ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی

ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی: محکومیت قطعی کیفری در جرایم عمدی، پس از اجرای حکم یا شمول مرور زمان، در مدت زمان مقرر در این ماده محکوم را از حقوق اجتماعی به عنوان مجازات تبعی محروم می‌کند:

الف ـ هفت سال در محکومیت به مجازات‌های سالب حیات و حبس ابد از تاریخ توقف اجرای حکم اصلی

ب ـ سه سال در محکومیت به قطع عضو، قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت وارد شده بیش از نصف دیه مجنی علیه باشد، نفی بلد و حبس تا درجه چهار

پ ـ دو سال در محکومیت به شلاق حدی، قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت وارد شده نصف دیه مجنیٌ علیه یا کمتر از آن باشد و حبس درجه پنج

تبصره ۱ ـ در غیر موارد فوق، مراتب محکومیت در پیشینه کیفری محکوم درج می‌شود لکن در گواهی‌های صادره از مراجع ذی‌ربط منعکس نمی‌گردد مگر به درخواست مراجع قضایی برای تعیین یا بازنگری در مجازات

تبصره ۲ ـ در مورد جرایم قابل گذشت در صورتی که پس از صدور حکم قطعی با گذشت شاکی یا مدعی خصوصی، اجرای مجازات موقوف شود اثر تبعی آن نیز رفع می‌شود.

تبصره ۳ ـ در عفو و آزادی مشروط، اثر تبعی محکومیت پس از گذشت مدت‌های فوق از زمان عفو یا اتمام مدت آزادی مشروط رفع می‌شود. محکوم در مدت زمان آزادی مشروط و همچنین در زمان اجرای حکم نیز از حقوق اجتماعی محروم می‌گردد.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

جرم عمدی، به جرمی اطلاق میگردد که مجرم از روی قصد و اراده، فعل یا ترک فعلی را مرتکب میشود که به موجب قانون ممنوع است و قابلیت مجازات را دارد.[۱]

مرور زمان عبارت است از گذشتن مدتی که به موجب قانون پس از آن دعوی شنیده نمی‌شود.[۲]

حقوق اجتماعی، حقوقی است که قانونگذار برای اتباع جمهوری اسلامی ایران و سایر افراد مقیم در قلمرو آن منظور نموده‌است. به عبارت دیگر منظور از حقوق اجتماعی، امکانات و اختیاراتی است که فرد به عنوان عضوی از جامعه از آن برخوردار است.[۳][۴] حقوق اجتماعی موضوع این قانون در ماده ۲۶ قانون مجازات اسلامی بیان شده است.

منظور از مجازات تبعی، محرومیت از برخی حقوق اجتماعی است که علاوه بر مجازات جرم اصلی به صورت خود به خود برای مدت معین بر محکوم بار می‌شود. مجازات‌های تبعی بر خلاف مجازات‌های تکمیلی در دادنامه ذکر نمی‌شوند.[۵]

مجازات های سالب حیات، مجازات هایی هستند که حق حیات را از مجرم سلب می‌کند. بنابراین ماهیت این مجازات ها به نحوی است که با اعمال آن ها فرد حیات خود را از دست می دهد. این مجازات ها از زمان های بسیار قدیم در مورد انسان ها اعمال می شده و معمولا اختصاص به مهمترین جرایم و خطرناک ترین آن ها داشته است. این نوع مجازات ها در طول تاریخ همواره نظریات موافق و مخالفی داشته است.[۶]

حبس ابد که به آن حبس دائم نیز می‌گویند، حبسی است که زمان اتمام آن به اندازه طول عمر مجرم است.[۷]

مقصود از قطع عضو، مجازاتی غیر از قصاص عضو است و مجازات جرایم محاربه و سرقت حدی را در بر می‌گیرد.[۸]

قصاص عضو مطابق ماده ۳۸۶ قانون مجازات اسلامی، مجازات جنایت عمدی بر عضو در صورت تقاضای مجنی علیه یا ولی او و وجود سایر شرایط مقرر در قانون است و در غیر این صورت مطابق قانون از حیث دیه و تعزیر عمل می‌گردد.

