ماده ۹۷۳ قانون مدنی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۹۷۳ قانون مدنی: اگر قانون خارجه که باید مطابق ماده ۷ جلد اول این قانون یا بر طبق مواد فوق رعایت گردد به قانون دیگری احاله داده باشد محکمه مکلف به رعایت این احاله نیست مگر این که احاله به قانون ایران شده باشد.

پیشینه

پیشینه احاله، مربوط است به قضیه فورگو، فورگو شخصی بود باواریایی، که در فرانسه زندگی نموده؛ و در همان‌جا هم وفات یافت. به موجب قوانین فرانسه و باویر، باید برابر با قانون اقامتگاه متوفی، به دعوای ارث رسیدگی گردد، اما مشکل، در جایی بروز نمود که قانون فرانسه، اقامتگاه قانونی میت را، در باویر دانسته؛ و قانون باویر نیز، محل اقامت وی را، فرانسه می‌دانست، او دارای نسب طبیعی بود؛ و اگر به حقوق ارثیه، مطابق قانون باویر رسیدگی می‌گردید؛ ماترک او به اقربای نسبی، نظیر پسرعموهایش می‌رسید؛ و اگر رسیدگی برابر با قانون فرانسه انجام می‌شد؛ در نتیجه اقربای نسبی طبیعی، از ارث محروم بوده؛ و همه دارایی وی، به خزانه دولت تعلق داشت؛ همین تعارض‌ها، باعث صدور سه حکم متفاوت، توسط محاکم فرانسوی گردید، در نهایت، با پذیرش احاله قانون باویر به قانون فرانسه، مقرراث ارث فرانسه را، بر دعوا جاری نمودند.[۱]

مطالعات تطبیقی

در فرانسه، در مواردی که قاعده حل تعارض کشور ثالث، احاله را پذیرفته؛ و مطابق مقررات داخلی خود، به دعوا رسیدگی می‌نماید؛ در این صورت احاله درجه دو، مورد پذیرش قرار گرفته است؛ اما در مواردی که قاعده حل تعارض کشور ثالث، موضوع را به قانون دولت متبوع شخص، یا به قانون کشور دیگری احاله نماید، در این صورت احاله درجه دو پذیرفته نمی‌گردد.[۲]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

مخالفین احاله معتقدند چنانچه قانون خارجی، دعوا را به قانون مقر دادگاه، ارجاع دهد؛ در این صورت نه تنها قانون ماهوی دولت متبوع قاضی، حاکم بر دعوا بوده؛ بلکه قاعده حل تعارض مقر دادگاه نیز، صالح برای رسیدگی به قضیه می‌باشد؛ بنابراین دوباره به موجب قاعده حل تعارض دولت متبوع قاضی، دعوا به قانون همان کشور خارجی، احاله داده می‌شود؛ و قانون آن کشور نیز، مجدداً موضوع را، به قانون مقر دادگاه ارجاع داده؛ و بدین ترتیب، حالت «دور منطقی» پدید آمده؛ و نتیجه مناسبی به دست نخواهد آمد.[۳]

قانون خارجی که مورد احاله قرار گرفته؛ دارای یکی از این دو قلمرو می‌باشد: یا اینکه به موجب احاله، باید نسبت به قضیه مطروحه، حکم صادر نماید؛ یا اینکه احاله به آن قانون، به منزله ارجاع به یک قاعده حل تعارض بوده؛ و قانون مورد احاله، می‌تواند دعوا را، به قانون کشور دیگری، ارجاع دهد.[۴]

به نظر برخی از حقوقدانان، با پذیرش احاله به قانون مقر دادگاه، حکم صادره از دادگاه مزبور، در کشور احاله کننده، به دلیل تبعیت از قاعده حل تعارض آن کشور، به آسانی اجرا خواهد شد.[۵]

اگر قانون خارجه، به قانون دیگری احاله داده باشد؛ محکمه مکلف به رعایت این احاله نیست؛ و فقط باید برابر با قانون ایران، به دعوا رسیدگی نموده؛ و حکم صادر نماید.[۶]

اگر قانون خارجی، که طبق قانون مقر دادگاه، صالح می‌باشد؛ احاله را به‌طور کلی مردود بداند؛ و آن را، در هیچ موردی نپذیرفته باشد؛ و قضیه را، در صلاحیت قانون مقر دادگاه بداند؛ در این صورت قاضی، باید برابر با قوانین دولت متبوع خود، به دعوا رسیدگی نموده؛ و حکم صادر نماید.[۷]

مقالات مرتبط

منابع

  1. مجله علمی پژوهشی نامه مفید شماره 58 اسفند 1385. دانشگاه مفید، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1487940
  2. نجادعلی الماسی. حقوق بین‌الملل خصوصی. چاپ 2. میزان، 1383.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1510016
  3. سیدحسین صفایی. مباحثی از حقوق بین‌الملل خصوصی. چاپ 2. میزان، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 542540
  4. محمود سلجوقی. حقوق بین‌الملل خصوصی (جلد دوم) (تعارض قوانین- با اضافات). چاپ 5. میزان، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 601772
  5. سیدحسین صفایی. مباحثی از حقوق بین‌الملل خصوصی. چاپ 2. میزان، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 542576
  6. مهدی شهیدی. اندیشه‌های حقوقی (مجموعه مقالات حقوقی). چاپ 2. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 682424
  7. نجادعلی الماسی. حقوق بین‌الملل خصوصی. چاپ 2. میزان، 1383.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1510072