ماده ۱۰۰ قانون مدنی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۱۰۰ قانون مدنی: اگر مجرای آب شخصی، در خانه دیگری باشد و در مجری خرابی به هم رسد به نحوی که عبور آب موجب خسارت خانه شود مالک خانه حق ندارد صاحب مجری را به تعمیر مجری اجبار کند بلکه خود او باید دفع ضرر از خود نماید چنانچه اگر خرابی مجری مانع عبور آب شود مالک خانه ملزم نیست که مجری را تعمیر کند بلکه صاحب حق باید خود رفع مانع کند در این صورت برای تعمیر مجری می‌تواند داخل خانه یا زمین شود ولیکن بدون ضرورت حق ورود ندارد مگر به اذن صاحب ملک.

توضیح واژگان

به حقی که به موجب آن، صاحب ملکی، اختیار عبور لوله آب، گاز، نفت و فاضلاب را در ملک دیگری داشته باشد؛ «حق المجری» گویند.[۱]

مطالعات تطبیقی

این ماده در حقوق فرانسه، فاقد پیشینه است.[۲]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

حق ارتفاق، به سه نوع ارضی، شخصی و تیولی قابل تقسیم است.[۳] مخارج استیفای از حق و فراهم نمودن مقدمات آن، بر عهده ذیحق بوده و نمی‌توان چنین هزینه‌هایی را به شخص دیگری تحمیل نمود.[۴]

در این ماده، دو ضرر متعارض وجود دارد که ساقط می‌گردند و دیگر دلیلی برای اعمال قاعده لاضرر باقی نمی‌ماند و قاعده سلطنت، قابل اجرا خواهد بود، به عبارتی دیگر، حق مجرا در ملک دیگری، به زیان مالک بوده و از طرفی، خرابی مجرا هم، به زیان صاحب حق است؛ بنابراین دو ضرر متعارض، با یکدیگر تساقط نموده و هر یک از مالک منزل یا صاحب حق ارتفاق، با استناد به قاعده تسلیط، می‌توانند مبادرت به تعمیر مجرا نمایند،[۵] به عبارت دیگر صاحب مجرا، باید خسارت ناشی از خرابی آن را به مالک ملک پرداخت نماید، پس حکم این ماده، مبنی بر اینکه نمی‌توان صاحب مجرا را ملزم به تعمیر آن نمود، با ماده ۱۳۲ قانون مدنی در تعارض است، مگر اینکه گفته شود رفع مانع، با صاحب حق ارتفاق بوده و تعمیر مجرا، بر عهده مالک می‌باشد.[۶]

رویه‌های قضایی

به موجب نظریه مشورتی شماره ۴۷۱۷/۷ مورخه ۱۷/۷/۱۳۸۶ اداره حقوقی قوه قضاییه، در مواردی که مجرای آب، طبیعی نبوده و بر اثر لوله‌کشی به وجود آمده باشد؛ صاحب مجرا، باید خسارت ناشی از خرابی آن را به مالک ملک پرداخت نماید.[۷]

انتقادات

اینکه صاحب مجرا، جهت تعمیر آن، می‌تواند به ملک دیگری وارد شود؛ به صورت ضابطه ای کلی، در ماده ۱۰۴ قانون مدنی ذکر گردیده و ممنوعیت ورود شخص مزبور، به ملک موضوع حق ارتفاق، در موارد غیر ضروری نیز در قالب حکمی کلی، در ماده ۱۰۷ قانون مزبور بیان گردیده و نیازی به ذکر این گونه موارد در این ماده نبود.[۸]

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 328912
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 187968
  3. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول). چاپ 1. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 80884
  4. سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 13360
  5. سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 13364
  6. ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 91564
  7. مجموعه نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه در مسائل قانون مدنی. چاپ 1. معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضائیه، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5476412
  8. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 184776