ماده ۱۱۸۸ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
Abozarsh12 (بحث | مشارکتها) (+رده:مواد قانون مدنی; +رده:اشخاص; +رده:اولاد using HotCat) |
Abozarsh12 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
هر یک از پدر و جد پدری بعد از وفات دیگری میتواند برای اولاد خود که تحت ولایت او میباشد وصی معین کند تا بعد از فوت خود در نگاهداری و تربیت آنها مواظبت کرده و اموال آنها را اداره نماید. | '''ماده ۱۱۸۸ قانون مدنی''': هر یک از پدر و جد پدری بعد از وفات دیگری میتواند برای اولاد خود که تحت ولایت او میباشد وصی معین کند تا بعد از فوت خود در نگاهداری و تربیت آنها مواظبت کرده و اموال آنها را اداره نماید. | ||
*{{زیتونی|مشاهده ماده قبلی}} | *{{زیتونی|مشاهده ماده قبلی}} | ||
*{{زیتونی|مشاهده ماده بعدی}} | *{{زیتونی|مشاهده ماده بعدی}} |
نسخهٔ ۱۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۵۶
ماده ۱۱۸۸ قانون مدنی: هر یک از پدر و جد پدری بعد از وفات دیگری میتواند برای اولاد خود که تحت ولایت او میباشد وصی معین کند تا بعد از فوت خود در نگاهداری و تربیت آنها مواظبت کرده و اموال آنها را اداره نماید.
- مشاهده ماده قبلی
- مشاهده ماده بعدی
توضیح واژگان
وصی کسی است که توسط پدر یا جد پدری، برای دوران پس مرگ آنان، جهت تصدی امور مالی طفل، انتخاب می شود.[۱]
حق ایصاء یعنی موصی به وصی، اذن در تعیین جانشین برای خود، داده باشد.[۲]
وصایت بر اشخاص، یعنی اینکه ولی قهری به موجب وصیت عهدی، به شخص ثالث، اختیار نگهداری مولی علیه خود را، اعطا نماید.[۳] و به شخصی که ولی قهری، برای بعد از خود، معین می نماید تا به اداره امور مولی علیه او بپردازد؛ ولی خاص گویند.[۴]
اعطای نمایندگی از سوی قانونگذار را، نمایندگی قانونی گویند.[۵]
به مواردی که نمایندگی شخص، در قانون پیش بینی شده؛ و اراده او و اصیل، نقشی در زوال این رابطه ندارد؛ نمایندگی قانونی اخص گویند.[۶]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
پدر یا جد پدری می توانند به وصی منصوب از سوی خود، حق تعیین وصی برای اداره امور مولی علیه را اعطاء نمایند[۷][۸][۹]
حق تعیین وصی برای طفل، توسط مادر، برادر و ... و درواقع اشخاصی به جز ولی قهری، منتفی است.[۱۰]
پدر و جد پدری، باوجود حیات دیگری، نباید برای طفل وصی معین کنند.[۱۱][۱۲][۱۳]
اگر طفل، دارای دو ولی قهری بوده باشد؛ که یکی از آنها محجور یا ممنوع از تصرف در امور مولی علیه بوده؛ و دیگری، به اداره امور محجور بپردازد؛ شخص اخیر نمی تواند به بهانه اینکه ولی دیگر، قادر به اعمال ولایت خود نیست؛ برای بعد از خود، وصی معین نماید؛ زیرا قانونگذار، تعین وصی توسط ولی قهری را، منوط به عدم حیات ولی دیگر دانسته است.[۱۴]
وصی، نماینده ولی در اداره امور مولی علیه است، اما این نمایندگی، متفاوت از وکالت است.[۱۵]
تعیین وصی منصوب از سوی ولی قهری، یکی از مصادیق وصیت عهدی است.[۱۶]
مستندات فقهی
اجماع فقها دلالت بر این دارد که ولایت وصی بر طفل، تابع اختیار موصی است ولی بنابر اصل، وصی از چنین حق و اختیاری برخوردار نمی باشد. [۱۷]
سوابق فقهی
وصی نمی تواند بدون اذن موصی، برای پس از خود، جانشین تعیین نماید؛ حتی اگر از این کار منع نشده باشد. چراکه ولایت وصی با مرگ او تمام می شود؛ و برمبنای اصل عدم تسلط بر مال غیر، نمی توان عمل به وصیت کسی نمود که دیگر، حقی ندارد؛ و دیگر اینکه، ولایت وصی، قابلیت نیابت به غیر را نداشته؛ و تابع اختیارات اعطا شده از سوی موصی است. درمقابل، استدلال نموده اند که وصی می تواند اقدام به تعیین وصی برای اتیان امور مولی علیه نماید؛ چراکه همانطور که وصی، برای ایام حیات خویش می تواند وکیل تعیین نماید؛ برای دوران پس از مرگ خود نیز، چنین حقی را دارا می باشد. و به علاوه، وصی نیز از حقوق پدر و جد پدری، از جمله حق تعیین وصی، برخوردار می باشد.[۱۸]
درصورت حیات پدر و جد پدری، یکی از آنها نمی تواند برای اداره امور مولی علیه، اقدام به تعیین وصی نماید.[۱۹]
منابع
- ↑ ناصر رسایی نیا. حقوق خانواده. چاپ 1. بهینه، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3351016
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 299828
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد پنجم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 346232
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 525292
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قرادادها). چاپ 9. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 232192
- ↑ علی مهاجری. شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد اول). چاپ 7. فکرسازان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4172196
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1440332
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 299828
- ↑ محمد بروجردی عبده. حقوق مدنی (اموال و مالکیت، عقود و معامات و الزامات، ضمان قهری، عقود معین، اخذ به شفعه و وصیت). چاپ 1. گنج دانش، 1380. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 245496
- ↑ ابوالحسن محمدی. مبانی استنباط حقوق اسلامی یا اصول فقه. چاپ 39. دانشگاه تهران، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 138328
- ↑ سیدمرتضی قاسم زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 362836
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 207220
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1440332
- ↑ سیدحسین صفایی و اسداله امامی. مختصر حقوق خانواده. چاپ 21. میزان، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 585772
- ↑ سیدمحمود کاشانی. حقوق مدنی قراردادهای ویژه (اشاعه، شرکت مدنی، تقسیم مال مشترک، ودیعه، وکالت، ضمان). چاپ 1. میزان، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 518688
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2781400
- ↑ محمد سنگلجی. چهار رساله. چاپ 1. نگاه بینه، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 682972
- ↑ محمد سنگلجی. چهار رساله. چاپ 1. نگاه بینه، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 682972
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 299656