ماده ۲۸۹ قانون تجارت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
'''ماده ۲۸۹ قانون تجارت''': هر یک از ظهرنویسها بخواهد از حقی که در ماده ۲۴۹ به او داده شده استفاده نماید باید در مواعدی که به موجب مواد ۲۸۶ و ۲۸۷ مقرر است اقامه دعوی کند و نسبت به او موعد از فردای ابلاغ احضاریه محکمه محسوب است و اگر وجه برات را بدون اینکه بر علیه او اقامه دعوی شده باشد تأدیه نماید از فردای روز تأدیه محسوب خواهد شد.
'''ماده ۲۸۹ قانون تجارت''': هر یک از ظهرنویسها بخواهد از حقی که در ماده ۲۴۹ به او داده شده استفاده نماید باید در مواعدی که به موجب مواد ۲۸۶ و ۲۸۷ مقرر است اقامه دعوی کند و نسبت به او موعد از فردای ابلاغ احضاریه محکمه محسوب است و اگر وجه برات را بدون اینکه بر علیه او اقامه دعوی شده باشد تأدیه نماید از فردای روز تأدیه محسوب خواهد شد.
*{{زیتونی|[[ماده ۲۸۸ قانون تجارت|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۲۸۸ قانون تجارت|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۲۹۰ قانون تجارت|مشاهده ماده بعدی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۲۹۰ قانون تجارت|مشاهده ماده بعدی]]}}
 
== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
ظهرنویسی: اگر دارنده سند دین، بخصوص سند تجاری، در پشت سند، خطاب به مدیون خویش، اذن یا فرمان به تأدیه وجه آن سند را، به شخص دیگری صادر نماید؛ چنین عملی را ظهرنویسی نامند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=چک در حقوق کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4987844|صفحه=|نام۱=صابر|نام خانوادگی۱=درفشه|چاپ=1}}</ref>
ظهرنویسی: اگر دارنده سند دین، بخصوص سند تجاری، در پشت سند، خطاب به مدیون خویش، اذن یا فرمان به تأدیه وجه آن سند را، به شخص دیگری صادر نماید؛ چنین عملی را ظهرنویسی نامند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=چک در حقوق کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4987844|صفحه=|نام۱=صابر|نام خانوادگی۱=درفشه|چاپ=1}}</ref>
خط ۹: خط ۱۰:


