ماده ۴۴۵ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
Abozarsh12 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Abozarsh12 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
*{{زیتونی|مشاهده ماده قبلی}} | *{{زیتونی|[[ماده ۴۴۴ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}} | ||
*{{زیتونی|مشاهده ماده بعدی}} | *{{زیتونی|[[ماده ۴۴۶ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}} | ||
== نکات توضیحی تفسیری دکترین == | == نکات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
در بیع زمین، زوجه از حق خیار ارث می برد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=95812|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref> | در بیع زمین، زوجه از حق خیار ارث می برد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=95812|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref> |
نسخهٔ ۲۸ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۰
هر یک از خیارات، بعد از فوت، منتقل به وارث میشود.
نکات توضیحی تفسیری دکترین
در بیع زمین، زوجه از حق خیار ارث می برد.[۱]
قابلیت انتقال و به ارث رسیدن حق خیار، منافاتی با نظم عمومی ندارد.[۲]
حق خیار به ارث می رسد؛ اما نمی تواند متعلق حق طلبکاران متوفی قرار گیرد. یعنی آنان حق ندارند به جهت حفظ حقوق خود، ورثه را، مکلف به اعمال یا اسقاط حق خیار خود نمایند. ولی اگر اقدامات وراث را، به زیان خود ببینند؛ می توانند ابطال آن را از دادگاه درخواست نمایند.[۳]
سوابق فقهی
ولایت ورثه، مانند ولایت ولی و وکیل در استیفای حق غیر نیست. بلکه ولایت وی، همانند ولایت خود در استیفای حق متعلق به خویش است. پس ورثه، در رابطه با اعمال خیار، همچون خود میت هستند نه نائب او. پس درصورت اعمال حق فسخ، چون ورثه متوفی، ثمن را، از مال خود مسترد می نمایند؛ تا مبیع را تحویل بگیرند؛ تکلیفی ندارند تا دیون مورث خویش را، از محل مبیع تأدیه نمایند.[۴]
انتقادات
قانونگذار در این ماده، تصریح ننموده که هر یک از ورثه، به چه صورت حق خیار را به ارث می برند. آیا هر کدام از آنان، به طور مستقل می تواند کل معامله را فسخ نماید؛ و یا اینکه باید به طور مستقل، حق مزبور را، به نسبت سهم خویش از ترکه اعمال نماید؟ و یا اینکه جهت اعمال خیار، رضایت جمعی ورثه لازم است؟[۵]
منابع
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 95812
- ↑ یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (در خیارات و احکام راجع به آن) (مواد 396 الی 465). چاپ 2. فردوسی، 1382. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 72468
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2918676
- ↑ حیدر باقری اصل. بررسی تحلیلی احکام عمومی فسخ عقود لازم. چاپ 1. دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4177740
- ↑ ناصر کاتوزیان. فلسفه حقوق(جلد دوم) (منابع حقوق). چاپ 4. شرکت سهامی انتشار، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2842772