ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی
ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی اصلاحی ۱۳۷۰/۸/۱۴: هیچکس را نمیتوان بعد از رسیدن به سن بلوغ به عنوان جنون یا عدم رشد محجور نمود مگر آن که عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد.
تبصره ۱- سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری و در دختر نُه سال تمام قمری است.
تبصره ۲- اموال صغیری را که بالغ شده است در صورتی میتوان به او داد که رشد او ثابت شده باشد.
مواد مرتبط
- ماده ۱۲۰۹ قانون مدنی
- ماده ۱۲۱۱ قانون مدنی
- ماده ۲۱۳ قانون مدنی
- ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)
توضیح واژگان
منظور از «بالغ» در ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی، کسی است که دوران طفولیت را پشت سر گذارده و از نظر جسمانی، به اندازه ای رشد نموده که غریزه جنسی او، کامل گشته؛ و توانایی زاد و ولد پیدا نموده است،[۱] همچنین «رشد» به معنای توانایی انسان در تفکر و اندیشیدن است که منجر به تصمیمگیری متعارف و عادی، با رعایت مصلحت خویش در امور مالی میگردد.[۲]
نکات تفسیری دکترین ماده 1210 قانون مدنی
لازمه اعطای اهلیت استیفا به انسان، برخورداری از قوه تمیز و درک است؛ زیرا انشای اراده برای انجام اعمال حقوقی، نیازمند برخورداری از این قوه است؛ و در صورت نقص آن، انسان فقط میتواند در برخی از اعمال حقوقی خود، دخالت نماید؛ نظیر غیررشید، که از اظهارنظر پیرامون مسائل مالی خویش ممنوع است.[۳] ملاک تفکیک رشید از سفیه، نحوه مداخله شخص در امور مالی خویش است،[۴] زیرا رشد، مقتضی اصلاح مال و عدم صرف آن در اموری غیر از شأن عقلا است،[۵] و جهت احراز سفه، شخص باید به دفعات مکرر و بهطور عادی، در معاملات، موازنه ارزش را رعایت ننموده و به عبارتی تعادل در ارزش عوضین را زیرپا گذارد.[۶] گفتنی است که اگر ضعف قوای روحی شخص، تا حدی باشد که منتهی به جنون و سفه گردد؛ شخص مزبور، دیگر حق مداخله در امور مالی خود را نخواهد داشت.[۷]
اجتماع علائم رشد جسمی و روحی در یک شخص، دلالت بر بلوغ او دارد.[۸] رشد شخصی که بالغ میشود؛ در امور غیرمالی معتبر است؛ و چنین شخصی میتواند جهت اقامه دعوای غیرمالی، به دادگاه دادخواست تقدیم نماید.[۹]
شایان ذکر است که ملاک تشخیص رشید از غیررشید، در نکاح نیز، باید لحاظ گردد.[۱۰]
نکات توضیحی ماده 1210 قانون مدنی
اگر شخص، پس از رسیدن به بلوغ، حکم رشد خود را از دادگاه، دریافت نموده باشد؛ دیگر ایراد به اهلیت او، پذیرفته نخواهد شد.[۱۱]
مطالعات فقهی
سوابق فقهی
- برای انجام برخی امور، بلوغ کافی بوده؛ ولی اتیان برخی دیگر از کارها، نیاز به احراز رشد دارد.[۱۲] معاملات بالغ، در اموری که سفه، مانع ترتب است؛ نظیر بیع، صحیح بوده؛ و همچنین هرگاه تردید در سفه یکی از متعاملین باشد؛ با استناد به عموم ادله؛ عقد مزبور، حمل بر صحت میگردد.[۱۳]
نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 1210 قانون مدنی
محتوای مندرج در این قسمت توسط هوش مصنوعی تولید شده است. |
- هیچکس بعد از رسیدن به سن بلوغ نمیتواند به عنوان محجور شناخته شود، مگر با اثبات جنون یا عدم رشد.
- سن بلوغ در پسران پانزده سال تمام قمری و در دختران نُه سال تمام قمری است.