منظور از «دیه»، مالی است که در شرع مقدس برای ایراد جنایات غیرعمدی به نفس، اعضا و منافع یا جنایت عمدی در مواردی که به هر جهتی قصاص ندارد، به موجب قانون مقرر می‌شود.[۹]

جنایت به‌طور کلی به دو دستهٔ عمد و غیرعمد تقسیم می‌شود که جنایت‌های غیرعمد خود شامل شبه عمد و خطای محض هستند.[۱۰]

مجنی علیه عبارت از کسی است که از ناحیه وقوع جرم دیگری، متحمل ضرر شده است.[۱۱]

منظور از حد، مجازاتی است که موجب، نوع، میزان و کیفیت اجرای آن در شرع مقدس تعیین شده باشد.[۱۲]

مرجع در لغت از جمله به مفهوم «آن که در امور به او رجوع کنند» آمده‌است و مرجع قضایی یعنی محلی که برای قضاوت به آن مراجعه می‌شود.[۱۳] همچنین، در تعریف دیگری چنین آمده است که منظور از مراجع قضائی، تمامی محاکم رسمی دولتی اعم از دادگاهها و دادسرا‌ها می‌باشند. (نظریه مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه ۷/۸۰۲۱ مورخ 1373/12/23)[۱۴] البته این مفهوم، منصرف از مراجع داوری است.[۱۵]

جرایم قابل گذشت، جرایمی هستند که تنها واجد جنبه خصوصی بوده و از حقوق خصوصی مردم است و جز با شکایت شاکی خصوصی تعقیب نمی‌شود و گذشت مدعی خصوصی یا اولیای وی موجب صدور قرار موقوفی تعقیب می‌شود.[۱۶]

احکام قطعی احکامی هستند که قابلیت تجدید نظر خواهی ندارند، اعم از اینکه حکم به صورت غیرقابل تجدیدنظر صادر شده باشد یا مهلت تجدیدنظر خواهی آن به پایان رسیده یا مراحل تجدیدنظر خواهی آن سپری شده باشد.[۱۷]

گذشت شاکی به عنوان یکی از موارد سقوط مجازات، در مواد ۱۰۰ تا ۱۰۴ قانون مجازات اسلامی پیش‌بینی شده‌است.

عفو در لغت به معنای پوسیده شدن، نخواستن چیزی و نیز ترک آمده است و در اصطلاح حقوقی آن را اسقاط مجازات از سوی رییس کشور تعریف کرده اند.[۱۸] عفو را وسیله ای برای اسقاط تعقیب نیز دانسته اند.[۱۹]

آزادی مشروط به عنوان یکی از ابزار های فردی کردن مجازات ها محسوب میشود[۲۰] که طبق آن پس از مشاهده آثار اصلاح و تربیت مجرم در زندان طبق شرایطی شخص محکوم میتواند از این نهاد بهره‌مند شود. پیش بینی این نهاد، علاوه بر سازگاری با اهداف کیفری، سبب صرفه جویی در مخارج عمومی زندان خواهد شد، همچنین محکوم را از فرهنگ مجرم‌ساز زندان دور نگه میدارد. [۲۱] اعطای آزادی مشروط با رعایت شرایط مذکور در ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی صورت می‌گیرد.

پیشینه

سابقاً قانونگذار در ماده ۶۲ مکرر قانون مجازات عمومی الحاقی ۱۳۷۷، محرومیت از حقوق اجتماعی متعاقب محکومیت کیفری را تعیین کرده بود.[۲۲] همچنین ماده ۱۹ قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۵۲ نیز به این نوع مجازات اشاره داشته‌است.[۲۳]

نکات تفسیری دکترین ماده 25 قانون مجازات اسلامی

گفتنی است که پس از گذشت مدت مقرر در ماده فوق بنا بر عبارت «از محکومیت رفع اثر می‌شود» صدور حکم بر عدم سوء پیشینه این افراد، بلا مانع خواهد بود.[۲۴] همچنین لازم است ذکر شود که موارد اعمال مجازات‌های تبعی به نحو حصری در این ماده تعیین شده و محکومیت کیفری به سایر مجازات‌ها، محرومیتی را در پی نخواهد داشت؛ از جمله در جرائم موجب مجازات‌های شلاق تعزیری، جزای نقدی، محرومیت از حقوق اجتماعی، حبس درجه ۶ تا ۸، انفصال دائم و موقت، مصادره اموال، انتشار حکم در رسانه‌ها و نیز همه جرائم غیرعمد.[۲۵][۲۶]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 25 قانون مجازات اسلامی

