ماده ۱۶۷ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(اضافه کردن مقالات مرتبط) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
اگر مالی که پیدا شده است؛ ممکن نیست تا یک سال باقی بماند؛ و فاسد میشود؛ باید فروخته شود؛ و بهای آن، در حکم لقطه است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دروس آیات الاحکام|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=دانشگاه آزاد بوعلی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3282584|صفحه=|نام۱=آیت اله قدرت اله|نام خانوادگی۱=نیازی|چاپ=1}}</ref> | اگر مالی که پیدا شده است؛ ممکن نیست تا یک سال باقی بماند؛ و فاسد میشود؛ باید فروخته شود؛ و بهای آن، در حکم لقطه است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دروس آیات الاحکام|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=دانشگاه آزاد بوعلی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3282584|صفحه=|نام۱=آیت اله قدرت اله|نام خانوادگی۱=نیازی|چاپ=1}}</ref> | ||
== مقالات مرتبط == | |||
* [[رویکرد تفسیری دیوان عالی کشور در حمایت از حقوق و آزادی ها با تاکید بر آرای حقوقی]] | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۷ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۴۳
ماده ۱۶۷ قانون مدنی: اگر مالی که پیدا شده است ممکن نیست باقی بماند و فاسد میشود باید به قیمت عادله فروخته شود و قیمت آن در حکم خود مال پیدا شده خواهد بود.
توضیح واژگان
التقاط، در لغت یعنی برگرفتن، برچیدن و برداشتن. و در اصطلاح، به یافتن شیئی، بدون اینکه یابنده، قبلاً به دنبال آن باشد؛ التقاط گویند.[۱]
لقطه در لغت، یعنی برداشته شده. و در اصطلاح، برداشتن هر مالی غیر از حیوانات را، که تحت تصرف کسی نباشد؛ لقطه گویند.[۲] و به هر شیئ، انسان، و حیوانی که یافت گردد؛ لقطه گویند.[۳]
به مالی که توسط انسان یافت گردد؛ لقطه اشیا گویند.[۴]
به لقطه مال، لقطه اشیا گویند.[۵]
کلیات توضیحی تفسیری دکترین
اگر مالی که پیدا شده است؛ ممکن نیست باقی بماند؛ و فاسد میشود؛ یا باید فروخته شود؛ و قیمت آن، در حکم خود مال پیدا شده خواهد بود. و یا اینکه یابنده، می تواند آن مال را، تقویم نموده؛ و خود تصرف نماید. و پس از گذشت یک سال، می تواند مال مزبور یا بهای آن را، تملک نموده؛ و یا صدقه دهد؛ و یا اینکه به رسم امانت، نزد خویش نگهدارد.[۶]
اگر مالی که پیدا شده است؛ سریع الفساد باشد؛ باید به قیمت عادله فروخته شود و قیمت آن در حکم خود مال پیدا شده خواهد بود. ولی اگر سریع الفساد نبوده؛ و ممکن باشد تا پایان یک سال فاسد گردد؛ تا زمانی که در معرض فساد قریب الوقوع قرار نگرفته؛ نباید فروخته شود. بدین ترتیب، به جای مال مزبور، باید به تعریف بهای آن پرداخت.[۷]
مفاد این ماده، حکایت از یک اصل کلی دارد؛ که به امانت شرعی مشهور است. همچنانکه در اداره فضولی مال غیر مقرر است.[۸]
تعیین "قیمت عادله" موضوع این ماده، منوط به نظر عرف است. چراکه درمواردی نظیر قیمت یا مهلت عادله، داوری عرف را، نمی توان نادیده گرفت.[۹]
سوابق فقهی
اگر مالی که پیدا شده است؛ ممکن نیست باقی بماند؛ و فاسد میشود؛ یا باید فروخته شود؛ و بهای آن را برای مالک مال نگهدارد؛ و یا اینکه یابنده، می تواند آن مال را، تقویم نموده؛ و خود تصرف نماید. و بنا بر احتیاط مستحب، بیع مال مزبور، باید با اذن حاکم صورت پذیرد. و بنا بر احتیاط واجب، تا زمانی که در معرض فساد قریب الوقوع قرار نگرفته؛ نباید فروخته شود. به هر حال، مال مزبور باید تعریف گردد.[۱۰]
اگر مالی که پیدا شده است؛ ممکن نیست باقی بماند؛ و فاسد میشود؛ باید فروخته شود. دراینصورت تمام تکلیف یابنده، نسبت به بهای آن مال مستقر می گردد.[۱۱]
هرچند فروش لقطه سریع الفساد، ممکن است دربردارنده مشکلاتی نظیر تعیین قیمت عادله، یافتن مشتری و ... باشد؛ اما با استناد به قاعده فقهی "المیسور لایسقط بالمعسور"، نمی توان تکلیف مزبور را، از عهده وی ساقط دانست.[۱۲]
اگر مالی که پیدا شده است؛ سریع الفساد باشد؛ باید به قیمت عادله فروخته شود و قیمت آن در حکم خود مال پیدا شده خواهد بود. ولی اگر سریع الفساد نبوده؛ و ممکن باشد تا پایان یک سال فاسد گردد؛ تا زمانی که در معرض فساد قریب الوقوع قرار نگرفته؛ نباید فروخته شود. بدین ترتیب، به جای مال مزبور، باید به تعریف بهای آن پرداخت.[۱۳]
اگر مالی که پیدا شده است؛ ممکن نیست تا یک سال باقی بماند؛ و فاسد میشود؛ باید فروخته شود؛ و بهای آن، در حکم لقطه است.[۱۴]
مقالات مرتبط
منابع
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول). چاپ 1. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 83020
- ↑ مسعود انصاری و محمدعلی طاهری. دانشنامه حقوق خصوصی (جلد سوم). چاپ 2. محراب فکر، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 108792
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 339816
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 339820
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 339832
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 238356
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1709904
- ↑ ناصر کاتوزیان. الزام های خارج از قرارداد (جلد دوم) (مسئولیت مدنی-مسئولیت های خاص و مختلط). چاپ 9. دانشگاه تهران، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2735884
- ↑ نشریه دادرسی شماره 52 مهر و آبان 1384. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1894268
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 38832
- ↑ آیت اله عباسعلی عمیدزنجانی. قواعد فقه (جلد اول) (بخش حقوق خصوصی). چاپ 2. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 282552
- ↑ آیت اله عباسعلی عمیدزنجانی. قواعد فقه (جلد اول) (بخش حقوق خصوصی). چاپ 2. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 282556
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1709904
- ↑ آیت اله قدرت اله نیازی. دروس آیات الاحکام. چاپ 1. دانشگاه آزاد بوعلی، 1383. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3282584