ماده ۳۴۷ قانون مدنی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۳۴۷ قانون مدنی اصلاحی ۱۳۷۰/۸/۱۴: شخص کور می‌تواند خرید و فروش نماید مشروط بر این که شخصاً به طریقی غیر از معاینه یا به وسیلهٔ کس دیگر ولو طرف معامله، جهل خود را مرتفع نماید.

توضیح واژگان

به فقدان اطلاع از ماهیت چیزی، و نیز به کمترین احتمال از احتمالات گوناگون، «جهل» گویند.[۱]

پیشینه

پس از اصلاح این ماده در سال‌های ۱۳۶۱ و ۱۳۷۰، عبارت «ولو خود بایع»، به «ولو طرف معامله» تغییر یافت.[۲]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

با توجه به اینکه علم به موضوع قرارداد، از عناصر عمومی عقود نمی‌باشد؛ لذا باید بین عقود مغابنه، مسامحه، و مخاطره قائل به تفکیک گردید، چرا که غرر، در عقود مغابنه قابل تصور است؛ نه در عقود مخاطره.[۳]

اگر مورد معامله کلی باشد؛ تعیین کمیت، جنس و اوصاف اساسی کالا، کافی بوده و وصف مرغوبیت آن، می‌تواند مبهم باشد؛ که در این صورت، انتخاب با متعهد است؛ به شرط آنکه انتخاب او معیوب نباشد.[۴] همچنین نیازی نیست که همه ویژگی‌های مبهم و جزئی مورد معامله، در قرارداد ذکر گردد؛ زیرا در این صورت همیشه، بهانه ای برای ابطال عقد وجود خواهد داشت؛ مثلاً لزومی ندارد که طرفین، در مورد رنگ اتومبیل صفر کیلومتر هم، توافق نمایند.[۵]

روشندلی، از مصادیق حجر به‌شمار نمی‌آید؛ زیرا نقیصه ای که این عارضه به وجود می‌آورد، با وسایل مناسب دیگری غیر از بینایی، قابل رفع است،[۶] بنابراین روشندلی، مانع صحت قرارداد نیست، اما جهلی که بر اثر فقدان بینایی، رفع نگردیده؛ به دلالت قاعده غرور، منجر به بطلان معامله می‌شود، مگر اینکه جهل مزبور، به طریق دیگری از بین رفته و غرر رفع گردد.[۷]

نکات توضیحی

در مواردی که موضوع معامله، عین معین است؛ باید مصداق آن در میان چند عین خارجی، مشخص گردد؛ در غیر این صورت چنین معامله ای صحیح نیست، مگر اینکه طرفین توافق نموده باشند که بایع، بتواند به جای عین معین مورد توافق، مال دیگری را تسلیم نماید.[۸]

گفتنی است که اگر خریدار، روشندل باشد؛ می‌توان با ذکر اوصاف مبیع برای وی، رفع جهالت نموده؛ و بدین ترتیب بیع را منعقد ساخت.[۹]

مطالعات فقهی

سوابق فقهی

اگر تعیین ثمن معامله، به کارشناس محول گردیده باشد؛ چنین قراردادی غرری نیست.[۱۰]

انتقادات

بهتر است که این ماده، بدین شرح اصلاح گردد: «شخص کور می‌تواند خرید و فروش نماید؛ مشروط بر اینکه خود او، مستقیماً به وسیله کسی که ممکن است جهل خود را نسبت به مبیع یا ثمن مرتفع نماید یا به توسط شخص دیگر ولو خود طرف معامله، جهل او مرتفع شود.»[۱۱]

منابع

  1. دوفصلنامه فقه و حقوق خانواده (ندای صادق) شماره 25 بهار 1381. دانشگاه امام صادق، 1381.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2934924
  2. فصلنامه حقوقی مجد، شماره 17 و 18، سال 1390. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2036988
  3. محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1440124
  4. ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 92056
  5. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قراردادها، انعقاد و اعتبار قرارداد). چاپ 5. شرکت سهامی انتشار، 1379.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3039352
  6. حسن ره پیک. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (بخش اول) (بیع، معاوضه، اجاره، قرض، جعاله و صلح). چاپ 1. خرسندی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4787028
  7. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 239944
  8. محمدکاظم مهتاب پور، افروز صمدی و راضیه آرمین. آموزه‌های حقوق مدنی تعهدات. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3546956
  9. مسعود انصاری و محمدعلی طاهری. دانشنامه حقوق خصوصی (جلد اول). چاپ 2. محراب فکر، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4787372
  10. سیدمصطفی محقق داماد، جلیل قنواتی، سیدحسن وحدتی شبیری و ابراهیم عبدی پورفرد. حقوق قراردادها در فقه امامیه (توافق اراده‌ها، شرایط متعاقدان و مورد معامله) (جلد دوم). چاپ 2. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4364680
  11. منصور عدل. حقوق مدنی. چاپ 1. خرسندی، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4785536