ماده ۴۲۱ قانون تجارت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== مواد مرتبط == | == مواد مرتبط == | ||
ماده فوق را نمی تواند ناسخ [[ماده ۷۷۰ قانون مدنی]] دانست. زیرا ماده فوق عام مؤخر و ماده دیگر خاص مقدم التاریخ است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (رهن و صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=541612|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | ماده فوق را نمی تواند ناسخ [[ماده ۷۷۰ قانون مدنی]] دانست. زیرا ماده فوق عام مؤخر و ماده دیگر خاص مقدم التاریخ است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (رهن و صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=541612|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | ||
== مقالات مرتبط == | |||
* [[نقدی بر رأی وحدترویۀ شمارۀ 788 دیوان عالی کشور در سایۀ نقض استقلال حقوق تجارت در برابر حقوق مدنی]] | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۰۷
ماده ۴۲۱ قانون تجارت: همین که حکم ورشکستگی صادر شد قروض موجل با رعایت تخفیفات مقتضیه نسبت به مدت به قروض حال مبدل میشود.
توضیح واژگان
مقصود مقنن از «تخفیفات مقتضیه» را منافع متعلق به طلب به نسبت مدتی که برای وصول آن باقی ماده دانسته اند که از اصل کسر می شود.[۱]
فلسفه و مبانی نظری ماده
تقسیم دارایی تاجر ورشکسته در میان طلبکارانی که طلب آن ها حال است بدون در نظر گرفتن سایر طلبکاران، موجبات بلاوصول ماندن مطالبات سایر طلبکاران را فراهم می کند. از همین روی لزوم رعایت حقوق همه طلبکاران اقتضا می کند در این خصوص تفاوتی میان طلب حال و مؤجل قائل نشویم.[۲] لزوم تصفیه دسته جمعی طلب های تاجر ورشکسته نیز پیروی از اصل فوق را اقتضا می کند.[۳]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
مرگ و ورشکستگی مدیون را از موجبات حال شدن دیون وی دانسته اند.[۴] در واقع طلبکار به لحاظ اعتبار تاجر به وی اعتماد کرده و به او مهلت می دهد. اما با وخیم تر شدن اوضاع مالی تاجر نباید طلب طلبکاری که به تاجر ورشکسته اعتماد کرده بود را در معرض تضییع قرار داد. لذا برای جلوگیری از ورود ضرر به او لازم است طلب وی حال شود[۵] بر اساس ماده فوق نیز با صدور حکم ورشکستگی قروض مؤجل با رعایت تخفیفات مقتضیه حال می شود. بنابراین رعایت تخفیفات مقتضیه با در نظر گرفتن وضعیت تاجر و نیز مدتی که دیون حال می شود، الزامی است.[۶]اطلاق ماده فوق تمام دیون ورشکسته را اعم از اینکه ناشی از تجارت باشد یا امور مدنی در بر میگیرد[۷] .البته این حال شدن دیون را نباید به گذشته تسری داد و معقتد به تهاتر شد. زیرا تهاتر در زمان توقف منوط به این است که دین تاجر نیز در همان زمان حال باشد. لذا باوجود این که یکی از شرایط تهاتر میان دیون حال بودن آن ها است، اما در این مورد تهاتر رخ نمی دهد.[۸] به عبارت دیگر مطالبات ورشکسته متعلق حق بستانکاران بوده و پذیرش تهاتر به زیان ان ها تمام می شود.[۹]
رویه قضایی
مواد مرتبط
ماده فوق را نمی تواند ناسخ ماده ۷۷۰ قانون مدنی دانست. زیرا ماده فوق عام مؤخر و ماده دیگر خاص مقدم التاریخ است.[۱۰]
مقالات مرتبط
منابع
- ↑ محمود عرفانی. حقوق تجارت (جلد چهارم) (ورشکستگی و تصفیه اموال، افلاس در اسلام و سپر قانونی آن در ایران، ورشکستگی در حقوق تجارت بین المللی). چاپ 1. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2715372
- ↑ مجله قضایی و حقوقی دادگستری شماره 28 و 29 زمستان 1378. قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، 1378. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 587984
- ↑ حسن ستوده تهرانی. حقوق تجارت (جلد چهارم) (قراردادهای تجارتی و ورشکستگی و تصفیه). چاپ 16. دادگستر، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1838660
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 97516
- ↑ محمود عرفانی. حقوق تجارت (جلد چهارم) (ورشکستگی و تصفیه اموال، افلاس در اسلام و سپر قانونی آن در ایران، ورشکستگی در حقوق تجارت بین المللی). چاپ 1. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2715364
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار،وکالت ...). چاپ 12. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1593744
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (نظریه عمومی تعهدات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 441904
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (نظریه عمومی تعهدات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 443980
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قرادادها). چاپ 9. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 235488
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (رهن و صلح). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 541612