ماده ۱ قانون تجارت
ماده ۱ قانون تجارت: تاجر کسی است که شغل معمولی خود را معاملات تجارتی قرار بدهد.
نکات توضیحی تفسیری دکترین
به نظر برخی حقوقدانان، تعریف تاجر در این ماده، فقط ناظر به اشخاص حقیقی بوده؛ و شخصیتهای حقوقی را دربرنمیگیرد.[۱]
شغل موضوع این ماده را، باید عبارت از پیشه، حرفه و صنعتی دانست که اشخاص، بهطور روزانه انجام داده؛ تا از این طریق درآمدی به دست آورده؛ و امور معیشتی خود را تأمین نمایند؛ بنابراین کار تفریحی و تفننی را، نمیتوان شغل محسوب نمود. حتی اگر زمان زیادی را به خود اختصاص دهد. در شغل، شخص خود را موظف به ادامه آن میداند. اما درصورت عدم انجام، زیان و خسارتی به وی وارد نمیگردد. و اگر هم متحمل زیان شود؛ انتظار آن را نداشته؛ و از ابتدا، نسبت به کسب درآمد امیدوار بودهاست. شغل تداوم داشته؛ و امری است معلوم و معین. تجارت، شغل انحصاری یک تاجر محسوب نمیگردد؛ و او میتواند علاوه بر فعالیتهای تجاری، ازطریق اشتغال به امور غیر بازرگانی نیز، درآمد کسب نماید. مانند کارمندان دولت، که در غیر ساعات اداری، میتوانند مبادرت به تجارت نمایند.[۲]
برخی اساتید معتقدند قاعده کلی اهلیت یک استثنا دارد از آنجاییکه مادتین ۸۵ و ۸۶ قانون امور حسبی اجازه اشتغال مشروط محجورین را صادر کردهاست محجورین هم در شرایطی میتوانند تاجر قلمداد شوند.[۳] اما نظر نزدیکتر به روح قانون تجارت، عدم اهلیت تجاری مطلق محجورین است.[۴]
رویههای قضایی
- به موجب رأی اصراری شماره ۲۸۷۳ مورخه ۱۲/۹/۱۳۳۹ هیئت عمومی دیوان عالی کشورمحجورین، به دلیل فقدان اهلیت جهت تجارت، حتی درصورت مباشرت در امور تجاری، تاجر محسوب نمیگردند.[۵]
- به موجب نظریه مشورتی شماره ۲۱۴ مورخه ۵/۲/۱۳۶۳ اداره حقوقی قوه قضاییه، «نظر به ماده ۱ قانون تجارت، و صدر بند ۷ ماده ۲ آن قانون، دایر بر تاجر بودن هر بانکی، که عملیات تجاری انجام میدهد؛ و تجاری بودن عملیات بانکی، و توجه به فصل سوم از قانون پولی و بانکی کشور، که نحوه تأسیس و اداره بانکها را، به صورت شرکت سهامی تعیین کرده؛ و همچنین راجع به ورشکستگی بانکها، که از اوصاف خاصه شرکتهای تجاری میباشد؛ مقرراتی پیش بینی نمودهاست؛ لذا چنانچه برعلیه بانک، وفق مقررات مؤجر و مستأجر، دعوای تخلیه طرح شود؛ بانک حق مطالبه حق کسب و پیشه مورد اجاره خود را، برای محل بانک خواهد داشت.»
- برخی محاکم مدیران و مدیران عامل شرکت را بمناسبت فعالیتی که در شرکت دارند، تاجر تلقی میکنند. برای مثال شعب ۵۲ و ۲۹ تجدیدنظر تهران در دادنامههای شماره 9209970269500705[۶]و 9109970222900889[۷]بر این نظر بودهاند. درحالیکه دادنامه شماره 9209970269500776[۸] مدیران شرکت را بعلت اینکه فعالیت تجاری آنها از جانب شرکت بوده، تاجر تلقی نکردهاست. اداره حقوقی قوه قضائیه نیز بر این نظر که انطباق بیشتری با حقوق تجارت دارد است.[۹]
- نظریه شماره ۱۱۱۷/۹۵/۷ مورخ ۱۳۹۵/۰۵/۱۲ اداره کل حقوقی قوه قضاییه
- نظریه شماره ۷/۱۴۰۰/۸۸۱ مورخ ۱۴۰۰/۱۱/۰۲ اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره دامنه شمول عنوان تأمین کننده و مرجع تشخیص آن
مقالات مرتبط
- تأثیر موانع غیرتعرفهای بر تجارت بینالملل و اهداف توسعه پایدار
- ورشکستگی شرکتهای دولتی در حقوق ایران و انگلیس
- شناخت تاجر حقیقی از منظر لایحۀ تجارت سال ۱۳۹۱ با نگاهی به مفاهیم متناظر در قانون تجارت و قانون تجارت الکترونیکی
منابع
- ↑ ناصر کاتوزیان. مجموعه مقالات تحولات حقوق خصوصی. چاپ 4. دانشگاه تهران، 1381. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1479544
- ↑ سیدجلال الدین مدنی. حقوق تجارت (جلد اول) (تجارت سنتی، تجارت الکترونیکی، سوابق حقوق تجارت و جایگاه آن، شرایط اشتغال به تجارت، اشخاص حقیقی و حقوقی در تجارت و مشخصات آنان، معاملات و قراردادهای تجاری، دفاتر و اسناد تجاری، اسم و علائم تجاری). چاپ 1. پایدار، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3240216
- ↑ دکتر ربیعا اسکینی، حقوق تجارت: کلیات، ص۱۱۰.
- ↑ مرحوم حسن ستوده تهرانی، حقوق تجارت، ج4، ص114.
- ↑ فرشید فرحناکیان. قانون تجارت در نظم حقوق کنونی. چاپ 2. میزان، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3493680
- ↑ عنوان: طرح دعوای اعسار از سوی مدیرعامل شرکت تجاری - پیام: مدیرعامل شرکت تجاری به واسطه فعالیت خود به عنوان مدیرعامل، تاجر محسوب میشود بنابراین دادخواست اعسار از وی پذیرفته نمیشود. سامانه ملی آرای قضائی.
- ↑ عنوان: میزان تبعیت دادگاه تجدیدنظر از دیوان عالی کشور در موضوع صلاحیت - پیام: طرح دعوای اعسار از سوی مدیرعامل شرکت که تاجر محسوب میشود، فاقد وجاهت قانونی است. سامانه ملی آرای قضائی.
- ↑ عنوان: درخواست ورشکستگی مدیران شرکتهای تجاری - پیام: مدیران شرکتهای تجاری به اعتبار مدیریت آنها در شرکت تاجر محسوب نمیشوند و نمیتوان حکم ورشکستگی آنها را صادر نمود. سامانه ملی آرای قضائی.
- ↑ نظریه شماره 8/4869 مورخ 86/7/24 اداره حقوقی قوه قضائیه.