ماده ۳۱۳ قانون مجازات اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ماده ۳۱۳ قانون مجازات اسلامی''': [[قسامه]] عبارت از [[سوگند]] هایی است که در صورت فقدان [[ادله اثبات دعوی|ادله]] دیگر غیر از سوگند [[منکر]] و وجود [[لوث]]، [[شاکی]] برای اثبات [[جنایت عمدی]] یا [[جنایت غیر عمد|غیرعمدی]] یا خصوصیات آن و متهم برای دفع اتهام از خود اقامه می‌ کند.
'''ماده ۳۱۳ قانون مجازات اسلامی''': [[قسامه]] عبارت از [[سوگند]]‌هایی است که در صورت فقدان [[ادله اثبات دعوی|ادله]] دیگر غیر از سوگند [[منکر]] و وجود [[لوث]]، [[شاکی]] برای اثبات [[جنایت عمد|جنایت عمدی]] یا [[جنایت غیرعمدی|غیرعمدی]] یا خصوصیات آن و متهم برای دفع اتهام از خود اقامه می‌کند.
*{{زیتونی|[[ماده ۱ قانون مجازات اسلامی|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۳۱۲ قانون مجازات اسلامی|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۳ قانون مجازات اسلامی|مشاهده ماده بعدی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۳۱۴ قانون مجازات اسلامی|مشاهده ماده بعدی]]}}
== توضیح واژگان ==
قسامه را میتوان قسم هایی تعریف کرد که از سوی [[مدعی]] یا [[مدعی علیه]] و یا اقوام ذکور [[قرابت سببی|سببی]] این افراد برای محکوم نمودن طرف مقابل یا [[برائت]] خویش از [[قتل]] یا [[جراحت|جرح]] خورده می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351116|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref> همچنین عده ای قسامه را روشی دانسته اند که در صورت وجود لوث میتواند برای اثبات محکومیت یا برای برائت دیگری استفاده شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=356952|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref> بر مبنای اینکه قسامه جهت اثبات یا برائت از اتهام اقامه شده است، برخی آن را به دو نوع «قسامه اثبات» و «قسامه نفی» تقسیم کرده اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=356996|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
==توضیح واژگان==
بسیاری معتقدند با توجه به لزوم احراز لوث برای استفاده از قسامه، این دلیل را باید در طول ادله ی دیگر تلقی نمود، لذا در صورتی می توان به قسامه استناد کرد که امکان اثبات جنایت با [[اقرار]]، [[علم قاضی]] یا [[شهادت]] وجود نداشته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351120|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref> لذا قسامه را عده ای نوعی دلیل تکمیلی می دانند که مکمل دلیل ظن آور دیگری به نام لوث است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=709384|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>همچنین از آنجایی که اقامه قسامه، امری است برخلاف قاعده که مدعی را مکلف به اقامه [[بینه]] نموده و قسم را برای مدعی علیه در نظر گرفته است،باید در اقامه آن، به [[قدر متیقن]] لوث اکتفا نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351256|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref>
قسامه را می‌توان قسم‌هایی تعریف کرد که از سوی [[مدعی]] یا [[مدعی علیه]] یا اقوام ذکور [[قرابت نسبتی|نسبی]] این افراد برای محکوم نمودن طرف مقابل یا [[برائت]] خویش از [[قتل]] یا [[جراحت|جرح]] خورده می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351116|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref> همچنین عده ای قسامه را روشی دانسته‌اند که در صورت وجود لوث می‌تواند برای اثبات محکومیت یا برای برائت دیگری استفاده شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=356952|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref> بر مبنای اینکه قسامه جهت اثبات یا برائت از اتهام اقامه شده‌است، برخی آن را به دو نوع «قسامه اثبات» و «قسامه نفی» تقسیم کرده‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=356996|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>