- امکان واگذاری اموال به صغیری که به سن بلوغ رسیده در صورتی است که رشد او ثابت شده باشد.
- اثبات عدم رشد یا جنون برای محجور کردن افراد بالغ الزامی است.
رویه های قضایی
- رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره ابطال بند یک بخشنامه تعویض و صدور المثنی شناسنامه به شماره ۲۰۹۲ مورخ ۸/۹/۶۶
- رای دادگاه درباره دعوای ملاقات با فرزند بالغ غیر رشید (دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۴۰۰۰۰۹۵)
- رای دادگاه درباره درخواست ملاقات نسبت به فرزند بالغ (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۲۶۰۱۷۳۶)
- رای دادگاه درباره حضانت طفلی که به بلوغ رسیده است (دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۲۲۴۵۰۲۰۳۹)
- نظریه شماره 7/95/453 مورخ 1395/03/04 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
- نظریه شماره 7/93/0041 مورخ 1393/01/18 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
- نظریه شماره 453/95/7 مورخ 1395/03/04 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
- به موجب نظریه مشورتی شماره ۹۳۳۲/۷ مورخه ۱۳۸۳/۱۲/۱۲ اداره حقوقی قوه قضاییه، اشخاص، پس از بلوغ، فقط میتوانند در امور غیرمالی خود، دخالت نمایند؛ از جمله اقامه دعوی جهت اخذ حکم رشد؛ که دعوی غیرمالی محسوب میگردد.[۱۴]
- به موجب نظر کمیسیون نشستهای قضایی، به مناسبت نشست قضات دادگستری بهشهر، جهت صدور حکم رشد، دادگاه، ملزم به ارجاع موضوع به پزشکی قانونی نیست.[۱۵]
- رای دادگاه درباره ادعای رفع حجر از ناحیه شخص محجور (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۱۸۰۰۳۱۱)
- نظریه شماره ۷/۹۹/۱۲۴۷ مورخ ۱۳۹۹/۰۹/۰۳ اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره معیار سنی اطفال در ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)
- رای دادگاه درباره اثر بلوغ بر حضانت (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۱۱۰۱۲۰۴)
- رای دادگاه درباره اثر بلوغ در دعوی مالی و غیر مالی (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۰۱۰۰۰۶۴)
- رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره نقش نظریه کارشناسی در خصوص حجر
- رای دادگاه درباره اختصاص حق ملاقات به اطفال نابالغ (دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۲۲۴۷۰۲۰۷۸)
- رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره فرجام خواهی در دعوای تغییر نام (دادنامه شماره ۱۴۰۱۰۶۳۹۰۰۰۰۱۴۰۹۰۸)
انتقادات
قانونگذار بدون تعیین اماره رشد، سن بلوغ در دختران و پسران را، فارغ از در نظر گرفتن شرایط اقلیمی، فرهنگی، طبیعی و پزشکی معین نموده است،[۱۶] همچنین بین متن ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی با تبصرههای آن، تعارض وجود دارد.[۱۷]
پایان نامه و رساله های مرتبط
- مطالعه تطبیقی سن بلوغ در فقه اسلامی و حقوق ایران انگلستان و فرانسه
- بررسی فقهی حقوقی اهلیت در عقدنکاح
- بررسی فقهی حقوقی اعتبار رشد در عقد نکاح
- بررسی تطبیقی معاملات صغیر در حقوق موضوعه و مذاهب خمسه
مقالات مرتبط
- شایستگی های اخلاقی پدر و تأثیر آن در ولایت قهری
- جلوه هایی از کارکردهای تفضیلی عرف در نظام کیفری تقنینی ماهوی عمومی
- دلایل نابرابری نتیجه دعاوی مشابه در دادرسی مدنی
- رشد جزائی و کمال عقل کودک درجرائم مستوجب حد و قصاص در قانون مجازات اسلامی مصوب1392
- ضرورت همسویی مجلس شورای اسلامی با تعهدات بینالمللی دولت در مقابله با جرایم مرتبط با مواد مخدر و روان گردان
- رویکرد تفسیری دیوان عالی کشور در حمایت از حقوق و آزادیها با تأکید بر آرای حقوقی
- نقدی بر رأی عدم استماع درخواست ملاقات فرزند بالغ
- لزوم تکامل تدریجی در ضوابط فقهی عمومی قراردادها، متناسب با تحول اقتصاد
- مدیریت ریسک در بزهکاری اطفال
- بررسی الزامهای واکسیناسیون اجباری کودکان از دیدگاه حقوق بشر و اخلاق زیستی