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
باتوجه به ماده ۲۸۶ قانون تجارت، و نیز ماده مورد بحث، که دعوای دارنده برات علیه ظهرنویس را، پس از انقضای یک سال از تاریخ اعتراض، مسموع ندانسته‌اند؛ می‌توان قائل به این گردید که دعوی مزبور، علیه ضامنی که از ظهرنویس ضمانت نموده؛ پس از سپری شدن مدت یادشده، قابل پذیرش نیست؛ زیرا تعهد ضامن نسبت به تعهد ظهرنویس، جنبه تبعی داشته؛ و بنابراین ضامن نیز، و ضامن نیز حق استناد به مرور زمان یک ساله را دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی قراردادهای ویژه (اشاعه، شرکت مدنی، تقسیم مال مشترک، ودیعه، وکالت، ضمان)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=520176|صفحه=|نام۱=سیدمحمود|نام خانوادگی۱=کاشانی|چاپ=1}}</ref> و جهت رجوع ضامن به مضمونٌ عنه، رعایت مواعد مقرر در مواد ۲۸۶ و ۲۸۷ قانون تجارت، الزامی است؛ زیرا برابر با ماده ۲۸۹ این قانون، اگر مواعد مقرر در مواد مزبور رعایت نگردد؛ دعوی دارنده علیه هر یک از ظهرنویس‌ها، و نیز دعوی هر یک از ظهرنویس‌ها بر ید سابق خود، در دادگاه مسموع نخواهد بود؛ بنابراین اگر کسی ضامن ظهرنویس شده باشد؛ مراجعه ضامن به وی، باید در زمان مسئولیتش صورت پذیرد. درغیراینصورت باید حسب مورد، به براتکش یا براتگیر مراجعه نماید؛ یا برابر با نظر برخی حقوقدانان، که معتقدند هرگاه ضامن، به دلیل سپری شدن مواعد مقرر در قانون تجارت، نتواند علیه مضمونٌ عنه خویش اقامه دعوا نماید؛ می‌تواند از مقررات قانون مدنی، در باب ضمان استفاده نماید؛ اقدام گردد. البته لازم است ذکر شود که رجوع ضامن به مضمونٌ عنه در این مورد، زمانی ممکن است که ضمانت از وی، با رضایت خود او بوده باشد. درغیراینصورت مضمونٌ عنه دربرابر ضامن، فاقد مسئولیت خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه دیدگاه های حقوقی شماره 25 بهار 1381|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=دانشکده علوم قضایی و خدمات اداری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2261424|صفحه=|نام۱=دانشکده علوم قضائی| خدمات اداری|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> به علاوه، در ضمانت، ضامن فقط از مضمونٌ عنه خود ضمانت نموده‌است. پس اگر به هر دلیلی، شخصی که از او ضمانت شده؛ فاقد مسئولیت باشد؛ ضامن نیز به تبع آن، فاقد مسئولیت است. و درصورتیکه ضامن، وجه برات را تأدیه نماید؛ فقط می‌تواند به مضمونٌ عنه خود رجوع نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت نوین|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2634980|صفحه=|نام۱=محمدطاهر|نام خانوادگی۱=کنعانی|چاپ=1}}</ref>
باتوجه به ماده ۲۸۶ قانون تجارت، و نیز ماده مورد بحث، که دعوای دارنده برات علیه ظهرنویس را، پس از انقضای یک سال از تاریخ اعتراض، مسموع ندانسته‌اند؛ می‌توان قائل به این گردید که دعوی مزبور، علیه ضامنی که از ظهرنویس ضمانت نموده؛ پس از سپری شدن مدت یادشده، قابل پذیرش نیست؛ زیرا تعهد ضامن نسبت به تعهد ظهرنویس، جنبه تبعی داشته؛ و بنابراین ضامن نیز، و ضامن نیز حق استناد به مرور زمان یک ساله را دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی قراردادهای ویژه (اشاعه، شرکت مدنی، تقسیم مال مشترک، ودیعه، وکالت، ضمان)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=520176|صفحه=|نام۱=سیدمحمود|نام خانوادگی۱=کاشانی|چاپ=1}}</ref> و جهت رجوع ضامن به مضمونٌ عنه، رعایت مواعد مقرر در مواد ۲۸۶ و ۲۸۷ قانون تجارت، الزامی است؛ زیرا برابر با ماده ۲۸۹ این قانون، اگر مواعد مقرر در مواد مزبور رعایت نگردد؛ دعوی دارنده علیه هر یک از ظهرنویس‌ها، و نیز دعوی هر یک از ظهرنویس‌ها بر ید سابق خود، در دادگاه مسموع نخواهد بود؛ بنابراین اگر کسی ضامن ظهرنویس شده باشد؛ مراجعه ضامن به وی، باید در زمان مسئولیتش صورت پذیرد. درغیراینصورت باید حسب مورد، به براتکش یا براتگیر مراجعه نماید؛ یا برابر با نظر برخی حقوقدانان، که معتقدند هرگاه ضامن، به دلیل سپری شدن مواعد مقرر در قانون تجارت، نتواند علیه مضمونٌ عنه خویش اقامه دعوا نماید؛ می‌تواند از مقررات قانون مدنی، در باب ضمان استفاده نماید؛ اقدام گردد. البته لازم است ذکر شود که رجوع ضامن به مضمونٌ عنه در این مورد، زمانی ممکن است که ضمانت از وی، با رضایت خود او بوده باشد. درغیراینصورت مضمونٌ عنه دربرابر ضامن، فاقد مسئولیت خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه دیدگاه‌های حقوقی شماره 25 بهار 1381|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=دانشکده علوم قضایی و خدمات اداری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2261424|صفحه=|نام۱=دانشکده علوم قضائی| خدمات اداری|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> به علاوه، در ضمانت، ضامن فقط از مضمونٌ عنه خود ضمانت نموده‌است. پس اگر به هر دلیلی، شخصی که از او ضمانت شده؛ فاقد مسئولیت باشد؛ ضامن نیز به تبع آن، فاقد مسئولیت است. و درصورتیکه ضامن، وجه برات را تأدیه نماید؛ فقط می‌تواند به مضمونٌ عنه خود رجوع نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت نوین|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2634980|صفحه=|نام۱=محمدطاهر|نام خانوادگی۱=کنعانی|چاپ=1}}</ref>