همچنین در شمول قسامه بر جنایت، [[عنصر معنوی|رکن معنوی]] جنایت تاثیرگذار نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351144|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref>
==نکات توضیحی تفسیری دکترین==
بسیاری معتقدند با توجه به لزوم احراز لوث برای استفاده از قسامه، این دلیل را باید در طول ادلهٔ دیگر تلقی نمود، لذا در صورتی می‌توان به قسامه استناد کرد که امکان اثبات جنایت با [[اقرار]]، [[علم قاضی]] یا [[شهادت]] وجود نداشته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351120|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref> لذا قسامه را عده ای نوعی دلیل تکمیلی می‌دانند که مکمل دلیل ظن آور دیگری به نام لوث است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=709384|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>همچنین از آنجایی که اقامه قسامه، امری است برخلاف قاعده که مدعی را مکلف به اقامه [[بینه]] نموده و قسم را برای مدعی علیه در نظر گرفته‌است، باید در اقامه آن، به [[قدر متیقن]] لوث اکتفا نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351256|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref>
 
همچنین در شمول قسامه بر جنایت، [[عنصر معنوی|رکن معنوی]] جنایت تأثیرگذار نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351144|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref>


در صورت اقامه قسامه از سوی مدعی، مدعی علیه حسب مورد محکوم به [[قصاص]] یا پرداخت [[دیه]] خواهد شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=357084|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>
در صورت اقامه قسامه از سوی مدعی، مدعی علیه حسب مورد محکوم به [[قصاص]] یا پرداخت [[دیه]] خواهد شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=357084|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>


عده ی لازم برای قسامه را 50 نفر در [[قتل عمدی|قتل های عمدی]] و 25 نفر در [[قتل شبه عمد|قتل های شبه عمد]] و [[قتل خطای محض|خطای محض]] دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جرایم علیه تمامیت جسمانی- شخصیت معنوی- اموال و مالکیت- امنیت و آسایش عمومی) (علمی-کاربردی)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=426568|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=13}}</ref>
عدهٔ لازم برای قسامه را ۵۰ نفر در [[قتل عمدی|قتل‌های عمدی]] و ۲۵ نفر در [[قتل شبه عمد|قتل‌های شبه عمد]] و [[قتل خطای محض|خطای محض]] دانسته‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جرایم علیه تمامیت جسمانی- شخصیت معنوی- اموال و مالکیت- امنیت و آسایش عمومی) (علمی-کاربردی)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=426568|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=13}}</ref>


== مطالعات فقهی ==
== مطالعات فقهی ==
=== سوابق فقهی===
اگر چه حنفیه معتقد به اقامه قسامه تنها برای نفی اتهام از [[مشتکی عنه]] هستند، اما سایر فقها معتقدند قسامه در وهله اول برای اثبات اتهام به کار می‌رود و در صورت عدم انجام، امکان استناد به آن برای نفی اتهام مشتکی عنه وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=875092|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=13}}</ref>
==رویه‌های قضایی==
* طبق [[نظریه مشورتی|نظریه]] ۷/۵۹۲–۶۳/۶/۳۰، قسامه را فقط در موارد [[نص|منصوص]] می‌توان اعمال کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=670032|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> همچنین بر اساس یکی از [[نشست قضایی|نشست‌های قضایی]]، در خصوص [[استیفا|استیفای]] [[حق مالی]] [[صغر|صغیر]] یا همان دیه، اقامه قسامه با [[ولی]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نشست‌های قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=839524|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضائیه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref>
* [[رای وحدت رویه شماره 815 مورخ 1400/8/18 ھیات عمومی دیوان عالی کشور]]
== مقالات مرتبط ==
* [[شهادت بر شهادت در حقوق کیفری ایران و انگلیس]]
* [[بررسی تبدیل قصاص به دیه با فوت قاتل یا عدم دسترسی به وی]]


