ماده ۵۴۰ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
Abozarsh12 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
هر گاه مدت [[مزارعه]] منقضی شود و اتفاقاً زرع نرسیده باشد مزارع حق دارد که زراعت را ازاله کند یا آن را به اخذ [[اجرتالمثل]] ابقا نماید. | '''ماده ۵۴۰ قانون مدنی''': هر گاه مدت [[مزارعه]] منقضی شود و اتفاقاً زرع نرسیده باشد مزارع حق دارد که زراعت را ازاله کند یا آن را به اخذ [[اجرتالمثل]] ابقا نماید. | ||
*{{زیتونی|[[ماده ۵۳۹ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}} | *{{زیتونی|[[ماده ۵۳۹ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}} | ||
*{{زیتونی|[[ماده ۵۴۱ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}} | *{{زیتونی|[[ماده ۵۴۱ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}} |
نسخهٔ ۲۳ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۸
ماده ۵۴۰ قانون مدنی: هر گاه مدت مزارعه منقضی شود و اتفاقاً زرع نرسیده باشد مزارع حق دارد که زراعت را ازاله کند یا آن را به اخذ اجرتالمثل ابقا نماید.
نکات توضیحی تفسیری دکترین
دلیل وضع این ماده، این است که مالک زمین، پس از انقضای مدت مضاربه، دیگر نسبت به طرف مقابل، تعهدی نداشته؛ و قاعده سلطنت نیز، از اعمال محدودیت در اعمال حقوق مالکانه وی، جلوگیری مینماید.[۱]
جمع بین دو ماده ۵۰۴ قانون مدنی، و این ماده، باید متذکر گردید که ماده ۵۰۴ ناظر به موردی است که ساختمان و اشجار، مدتها پس از انقضای اجاره، در ملک مزبور باقی میماند؛ و اذن در احداث آنها نیز، به اعتبار همین دوام و بقا اعطا گردیدهاست. چنین اذنی، علاوه بر ایجاد اباحه، حق داشتن بنا یا درخت در زمین متعلق به غیر را، به نفع مستأجر به وجود میآورد. اما حق موضوع ماده ۵۴۰ این قانون، تنها ناظر به زراعت بوده؛ و بنابراین حقی است موقت، و محدود به مدتی معین. پس اگر حسب اتفاق، محصول نرسیده باشد؛ طبیعی است که مزارع بتواند زراعت را قلع نماید. چراکه دیگر زارع، حقی در آن ملک نداشته؛ و نمیتواند برخلاف تراضی با طرف معامله، زراعت را در آن زمین باقی نگهدارد؛ لذا چنانچه موضوع اجاره، زراعت در عین مستأجره باشد؛ مقتضی است که با انقضای مدت عقد؛ و نرسیدن محصول، مالک زمین بتواند زرع را قلع نماید؛ یا برعکس، اگر موضوع مزارعه، زراعتی باشد که ریشه آن، باقی میماند؛ یا در مهلت مقرر بین طرفین، قابل حصول نمیباشد؛ پس از انقضای مدت مزارعه، مالک حق قلع آن را نداشته؛ و باید حقی را که به زارع اعطا نموده؛ محترم بدارد. البته نباید از خاطر دور داشت که چون در مزارعه، طرفین شریک یکدیگر هستند؛ به ندرت پیش میآید که با انقضای مدت عقد، و نرسیدن زرع، مالک زمین، راضی به ازاله زراعت گردد؛ درحالی که اجاره، طرفین در مقابل یکدیگر قرار داشته؛ و حس همبستگی دو شریک به یکدیگر، منتفی بوده؛ و علیرغم حکم قانونگذار، مؤجر تمایل بیشتری به قلع بنا یا اشجار دارد.[۲]
سوابق فقهی
اگر مدت مزارعه به سرآید؛ و زرع نرسیده باشد؛ دراینصوررت زارع، باید اجرت المثل ایام مازاد بر قرارداد را پرداخت نموده؛ و مزارع نیز میتواند قلع زراعت را خواستار گردد.[۳]
منابع
- ↑ سیدمرتضی قاسمزاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشههای حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 362428
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض). چاپ 6. مدرس، 1374. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3650584
- ↑ اسداله لطفی. ترجمه مباحث حقوقی شرح لمعه. چاپ 4. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2170412