اگر در برات قید شده باشد که درصورت عدم تأدیه، نباید اعتراضی صورت پذیرد؛ آیا عدم واخواست، منجر به سقوط حق اقامه دعوا توسط دارنده، علیه ظهرنویسان می‌گردد یا نه؟ در اینجا می‌توان گفت با استناد به ماده ۲۹۵ قانون تجارت، که هیچ متنی را جایگزین اعتراض نامه نمی‌داند؛ و همچنین ماده ۲۸۹ همین قانون، که پس از انقضای مواعد مقرر قانونی، دعوای دارنده برات علیه ظهرنویسان را مسموع نمی‌داند؛ نمی‌توان با درج چنین شرطی در برات، حق رجوع به ظهرنویسان یا اقامه دعوا علیه آنان را، همچنان به رسمیت شناخت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (جلد سوم) (اسناد تجاری برات، چک، سفته، قبض انبار، اوراق بهادار، بورس)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=دادگستر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1832864|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=ستوده تهرانی|چاپ=20}}</ref> و بدیهی است که پس از انقضای مواعد مذکور در این ماده، و نیز مواد قبل از آن، دارنده برات، حق درخواست صدور قرار تأمین خواسته علیه ظهرنویسان را، از دست می‌دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی (جلد سوم) (دوره پیشرفته)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دراک|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1341624|صفحه=|نام۱=عبدالله|نام خانوادگی۱=شمس|چاپ=18}}</ref>
اگر در برات قید شده باشد که درصورت عدم تأدیه، نباید اعتراضی صورت پذیرد؛ آیا عدم واخواست، منجر به سقوط حق اقامه دعوا توسط دارنده، علیه ظهرنویسان می‌گردد یا نه؟ در اینجا می‌توان گفت با استناد به ماده ۲۹۵ قانون تجارت، که هیچ متنی را جایگزین اعتراض نامه نمی‌داند؛ و همچنین ماده ۲۸۹ همین قانون، که پس از انقضای مواعد مقرر قانونی، دعوای دارنده برات علیه ظهرنویسان را مسموع نمی‌داند؛ نمی‌توان با درج چنین شرطی در برات، حق رجوع به ظهرنویسان یا اقامه دعوا علیه آنان را، همچنان به رسمیت شناخت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (جلد سوم) (اسناد تجاری برات، چک، سفته، قبض انبار، اوراق بهادار، بورس)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=دادگستر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1832864|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=ستوده تهرانی|چاپ=20}}</ref> و بدیهی است که پس از انقضای مواعد مذکور در این ماده، و نیز مواد قبل از آن، دارنده برات، حق درخواست صدور قرار تأمین خواسته علیه ظهرنویسان را، از دست می‌دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی (جلد سوم) (دوره پیشرفته)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دراک|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1341624|صفحه=|نام۱=عبدالله|نام خانوادگی۱=شمس|چاپ=18}}</ref>


