ماده ۱۱۹۳ قانون مدنی
همین که طفل، کبیر و رشید شد از تحت ولایت خارج میشود و اگر بعداً سفیه یا مجنون شود قیمی برای او معین میشود.
توضیح واژگان
ولایت، یعنی توانایی قانونی اداره امور مختلف شخص فاقد اهلیت.[۱]
اعطای نمایندگی از سوی قانونگذار را، نمایندگی قانونی گویند.[۲]
به مواردی که نمایندگی شخص، در قانون پیشبینی شده؛ و اراده او و اصیل، نقشی در زوال این رابطه ندارد؛ نمایندگی قانونی اخص گویند.[۳]
پیشینه
در حقوق رم، ولایت از فرزند، به جهت حمایت از فرزند نبود؛ بلکه در اعمال ولایت، نفع و صلاح ولی قهری، بر مبنای اندیشه مالکیت، ملاک قرار میگرفت. به همین دلیل، ولایت از اولاد، تا زمان حیات پدر، ادامه داشته؛ و با مولی علیه، مانند برده رفتار میشد؛ و نیز، فرزند از اهلیت تمتع و شخصیت، برخوردار نبوده؛ و سفیه محسوب میشد.[۴]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
اگر برخی از ناهنجاریها و رفتارهای غیرطبیعی کودک، بعد از بلوغ هم، ادامه یابد؛ در حالی که در دوران صغر، چنین حالاتی، چندان مورد توجه و نگران کننده نبودهاست؛ اما از نظر عرف، انتظار میرفته که با درک پدیده بلوغ، این رفتارها هم رو به پایان باشد؛ ولی همچنان افاقه ای حاصل نگردیده باشد؛ ممکن است؛ شخص، مبتلا به جنون متصل به صغر بوده؛ و توانایی اداره برخی امور خود را، هنوز به دست نیاورده باشد.[۵] و در سفه متصل به صغر، به دلیل عدم آمادگی فکری محجور، برای اداره امور مالی خود، ولایت قهری منتفی نمیگردد.[۶] و همین که طفل، کبیر و رشید شد؛ از تحت ولایت خارج میشود؛ و اگر بعداً سفیه یا مجنون شود؛ قیمی برای او معین میشود؛ مگراینکه اثبات شود جنون یا سفه او، متصل به صغر است.[۷] و در جنون متصل به صغر، دادگاه حکم به بقای حجر صادر مینماید.[۸]
ولایت قهری، یکی از مصادیق نمایندگیهای قانون حمایتی بهشمار میآید.[۹]
حاکم، ولی کسی است که بعد از بلوغ، محجور میگردد.[۱۰][۱۱]
سوابق فقهی
پدر، تا زمانی که طفل، به بلوغ و رشد نرسیده؛ نسبت به اداره اموال او، ولایت دارد.[۱۲]
رویههای قضایی
- به موجب دادنامه شماره ۲۰۳۷ مورخه ۱۳۷۱/۴/۱۰ شعبه ۳۳ دیوان عالی کشور، همین که طفل، کبیر شد؛ از تحت ولایت خارج میشود.[۱۳]
- به موجب دادنامه شماره ۱۳ مورخه ۱۳۷۰/۱/۱۰ شعبه ۳۳ دیوان عالی کشور، همین که طفل، کبیر و رشید شد؛ از تحت ولایت خارج میشود.[۱۴]
- نظریه شماره ۱۱۳۲/۹۵/۷ مورخ ۱۳۹۵/۰۵/۱۶ اداره کل حقوقی قوه قضاییه
- رای دادگاه درباره اختیار دادگاه در اجازه خروج فرزند بعد از فوت پدر (دادنامه شماره ۹۵۰۹۹۷۰۲۲۳۰۰۰۰۶۵)
منابع
- ↑ اکرم پوررنگ نیا. حضانت و نفقه زوجه. چاپ 1. مادر، 1382. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1351136
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قرادادها). چاپ 9. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 232192
- ↑ علی مهاجری. شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد اول). چاپ 7. فکرسازان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4172196
- ↑ محمدحسین ساکت. حقوق مدنی (جلد اول) (شخصیت و اهلیت در حقوق مدنی). چاپ 1. جنگل، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1270248
- ↑ ابوالقاسم گرجی، سیدحسین صفایی، سیدعزت اله عراقی، اسداله امامی و دیگران. بررسی تطبیقی حقوق خانواده. چاپ 2. دانشگاه تهران، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 180936
- ↑ ابوالقاسم گرجی، سیدحسین صفایی، سیدعزت اله عراقی، اسداله امامی و دیگران. بررسی تطبیقی حقوق خانواده. چاپ 2. دانشگاه تهران، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 180908
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد پنجم) (طلاق، متعه، اولاد، خانواده، انفاق، حجر و قیمومت). چاپ 11. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 252396
- ↑ اسداله لطفی. سلسله مباحث فقهی حقوقی حقوق خانواده (جلد دوم). چاپ 1. خرسندی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2031336
- ↑ ماهنامه کانون سردفتران و دفتریاران سال 1345 شماره 27. مهنا، 1345. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1907808
- ↑ عبدالرسول دیانی. حقوق خانواده (ازدواج و انحلال آن). چاپ 1. میزان، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1053904
- ↑ محمد بروجردی عبده. کلیات حقوق اسلامی. چاپ 1. رهام، 1381. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3570228
- ↑ آیت اله سیدروح اله خمینی. ره توشه قضایی (بیش از یک هزار استفتاء قضایی از محضر حضرت امام خمینی (ره)). چاپ 1. قضا، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 32820
- ↑ یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (جلد دوم) (حقوق خانواده). چاپ 3. فردوسی، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5422512
- ↑ یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (جلد دوم) (حقوق خانواده). چاپ 3. فردوسی، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 192436