  1. محرومیت از حقوق اجتماعی به عنوان مجازات تبعی پس از اجرای حکم یا شمول مرور زمان اتفاق می‌افتد.
  2. مدت محرومیت از حقوق اجتماعی به نوع و شدت مجازات بستگی دارد.
  3. برای محکومیت به مجازات‌های سالب حیات و حبس ابد، مدت محرومیت هفت سال از تاریخ توقف اجرای حکم اصلی است.
  4. برای محکومیت به قطع عضو و قصاص عضو (با بیش از نصف دیه مجنی علیه)، نفی بلد، و حبس تا درجه چهار، مدت محرومیت سه سال است.
  5. برای محکومیت به شلاق حدی، قصاص عضو (با نصف دیه مجنی علیه یا کمتر از آن)، و حبس درجه پنج، مدت محرومیت دو سال است.
  6. محکومیت‌های غیر مذکور در گواهی‌های صادره منعکس نمی‌شوند، مگر به درخواست مراجع قضایی.
  7. در جرایم قابل گذشت، گذشت شاکی یا مدعی خصوصی می‌تواند اثر تبعی محکومیت را رفع کند.
  8. در موارد عفو و آزادی مشروط، اثر تبعی محکومیت پس از گذشت مدت‌های مقرر از زمان عفو یا اتمام مدت آزادی مشروط رفع می‌شود.
  9. در مدت زمان آزادی مشروط و همچنین در زمان اجرای حکم، محکوم از حقوق اجتماعی محروم است.

رویه های قضایی

پایان نامه و رساله های مرتبط

مقالات مرتبط

منابع

  1. منصور اباذری فومشی. ترمینولوژی حقوق نوین (جلد دوم). چاپ 1. کیان، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6405156
  2. بهرام بهرامی. حقوق تجارت کاربردی. چاپ 3. نگاه بینه، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2181420
  3. محمدصالح نقره کار. دادستان در ترازوی حقوق بشر و شهروندی. چاپ 1. جنگل، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6670476
  4. عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزه‌ها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4459428
  5. محمد باهری و رضا شکری. نگرشی بر حقوق جزای عمومی (مجموعه تقریرات محمد باهری و میرزا علی اکبر داور). چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2381416
  6. محمدجواد درویش زاده. مورد پژوهی کیفر سالب حیات برای شرب خمر با پنج بار سابقه محکومیت. دانشگاه علامه طباطبایی، کارشناسی ارشد.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6654156
  7. فهیمه ملک زاده. دانشنامه حقوقی (حقوق مدنی) (جلد دوم). چاپ 1. مجد، 1395.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6656476
  8. علی خالقی. نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4694856
  9. ماده 17 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392
  10. رضا شکری و قادر سیروس. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی (دکترین و رویه کیفری ایران). چاپ 8. مهاجر، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 804708
  11. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 341204
  12. ماده 15قانون مجازات اسلامی مصوب 1392
  13. غلامرضا باقری. دعاوی مرتبط در حقوق ایران. چاپ 1. جنگل، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3105568
  14. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 667816
  15. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 667820
  16. منصور اباذری فومشی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق جزایی (کیفری). چاپ 2. شهید نورالهی، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6662180
  17. علی مهاجری. دادرسی و حکم غیابی در حقوق ایران. چاپ 1. فکرسازان، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2642960
  18. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 336184
  19. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی بر مبنای قانون مصوب 1/2/1392 به همراه مفاهیم جدید و قوانین جزایی پیشین. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4144148
  20. عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3799880
  21. غلامحسین الهام و محسن برهانی. درآمدی بر حقوق جزای عمومی (واکنش در برابر جرم). چاپ 1. میزان، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4938420
  22. عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3625508
  23. عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3625520
  24. عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231880
  25. غلامحسین الهام و محسن برهانی. درآمدی بر حقوق جزای عمومی (واکنش در برابر جرم). چاپ 1. میزان، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4933156
  26. غلامحسین الهام و محسن برهانی. درآمدی بر حقوق جزای عمومی (واکنش در برابر جرم). چاپ 1. میزان، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4932952
  27. محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد اول) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق). چاپ 1. راه نوین، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6279384