ماده ۵۲۶ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)
ماده ۵۲۶ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲): هرگاه دو یا چند عامل، برخی به مباشرت و بعضی به تسبیب در وقوع جنایتی، تأثیر داشته باشند، عاملی که جنایت مستند به اوست ضامن است و چنانچه جنایت مستند به تمام عوامل باشد به طور مساوی ضامن می باشند مگر تأثیر رفتار مرتکبان متفاوت باشد که در این صورت هر یک به میزان تأثیر رفتارشان مسؤول هستند. در صورتی که مباشر در جنایت بی اختیار، جاهل، صغیر غیرممیز یا مجنون و مانند آنها باشد فقط سبب، ضامن است.
توضیح واژگان
در این ماده در مورد سبب اقوی از مباشر توضیحاتی ارائه شده است، مقصود آن است که اگر دو نفر منجر به اتلاف شوند، در حالی که یکی از این دو مباشر و دیگری سبب باشد، در پاره ای از موارد که تاثیر رفتار سبب از مباشر قوی تر است، باید او را مسئول دانست، در این خصوص حقوقدانان به حالاتی نظیر اکراه مباشر از سوی سبب و غرور مباشر از سوی سبب اشاره کرده اند،[۱] همین طور اگر مباشر انسانی فاقد مسئولیت کیفری باشد و دیگری وی را وادار به ارتکاب جرم کرده باشد، نیز مشمول این حالت است،[۲] سبب اقوی از مباشر را نباید چنان گسترده کرد که حالات بعید را که رابطه سببیت عرفی میان آن ها وجود ندارد را نیز در بر بگیرد.[۳]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
این ماده در خصوص بیان حکم حالاتی است که در آن سبب و مباشر در ارتکاب یک جنایت با یکدیگر جمع شوند،[۴] به نظر می رسد در این حالت باید اصل را بر مسئولیت مباشر قرار داد، اما گاه باید در صورت اقوی بودن انتساب عمل به مسبب رفتار، او را عامل جنایت دانست،[۵] لذا در فرض اجتماع سبب و مباشر، باید حسب مورد یکی از آن دو را مسئول جبران خسارت قرار داد،[۶] گاه مباشر از از سبب اقوی است، مانند حالتی که کسی چاهی را می کند و دیگری او را به درون چاه می اندازد، گاه نیز سبب از مباشر اقوی است، این در صورتی است که فعل سبب، موجب ایجاد تزلزلی در فعل و یا هر یک از ارکان مسئولیت کیفری مباشر شده باشد.[۷] مباشر را باید زمانی از سبب اقوی دانست که دارای تمام ارکان مادی، معنوی و قانونی جرم باشد،[۸] در مواردی نیز تاثیر رفتار این دو مساوی است که باید آنها را به تشریک، ضامن دانست.[۹] قسمت اخیر ماده، ناظر به حالتی است که سبب از مباشر اقوی است، در اکثر موارد باید مباشر را از سبب اقوی دانست، به عنوان مثال در حالتی که به فرد عاقل و بالغ و مختاری دستور انجام امری داده شده باشد، قطعا مباشر از سبب اقوی است.[۱۰] در خصوص قسمت اخیر این ماده، گروهی حالتی را که مباشر عاقل و بالغ و مختار بوده لیکن نسبت به حکم یا موضوع جاهل بوده است اما سبب به این امر آگاه بوده نیز مشمول این حالت دانسته اند.[۱۱]
مطالعات فقهی
سوابق فقهی
فقها معتقدند که اقوی بودن سبب از مباشر را باید از طریق مراجعه به عرف تشخیص داد،[۱۲] عده ای از فقها نیز تاکید کرده اند که لازم است هم مباشر و هم سبب، هر دو انسان باشند.[۱۳]
رویه های قضایی
به موجب نظریه مشورتی به شماره 1652/7_1370/7/10 اگر دخالت چند نفر در ایراد ضرب و جرح محرز بوده ولی نوع ضرب و جرح از سوی هر کدام مشخص نباشد، باید رأی به پرداخت دیه به تساوی صادر شود.[۱۴]
مصادیق و نمونه ها
از حالت مورد بحث که اجتماع سبب و مباشر نام دارد، گروهی تحت عنوان «توارد فعل سبب و مباشر» نیز یاد کرده اند و برای آن نمونه های مختلفی بیان داشته اند، به عنوان مثال:
_ اگر کسی دیگری را نگاه دارد تا شخص ثالثی سر او را ببرد .
_اگر یکی چاهی در جای غیر مجاز حفر کند تا دیگری مجنی علیه را به داخل آن بلغزاند.
_ اگر کسی سمی تهیه کند تا دیگری با آن سم دیگری را مسموم کند.
و ... از مصادیق اجتماع سبب و مباشر هستند.[۱۵]
همچنین در خصوص مصداق سبب اقوی از مباشر، برخی به وضعیت پرستاری اشاره کرده اند که در جریان اجرای دستورات پزشک و بدون علم به جزییات آن، دارویی سمی را که پزشک تجویز کرده بدون علم به سمی بودن آن به بیمار می خوراند،[۱۶] همینطور حالتی را که در آن زنی که برای فرار از دست فرد رباینده خود را از طبقه بالا به پایین پرت می کند نیز گروهی مصداق سبب اقوی از مباشر دانسته اند.[۱۷]
مقالات مرتبط
- جستاری نقادانه بر تعیین سبب مسئول در بین اسباب متعدد با ارجاع امر به کارشناس با مطالعه تطبیقی
- جایگاه نظر کارشناس در احراز رابطۀ سببیت
منابع
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 332208
- ↑ ایرج گلدوزیان. بایسته های حقوق جزای عمومی (جلد اول دوم سوم). چاپ 20. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4786424
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 353096
- ↑ ابوالقاسم گرجی. اندیشه های حقوقی (مفاهیم بنیادین حقوق مدنی و جزایی). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4882032
- ↑ سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه (بخش مدنی) (جلد دوم). چاپ 9. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1813780
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (نظریه عمومی تعهدات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 443588
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4796892
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 348892
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 340880
- ↑ ابوالقاسم گرجی. اندیشه های حقوقی (مفاهیم بنیادین حقوق مدنی و جزایی). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4882192
- ↑ ابوالقاسم گرجی. اندیشه های حقوقی (مفاهیم بنیادین حقوق مدنی و جزایی). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4882148
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 353568
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 348896
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6280432
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. فرهنگ عناصر شناسی (حقوق مدنی، حقوق جزا). چاپ 1. گنج دانش، 1382. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4767000
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 353564
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4807684