ماده ۱۱۸۹ قانون مدنی
هیچیک از پدر و جد پدری نمیتواند با حیات دیگری برای مولیعلیه خود وصی معین کند.
توضیح واژگان
وصی کسی است که توسط پدر یا جد پدری، برای دوران پس مرگ آنان، جهت تصدی امور مالی طفل، انتخاب میشود.[۱]
حق ایصاء یعنی موصی به وصی، اذن در تعیین جانشین برای خود، داده باشد.[۲]
وصایت بر اشخاص، یعنی اینکه ولی قهری به موجب وصیت عهدی، به شخص ثالث، اختیار نگهداری مولی علیه خود را، اعطا نماید.[۳] و به شخصی که ولی قهری، برای بعد از خود، معین مینماید تا به اداره امور مولی علیه او بپردازد؛ ولی خاص گویند.[۴]
اعطای نمایندگی از سوی قانونگذار را، نمایندگی قانونی گویند.[۵]
به مواردی که نمایندگی شخص، در قانون پیشبینی شده؛ و اراده او و اصیل، نقشی در زوال این رابطه ندارد؛ نمایندگی قانونی اخص گویند.[۶]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
به نظر برخی از حقوقدانان، اگر طفل، دارای دو ولی قهری بوده باشد؛ که یکی از آنها محجور یا ممنوع از تصرف در امور مولی علیه بوده؛ و دیگری، به اداره امور محجور بپردازد؛ شخص اخیر نمیتواند به بهانه اینکه ولی دیگر، قادر به اعمال ولایت خود نیست؛ برای بعد از خود، وصی معین نماید؛ زیرا قانونگذار، تعیین وصی توسط ولی قهری را، منوط به عدم حیات ولی دیگر دانستهاست.[۷] و به نظر برخی دیگر، درصورت ممنوع التصرف بودن یکی از دو ولی، ولی دیگر، میتواند برای بعد از خود، شخصی را به عنوان وصی جهت اداره امور محجور، تعیین نماید؛ زیرا در فرض مزبور، سمت ولی که خود ناتوان از ولایت باشد؛ زایل است.[۸][۹]
اگر پدر، در فرض زنده بودن پدربزرگ، برای اداره امور مولی علیه خود، وصی تعیین نماید؛ بنا به قولی، چنین وصیتی باطل است؛ و به عقیده برخی دیگر، پس از فوت پدر، اجرای وصیت توسط وصی منصوب از سوی او، معلق به فوت پدربزرگ محجور میباشد؛ مشروط بر اینکه جد پدری، برای پس از خود، وصی تعیین ننماید؛ که دراینصورت وصی منصوب از سوی پدر، صلاحیت خود را از دست خواهد داد.[۱۰] و بین حقوقدانان، در مورد بطلان یا تعلیق وصیت موضوع این ماده به فوت هر دو ولی قهری (چه آن کس که وصیت کرده و چه آن کس که با وجود حیات او، ولی دیگر، اقدام تعیین وصی نموده) است؛ اختلاف وجوددارد.[۱۱]
مطالعات فقهی
سوابق فقهی
در صورت حیات پدر و جد پدری، یکی از آنها نمیتواند برای اداره امور مولی علیه، اقدام به تعیین وصی نماید.[۱۲][۱۳]
رویههای قضایی
به موجب رأی وحدت رویه شماره ۱۵۳۶ مورخه ۱۳۳۸/۳/۳ هیئت عمومی دیوان عالی کشور، هیچیک از پدر و جد پدری، نمیتواند با حیات دیگری، برای مولیعلیه خود، وصی معین کند و چنین وصیتی فاقد اثر است.[۱۴]
منابع
- ↑ ناصر رسایی نیا. حقوق خانواده. چاپ 1. بهینه، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3351016
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 299828
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد پنجم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 346232
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بهطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 525292
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قرادادها). چاپ 9. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 232192
- ↑ علی مهاجری. شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد اول). چاپ 7. فکرسازان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4172196
- ↑ سیدحسین صفایی و اسداله امامی. مختصر حقوق خانواده. چاپ 21. میزان، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 585772
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات). چاپ 13. اسلامیه، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 14380
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1440332
- ↑ محمد مصدق. وصیت در حقوق اسلامی (شیعه). چاپ 1. زریاب، 1377. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 447572
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 102112
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 299656
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 61776
- ↑ سیدمهدی کمالان. مجموعه آرای وحدت رویه هیئت عمومی دیوانعالی کشور در امور حقوقی (1328 الی 1391). چاپ 4. کمالان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5507228