر الوسیله نیز این نظر دارای اشکال است هرچند احوط شمرده شده است.354548


== مصادیق و نمونه ها ==
{{DEFAULTSORT:ماده 1825}}
یکی از مواردی که در خصوص این حالت مورد بحث و اختلاف نظر است، وضعیت فردی است که به علل مختلفی از قبیل بیماری صعب العلاج یا سخت راضی به قتل خویش است. بعضا به این حالت قتل از روی ترحم نیز گفته می شود.برخی از کشور ها چنین حالتی را از جهات کیفیت مخففه دانسته اند.303004 البته این حالت را باید از مساعدت نمودن به خودکشی دیگری تفکیک کرد. قتل از روی ترحم در هر حال بر اساس قوانین ایران جرم محسوب می شود.353104 چرا که حرمت قتل وابسته به نظر شارع است نه مجنی علیه4946496

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۴

ماده ۳۶۵ قانون مجازات اسلامی: در قتل و سایر جنایات عمدی، مجنی علیه می ‌تواند پس از وقوع جنایت و پیش از فوت، از حق قصاص گذشت کرده یا مصالحه نماید و اولیای ‌دم و وارثان ‌نمی ‌توانند پس ‌از فوت او، حسب مورد، مطالبه‌ قصاص‌ یا دیه کنند، لکن مرتکب به تعزیر مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم می ‌شود.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

«مجنی علیه» عبارت از کسی است که از ناحیه وقوع جرم دیگری، متحمل ضرر شده است.[۱] در این ماده، مقصود از مجنی علیه، همان مقتول است.[۲]

نکات تفسیری دکترین ماده 365 قانون مجازات اسلامی

این ماده، در خصوص امکان تسری اسقاط حق قصاص ولی دم به خود مجنی علیه پیش از حدوث مرگ است که مقید به قیدی نمی باشد[۳] که امری است بر خلاف اصول کلی قوانین جزایی ایران، چرا که در این خصوص به لحاظ حفظ حقوق عمومی، معافیت از مجازات جز در موارد استثنایی پذیرفته نشده است،[۴]البته احراز عقل و بلوغ و نیز منجز بودن بلوغ و اختیار در فرد مقتول ییش از قتل، لازمه نفوذ این اذن است.[۵] با وجود این، برخی میان تعلق حق قصاص به مجنی علیه یا ولی دم اختلاف نظر دارند[۶] همچنین لازم است تاکید شود در فرض گذشت مجنی علیه از جنایت، پس از وقوع آن و فوت وی در اثر سرایت جنایت یا ضربه ای جدید، اولیاء دم حق قصاص نفس دارند.[۷] در همین جا ذکر این نکته لازم است که با توجه به آمره بودن قوانین جزایی، مجنی علیه حق ندارد پیش از جنایت به قاتل، تعهد دهد که در صورت وقوع قتل، او را تعقیب نمی کند، در فرض وقوع چنین تعهدی نیز نباید برای آن اعتباری قائل شد، لذا رضایت مجنی علیه به رفع قصاص بر اساس ماده فوق را نباید به معنای تجویز قتل دانست.[۸]

در خصوص جانشینی دیه به جای قصاص در فرض عفو جانی از سوی مقتول، اختلاف نظر وجود دارد، گروهی معتقدند در این خصوص، اولیاء دم حق دریافت دیه ندارند مگر اینکه در توافق جانی و مجنی علیه به دریافت دیه اشاره شده باشد اما گروهی دیگر، دریافت دیه را برای رعایت حقوق اولیاء دم، صحیح تر می دانند.[۹]

مطالعات فقهی

سوابق فقهی

یکی از سوالات قابل بررسی در این خصوص این است که در فرض سرایت جراحتی که مورد عفو قرار گرفته است به جان مجنی علیه و قتل وی، اولیاء دمی که خواهان قصاص هستند، باید دیه جراحت اولیه را بپردازند یا خیر؟ به نظر شیخ طوسی در این صورت، اولیاء دم مکلف به پرداخت دیه جراحت هستند. در کتاب تحریر الوسیله نیز این نظر دارای اشکال است هرچند احوط شمرده شده است.[۱۰]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 365 قانون مجازات اسلامی

  1. در قتل و جنایات عمدی، مجنی‌علیه می‌تواند قبل از فوت از حق قصاص گذشت کرده یا مصالحه کند.
  2. اگر مجنی‌علیه از حق خود بگذرد یا مصالحه کند، اولیای دم و وارثان پس از فوت او نمی‌توانند قصاص یا دیه مطالبه کنند.
  3. در صورت گذشت مجنی‌علیه، مرتکب به تعزیرات مقرر در کتاب پنجم محکوم می‌شود.
  4. اولیای دم و وارثان تنها پس از فوت مجنی‌علیه می‌توانند حق قصاص یا دیه را مطالبه کنند، مگر اینکه مجنی‌علیه گذشت کرده باشد.
  5. تعزیر مرتکب در این حالت صرف نظر از گذشت مجنی‌علیه اعمال می‌شود.

رویه های قضایی

به موجب نظریه مشورتی شماره 3634/7_1375/8/5 مجنی علیه همانطور که حق گذشت از قصاص را دارد، می تواند دیه را نیز ببخشد، در این صورت اولیاء دم حق مطالبه دیه ندارند.[۱۱]

مصادیق و نمونه ها

یکی از مواردی که در خصوص این حالت، مورد بحث و اختلاف نظر است، وضعیت فردی است که به علل مختلفی از قبیل بیماری صعب العلاج یا سخت، راضی به قتل خویش است. بعضا به این حالت «قتل از روی ترحم» نیز گفته می شود، برخی از کشورها چنین حالتی را از کیفیات مخففه دانسته اند،[۱۲] البته این حالت را باید از مساعدت نمودن به خودکشی دیگری تفکیک کرد. قتل از روی ترحم در هر حال بر اساس قوانین ایران جرم محسوب می شود،[۱۳] چرا که حرمت قتل وابسته به نظر شارع است نه مجنی علیه[۱۴]

پایان نامه و رساله های مرتبط

مقالات مرتبط

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 341204
  2. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350544
  3. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350524
  4. ایرج گلدوزیان. بایسته های حقوق جزای عمومی (جلد اول دوم سوم). چاپ 20. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 614688
  5. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350560
  6. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350580
  7. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 354544
  8. ایرج گلدوزیان. بایسته های حقوق جزای عمومی (جلد اول دوم سوم). چاپ 20. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 614604
  9. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 354576
  10. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 354548
  11. محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6280280
  12. رضا نوربها. زمینه حقوق جزای عمومی به انضمام نمونه هایی از سؤالات امتحانی. چاپ 29. گنج دانش، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 303004
  13. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 353104
  14. ایرج گلدوزیان. بایسته های حقوق جزای عمومی (جلد اول دوم سوم). چاپ 20. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4946496