=== سوابق فقهی ===
== منابع ==
اگر چه حنفیه معتقد به اقامه قسامه تنها برای نفی اتهام از [[مشتکی عنه]] هستند، اما سایر فقها معتقدند قسامه در وهله اول برای اثبات اتهام به کار میرود و در صورت عدم انجام، امکان استناد به آن برای نفی اتهام مشتکی عنه وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه  (جلد چهارم) (بخش جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=875092|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=13}}</ref>
{{پانویس}}{{مواد قانون مجازات اسلامی}}
== رویه های قضایی ==
[[رده:راه‌های اثبات جنایت]]
طبق نظریه 7/592-63/6/30، قسامه را فقط در موارد منصوص می توان اعمال کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=670032|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> همچنین بر اساس یکی از [[نشست قضایی|نشست های قضایی]]، در خصوص [[استیفا|استیفای]] [[حق مالی]] [[صغر|صغیر]] یا همان دیه، اقامه قسامه با [[ولی]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نشست های قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=839524|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضائیه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref>
{{مواد قانون مجازات اسلامی}}
[[رده:راه های اثبات جنایت]]
[[رده:قسامه]]
[[رده:قسامه]]
[[رده:مواد قانون مجازات اسلامی]]
[[رده:مواد قانون مجازات اسلامی]]
[[رده:قصاص]]
[[رده:قصاص]]
[[رده:راه‌های اثبات جرم]]
[[رده:ادله اثبات در امور کیفری]]

نسخهٔ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۳۸

ماده ۳۱۳ قانون مجازات اسلامی: قسامه عبارت از سوگند‌هایی است که در صورت فقدان ادله دیگر غیر از سوگند منکر و وجود لوث، شاکی برای اثبات جنایت عمدی یا غیرعمدی یا خصوصیات آن و متهم برای دفع اتهام از خود اقامه می‌کند.

توضیح واژگان

قسامه را می‌توان قسم‌هایی تعریف کرد که از سوی مدعی یا مدعی علیه یا اقوام ذکور نسبی این افراد برای محکوم نمودن طرف مقابل یا برائت خویش از قتل یا جرح خورده می‌شود.[۱] همچنین عده ای قسامه را روشی دانسته‌اند که در صورت وجود لوث می‌تواند برای اثبات محکومیت یا برای برائت دیگری استفاده شود.[۲] بر مبنای اینکه قسامه جهت اثبات یا برائت از اتهام اقامه شده‌است، برخی آن را به دو نوع «قسامه اثبات» و «قسامه نفی» تقسیم کرده‌اند.[۳]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

بسیاری معتقدند با توجه به لزوم احراز لوث برای استفاده از قسامه، این دلیل را باید در طول ادلهٔ دیگر تلقی نمود، لذا در صورتی می‌توان به قسامه استناد کرد که امکان اثبات جنایت با اقرار، علم قاضی یا شهادت وجود نداشته باشد.[۴] لذا قسامه را عده ای نوعی دلیل تکمیلی می‌دانند که مکمل دلیل ظن آور دیگری به نام لوث است.[۵]همچنین از آنجایی که اقامه قسامه، امری است برخلاف قاعده که مدعی را مکلف به اقامه بینه نموده و قسم را برای مدعی علیه در نظر گرفته‌است، باید در اقامه آن، به قدر متیقن لوث اکتفا نمود.[۶]

همچنین در شمول قسامه بر جنایت، رکن معنوی جنایت تأثیرگذار نیست.[۷]

در صورت اقامه قسامه از سوی مدعی، مدعی علیه حسب مورد محکوم به قصاص یا پرداخت دیه خواهد شد.[۸]

عدهٔ لازم برای قسامه را ۵۰ نفر در قتل‌های عمدی و ۲۵ نفر در قتل‌های شبه عمد و خطای محض دانسته‌اند.[۹]

مطالعات فقهی

سوابق فقهی

اگر چه حنفیه معتقد به اقامه قسامه تنها برای نفی اتهام از مشتکی عنه هستند، اما سایر فقها معتقدند قسامه در وهله اول برای اثبات اتهام به کار می‌رود و در صورت عدم انجام، امکان استناد به آن برای نفی اتهام مشتکی عنه وجود دارد.[۱۰]

رویه‌های قضایی

مقالات مرتبط

منابع

  1. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351116
  2. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 356952
  3. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 356996
  4. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351120
  5. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 709384
  6. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351256
  7. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351144
  8. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 357084
  9. ایرج گلدوزیان. حقوق جزای اختصاصی (جرایم علیه تمامیت جسمانی- شخصیت معنوی- اموال و مالکیت- امنیت و آسایش عمومی) (علمی-کاربردی). چاپ 13. دانشگاه تهران، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 426568
  10. سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی). چاپ 13. مرکز نشر علوم اسلامی، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 875092
  11. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 670032
  12. مجموعه نشست‌های قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 839524