== رویه‌های قضایی ==
== رویه‌های قضایی ==
* به موجب دادنامه شماره ۱۴۹ مورخه ۲۴/۱/۱۳۲۸ شعبه ۱ دیوان عالی کشور، ماده ۲۸۹ قانون تجارت، راجع به غیرقابل استماع بودن دعوا بر ظهرنویس، بعد از انقضای مدتی که در مواد قبل تعیین شده؛ ناظر به مواعد مقرر در مواد ۲۸۶ و ۲۸۷ آن قانون می‌باشد. و در ماده ۲۸۴ مدتی برای اقامه دعوا مقرر نشده‌است؛ تا به واسطه انقضای آن مدت، دعوا قابل استماع نباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه رویه قضایی قسمت حقوقی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=آثار اندیشه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5528748|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=متین|چاپ=1}}</ref>
* به موجب دادنامه شماره ۱۴۹ مورخه ۲۴/۱/۱۳۲۸ شعبه ۱ دیوان عالی کشور، ماده ۲۸۹ قانون تجارت، راجع به غیرقابل استماع بودن دعوا بر ظهرنویس، بعد از انقضای مدتی که در مواد قبل تعیین شده؛ ناظر به مواعد مقرر در مواد ۲۸۶ و ۲۸۷ آن قانون می‌باشد. و در ماده ۲۸۴ مدتی برای اقامه دعوا مقرر نشده‌است؛ تا به واسطه انقضای آن مدت، دعوا قابل استماع نباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه رویه قضایی قسمت حقوقی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=آثار اندیشه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5528748|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=متین|چاپ=1}}</ref>
* [[رای وحدت رویه شماره ردیف 12 مورخ 1341/07/11 هیات عمومی دیوان عالی کشور (عدم اسقاط حق اقامه دعوی دارنده برات و ظهرنویسها درصورت عدم ارسال اظهارنامه)]]
* [[رای وحدت رویه شماره ردیف ۱۲ مورخ ۱۳۴۱/۰۷/۱۱ هیئت عمومی دیوان عالی کشور (عدم اسقاط حق اقامه دعوی دارنده برات و ظهرنویسها درصورت عدم ارسال اظهارنامه)]]
* [[رای دادگاه درباره آثار واخواست نکردن سفته (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۲۵۰۱۶۷۰)]]
* [[رای دادگاه درباره آثار واخواست نکردن سفته (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۲۵۰۱۶۷۰)]]


خط ۲۳: خط ۲۳:


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}{{مواد قانون تجارت}}
{{پانویس}}{{مواد قانون تجارت}}


[[رده:اسناد تجاری]]
[[رده:اسناد تجاری]]
[[رده:برات]]
[[رده:برات]]

نسخهٔ ‏۳۰ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۷

ماده ۲۸۹ قانون تجارت: هر یک از ظهرنویسها بخواهد از حقی که در ماده ۲۴۹ به او داده شده استفاده نماید باید در مواعدی که به موجب مواد ۲۸۶ و ۲۸۷ مقرر است اقامه دعوی کند و نسبت به او موعد از فردای ابلاغ احضاریه محکمه محسوب است و اگر وجه برات را بدون اینکه بر علیه او اقامه دعوی شده باشد تأدیه نماید از فردای روز تأدیه محسوب خواهد شد.

توضیح واژگان

ظهرنویسی: اگر دارنده سند دین، بخصوص سند تجاری، در پشت سند، خطاب به مدیون خویش، اذن یا فرمان به تأدیه وجه آن سند را، به شخص دیگری صادر نماید؛ چنین عملی را ظهرنویسی نامند.[۱]

پیشینه

این ماده، نظیر ماده ۱۶۸ قانون تجارت قدیم فرانسه است.[۲]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

