ماده ۶۷۰ قانون مدنی
ماده ۶۷۰ قانون مدنی: در صورتی که دو نفر به نحو اجتماع، وکیل باشند به موت یکی از آنها وکالت دیگری باطل میشود.
مواد مرتبط
نکات تفسیری دکترین ماده 670 قانون مدنی
به نظر میرسد فوت یک وکیل، از موجبات انتفاء وکالت نباشد زیرا در این مرحله وکیل دیگر توانایی انجام امر وکالت را ندارد و به همین جهت است که چنانچه موکل، شخص دیگری را جایگزین متوفی کند، آنها میتوانند مجتمعا این کار را انجام دهند؛ بنابراین در صورت فوت یکی از وکلا، عمل وکیل دیگر که منفردا اقدام به انجام امور کند باطل خواهد بود، نه اینکه عقد وکالت باطل باشد،[۱] البته این نظر مخالفانی دارد که معتقد هستند در این صورت، خود عقد وکالت، باطل[۲] یا منحل[۳] شدهاست، حال اگر یکی از وکلا، زنده ولی غایب باشد، باز هم وکیل دیگر نمیتواند اعمال وکالت کند، حتی حاکم نیز نمیتواند به جای وکیل غایب، ضم امین کند؛ زیرا موکل رشید و جایز التصرف است.[۴] در زمانی که موکل یکی از وکلا را عزل کند و نتوان از قرائت چنین استباط کرد که مقصود موکل از عزل یکی از وکلا، دادن وکالت به شخص دیگری باشد، وکالت از بین میرود، زیرا شرط بقای وکالت، «اجتماع» بوده که دیگر از بین رفتهاست.[۵]
سوابق و مستندات فقهی
سوابق و مستندات فقهی
چنانچه وکالت به نحو «مجتمعا» شرط شود، زمانی که یکی از وکیلان فوت کند، وکالت باطل خواهد بود، زیرا یک امر مرکب با از بین رفتن یک جزئش، خودش هم از بین میرود؛ بنابراین با از بین رفتن شرط، مشروط نیز از بین میرود.[۶]
انتقادات
تصریح این ماده فقط بر «فوت» یکی از وکلا است و دربارهٔ مواردی مثل «حجر» و «عزل» بحثی مطرح نکردهاست.[۷]
نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 670 قانون مدنی
محتوای مندرج در این قسمت توسط هوش مصنوعی تولید شده است. |
- وکالت اجتماع به مفهوم وکالت دو یا چند نفر به صورت همزمان است.
- با فوت یکی از وکلا، وکالت وکیل دیگر خود به خود باطل میشود.
- با توجه به این ماده، اعتبار وکالت اجتماع وابسته به حیات تمام وکلا است.
- در صورت فوت یکی از وکلا، نیازی به اقدام قضایی برای بطلان وکالت نیست.
- این قاعده از قواعد آمره قانون مدنی است و نمیتوان خلاف آن توافق کرد.
منابع
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار، وکالت …). چاپ 12. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1593900
- ↑ منصور عدل. حقوق مدنی. چاپ 1. خرسندی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4839476
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1443776
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد پنجم) (مصحف-هبه). چاپ 1. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4442532
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (عقود معین، قسمت چهارم) (عقود اذنی، وثیقههای دین، ودیعه، عاریه، وکالت، ضمان). چاپ 6. سهامی انتشار، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2656776
- ↑ مستند فقهی قانون مدنی (جلد هشتم). چاپ 1. داد و دانش، 1394. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6092072
- ↑ پرویز نوین. حقوق مدنی (جلد هفتم) (عقود معین-بخش دوم) (شرکت، ودیعه، عاریه، وکالت، ضمان عقدی، حواله، کفالت، رهن، هبه). چاپ 2. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4892072