- از بلوغ جسمانی تا رشد عقلانی: بازخوانی اماره رشد در حقوق موضوعه ایران و فقه اسلامی با مطالعه تطبیقی در حقوق فرانسه
- اثر حجر بر مسئولیت امضا کنندگان اسناد تجاری با مطالعه تطبیقی در کنوانسیونهای ژنو
- بسترهای فرهنگی و گرایش کودکان و نوجوانان به ارتکاب جرایم سایبری و راههای پیشگیری از آن
- بایسته های نظام حقوقی ایران در منع ازدواج افراد زیر هجده سال
- بررسی تطبیقی گسترۀ حریم خصوصی کودک در اسلام و کنوانسیون حقـوق کودک
- شرایط اساسی صحت انعقاد قرارداد کار از منظر حقوق عمومی و خصوصی
- ضرورت حمایت حقوقی از زنان در عقد نکاح
- بیان موجزی از دلایل ضرورت تعیین سن رشد
- واکاوی معنایی اعتبار رشد و کمال عقل در مسئولیت کیفری نوجوانان
منابع
- ↑ علی عباس حیاتی. حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و محجورین). چاپ 1. میزان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5017524
- ↑ مجموعه مقالات پیام آموزش با موضوع حقوق مدنی (سایر مباحث). چاپ -. معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضاییه، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2491640
- ↑ سیدحسین صفایی و سیدمرتضی قاسمزاده. حقوق مدنی (اشخاص و محجورین با تجدیدنظر و اصلاحات). چاپ 15. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1126880
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. فرهنگ عناصرشناسی (حقوق مدنی، حقوق جزا). چاپ 1. گنج دانش، 1382. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1760168
- ↑ محمدرضا رضوان طلب. حقوق محجورین. چاپ 1. بوستان کتاب، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3169984
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. فرهنگ عناصرشناسی (حقوق مدنی، حقوق جزا). چاپ 1. گنج دانش، 1382. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1760168
- ↑ عبدالمجید امیری قائم مقامی. حقوق تعهدات (جلد اول) (وقایع حقوقی، کلیات حقوق تعهدات). چاپ 3. میزان، 1385. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1293040
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد پنجم) (طلاق، متعه، اولاد، خانواده، انفاق، حجر و قیمومت). چاپ 11. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 253120
- ↑ غلامرضا شهری. حقوق ثبت اسناد و املاک. چاپ 37. جهاد دانشگاهی، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4009380
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط حقوق مدنی (حقوق خانواده). چاپ 4. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 138704
- ↑ سیدحمیدرضا طباطبایی. ایراد به عنوان دفاع خوانده در دادرسی مدنی. چاپ 1. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2495968
- ↑ آیت اله خلیل قبله ای خویی. آیات الاحکام (حقوق مدنی و جزایی). چاپ 6. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 133024
- ↑ آیت اله خلیل قبله ای خویی. آیات الاحکام (حقوق مدنی و جزایی). چاپ 6. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 133024
- ↑ مجموعه نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه در مسائل قانون مدنی. چاپ 1. معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضائیه، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5507324
- ↑ مجموعه نشستهای قضایی (23) مسائل قانون مدنی (6). چاپ 1. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5643828
- ↑ ابوذر قبادی. حدود تمیز اشخاص. چاپ 1. فکرسازان، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2770236
- ↑ سیدجلال الدین مدنی. حقوق مدنی (جلد دوم) (اسباب تملک) (عقود- ایقاعات- تعهدات) (قراردادها). چاپ 1. پایدار، 1383. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 310852