باتوجه به ماده ۲۸۶ قانون تجارت، و نیز ماده مورد بحث، که دعوای دارنده برات علیه ظهرنویس را، پس از انقضای یک سال از تاریخ اعتراض، مسموع ندانسته‌اند؛ می‌توان قائل به این گردید که دعوی مزبور، علیه ضامنی که از ظهرنویس ضمانت نموده؛ پس از سپری شدن مدت یادشده، قابل پذیرش نیست؛ زیرا تعهد ضامن نسبت به تعهد ظهرنویس، جنبه تبعی داشته؛ و بنابراین ضامن نیز، و ضامن نیز حق استناد به مرور زمان یک ساله را دارد.[۳] و جهت رجوع ضامن به مضمونٌ عنه، رعایت مواعد مقرر در مواد ۲۸۶ و ۲۸۷ قانون تجارت، الزامی است؛ زیرا برابر با ماده ۲۸۹ این قانون، اگر مواعد مقرر در مواد مزبور رعایت نگردد؛ دعوی دارنده علیه هر یک از ظهرنویس‌ها، و نیز دعوی هر یک از ظهرنویس‌ها بر ید سابق خود، در دادگاه مسموع نخواهد بود؛ بنابراین اگر کسی ضامن ظهرنویس شده باشد؛ مراجعه ضامن به وی، باید در زمان مسئولیتش صورت پذیرد. درغیراینصورت باید حسب مورد، به براتکش یا براتگیر مراجعه نماید؛ یا برابر با نظر برخی حقوقدانان، که معتقدند هرگاه ضامن، به دلیل سپری شدن مواعد مقرر در قانون تجارت، نتواند علیه مضمونٌ عنه خویش اقامه دعوا نماید؛ می‌تواند از مقررات قانون مدنی، در باب ضمان استفاده نماید؛ اقدام گردد. البته لازم است ذکر شود که رجوع ضامن به مضمونٌ عنه در این مورد، زمانی ممکن است که ضمانت از وی، با رضایت خود او بوده باشد. درغیراینصورت مضمونٌ عنه دربرابر ضامن، فاقد مسئولیت خواهد بود.[۴] به علاوه، در ضمانت، ضامن فقط از مضمونٌ عنه خود ضمانت نموده‌است. پس اگر به هر دلیلی، شخصی که از او ضمانت شده؛ فاقد مسئولیت باشد؛ ضامن نیز به تبع آن، فاقد مسئولیت است. و درصورتیکه ضامن، وجه برات را تأدیه نماید؛ فقط می‌تواند به مضمونٌ عنه خود رجوع نماید.[۵]

اگر در برات قید شده باشد که درصورت عدم تأدیه، نباید اعتراضی صورت پذیرد؛ آیا عدم واخواست، منجر به سقوط حق اقامه دعوا توسط دارنده، علیه ظهرنویسان می‌گردد یا نه؟ در اینجا می‌توان گفت با استناد به ماده ۲۹۵ قانون تجارت، که هیچ متنی را جایگزین اعتراض نامه نمی‌داند؛ و همچنین ماده ۲۸۹ همین قانون، که پس از انقضای مواعد مقرر قانونی، دعوای دارنده برات علیه ظهرنویسان را مسموع نمی‌داند؛ نمی‌توان با درج چنین شرطی در برات، حق رجوع به ظهرنویسان یا اقامه دعوا علیه آنان را، همچنان به رسمیت شناخت.[۶] و بدیهی است که پس از انقضای مواعد مذکور در این ماده، و نیز مواد قبل از آن، دارنده برات، حق درخواست صدور قرار تأمین خواسته علیه ظهرنویسان را، از دست می‌دهد.[۷]

رویه‌های قضایی

مقالات مرتبط

مواعد مطالبه، واخواست و اقامه دعوا و آثار عدم رعایت آن‌ها در برات، سفته و چک با نگاهی تطبیقی به کنوانسیو نهای ژنو

منابع

  1. صابر درفشه. چک در حقوق کنونی. چاپ 1. جنگل، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4987844
  2. ناصر کاتوزیان. مجموعه مقالات گامی به سوی عدالت (جلد سوم) (حقوق خصوصی و اسلامی). چاپ 1. میزان، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1089732
  3. سیدمحمود کاشانی. حقوق مدنی قراردادهای ویژه (اشاعه، شرکت مدنی، تقسیم مال مشترک، ودیعه، وکالت، ضمان). چاپ 1. میزان، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 520176
  4. فصلنامه دیدگاه‌های حقوقی شماره 25 بهار 1381. دانشکده علوم قضایی و خدمات اداری، 1381.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2261424
  5. محمدطاهر کنعانی. حقوق تجارت نوین. چاپ 1. جنگل، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2634980
  6. حسن ستوده تهرانی. حقوق تجارت (جلد سوم) (اسناد تجاری برات، چک، سفته، قبض انبار، اوراق بهادار، بورس). چاپ 20. دادگستر، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1832864
  7. عبدالله شمس. آیین دادرسی مدنی (جلد سوم) (دوره پیشرفته). چاپ 18. دراک، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1341624
  8. احمد متین. مجموعه رویه قضایی قسمت حقوقی. چاپ 1. آثار اندیشه، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5528748