ماده ۷۴۵ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
هر کس شخصی را از تحت اقتدار ذی‌حق یا قائم‌مقام او بدون [[رضا|رضای]] او خارج کند در حکم کفیل است و باید آن شخص را حاضر کند والا باید از عهده‌ی حقی که بر او ثابت شود بر آید.
'''ماده ۷۴۵ قانون مدنی''': هر کس شخصی را از تحت اقتدار ذی‌حق یا قائم‌مقام او بدون [[رضا|رضای]] او خارج کند در حکم کفیل است و باید آن شخص را حاضر کند والا باید از عهده‌ی حقی که بر او ثابت شود بر آید.
 
 
*{{زیتونی|مشاهده ماده قبلی}}
*{{زیتونی|مشاهده ماده قبلی}}
*{{زیتونی|مشاهده ماده بعدی}}
*{{زیتونی|مشاهده ماده بعدی}}

نسخهٔ ‏۱۷ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۲۴

ماده ۷۴۵ قانون مدنی: هر کس شخصی را از تحت اقتدار ذی‌حق یا قائم‌مقام او بدون رضای او خارج کند در حکم کفیل است و باید آن شخص را حاضر کند والا باید از عهده‌ی حقی که بر او ثابت شود بر آید.

  • مشاهده ماده قبلی
  • مشاهده ماده بعدی

نکات توضیحی وتفسیری دکترین

تعهدی که بر عهده کفیل مطابق این ماده قرار می گیرد ریشه قراردادی نداشته و قانون بر عهده وی قرار می دهد و لذا وی را کفیل حکمی یا قهری می نامند . در توجیه این مسئولیت می تواند گقت کسی که مکفول را فراری می دهد بدین وسیله موجب ورود خسارت به دیگری شده و از باب قاعده لاضرر باید آن را جبران نماید.[۱] در مورد اینکه آیا برای کفیل حکمی ، رضای مدیون برای فرار به منزله اذن در پرداخت بوده و بعد از پرداخت می تواند به او رجوع کند ، اختلاف نظر وجود دارد. و عدم امکان رجوع به مکفول عنه ( مدیون ) بر مبنای اذن ترجیح دارد. ولی به عنوان استفاده بدون جهت رجوع ممکن می باشد.[۲][۳]

زندانبانی که زندانی را برهاند مشمول حکم این ماده خواهد بود.[۴][۵] طفل یا دیوانه یا سفیه نیز مطابق ماده 1216 مشمول این ماده بوده پراکه مسئولیت مدنی که از موارد ضمان قهری می باشد حکم وضعی بوده و در احکام وضعی ، فرق بین محجور و غیر محجور نیست.[۶]در کلیه موارد  رهاننده و رهانیده مسئولیت تضامنی دارند.

سوابق و مستندات فقهی

چنانچه شخصی ، طرف دعوا را با زور از دست صاحب حق ، فراری دهد اگر طرف دعوا قاتل باشد باید او را حاضر کند یا دیه را بپردازد.[۷]

مصادیق و نمونه ها

  • طلبکار ، مدیون متمرد از پرداخت دین خود را نزد حاکم می برد و در راح ثالثی به عنف و تهدید او را از دست طلبکار فراری می دهد ، این شخص ضامن است و باید مدیون را احضار کند.[۸]

منابع

  1. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (عقود معین، قسمت چهارم) (عقود اذنی، وثیقه های دین، ودیعه،عاریه، وکالت، ضمان). چاپ 6. سهامی انتشار، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2661852
  2. ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 98572
  3. ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (عقود معین 2) (ودیعه،عاریه، وکالت، ضمان، حواله. چاپ 13. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1956308
  4. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی عقد کفالت. چاپ 4. گنج دانش، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2535456
  5. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1714364
  6. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی عقد کفالت. چاپ 4. گنج دانش، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2533972
  7. عباس زراعت و حمید مسجدسرایی. متون فقه (جلد اول). چاپ 3. خط سوم، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1334880
  8. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 204464