ماده ۱۷۹ قانون مدنی
ماده ۱۷۹ قانون مدنی: شکار کردن، موجب تملک است.
توضیح واژگان
به فرآیندی که جهت بیرون آوردن موجودات آبی، از زیستگاه طبیعی آنان صورت می پذیرد؛ صید گویند.[۱]
کلیات توضیحی تفسیری دکترین
حیواناتی که از قابلیت شکار برخوردار بوده؛ و دارای مالک خاص نباشند؛ در زمره اموال مباح قرار داشته؛ و شکار آنان، با رعایت موازین قانونی امکانپذیر است.[۲] و حیوانی که موضوع شکار است؛ باید از مباحات باشد.[۳]
شکار، اعم از صید ماهی است.[۴]
تملک اشخاص، نسبت به حیواناتی که بدون رعایت مقررات قانونی، شکار می گردند؛ منتفی است.[۵]
صید و شکار، در دسته مباحات اصلی قرار دارند.[۶]
شکار، مختص حیوانات وحشی است. یعنی مبادرت به فرار نمایند؛ نظیر پرندگان و آهو.[۷]
تملک از طریق شکار، زمانی محقق می گردد که صیاد، بر حیوان موردنظر خود، تسلط و استیلا یافته؛ و یا اینکه او را، به وسیله یکی از آلات عرفی شکار، صید نماید[۸]
به محض اسیرشدن حیوان در تله یا آلت شکار، تملک حاصل گردیده؛ و دیگر، نیازی به اخذ ید بر آن حیوان نیست.[۹]
اگر شخص، قصد حیازت داشته؛ اما حیوان را، با وسایلی غیر متعارف به دست آورده باشد؛ شکار محقق شده است. نظیر زمانی که شخصی، با قصد حیازت، درب را باز می گذارد تا پرنده، وارد اتاق گردد.[۱۰]
جهت تحقق شکار، قصد صیاد شرط است. بنابراین اگر شخصی، به جهت تفریح، سنگی را، به طرف پرنده ای پرتاب نموده؛ و او را به زمین انداخت؛ و دیگری، او را تصرف نمود؛ دراینصورت آن حیوان، متعلق به کسی است که او را، از روی زمین برداشته است.[۱۱]
اگر حیوان، از دام یا تله خود فرار کند؛ تملک به وجود نیامده؛ و شخص دیگری می تواند آن را شکار کند[۱۲]
اگر شکارچی، پس از صید حیوان، بدون قصد اعراض، او را رها نمود؛ دیگری نمی تواند آن حیوان را شکار نماید.[۱۳]
حیواناتی را که در آنها، آثار تملک، نظیر قلاده و ... نمایان است؛ نمی توان شکار نمود.[۱۴] [۱۵]مگر پس از تحقیق، و پیدا نشدن مالک آن.[۱۶]
با صید رئیس زنبورهای عسل، شکارچی، مالک سایر زنبورهایی می گردد که به تبع سرگروه خود، در حال انجام فعالیت هستند.[۱۷]
شکار، نسبت به حیوانات فاقد مالک، امکانپذیر است[۱۸]
حیوان اهلی را، نمی توان شکار نمود؛ زیرا اینگونه حیوانات؛ غالباً و بلکه همیشه، دارای مالک هستند[۱۹]
شکار آن دسته از حیوانات وحشی، که در آنان، علائم تملک وجود دارد؛ ممنوع است.[۲۰]
حیوانات وحشی، در دسته اموال مباح قرار داشته؛ و شکار آنان بلامانع است.[۲۱]
مستندات فقهی
با استناد به روایتی از امام علی، اگر شخصی، پرنده ای را ببیند؛ و در کمین او بنشیند تا در فرصتی مناسب، او را صید نماید؛ و در همین اثنا، شخص دیگری بیاید و آن حیوان را، به چنگ آورد؛ دراینصورت پرنده، متعلق به شخص دوم است.[۲۲]
سوابق فقهی
آلات شکار، ممکن است حیوان، و یا اشیایی بی جان باشد.[۲۳]
اگر شخصی، پرنده ای را با تیر زخمی نماید؛ ولی آن حیوان از مقاومت بازنایستاده؛ و همچنان به فرار ادامه دهد؛ و شخص دیگری، با تیر، او را از پا درآورد؛ دراینصورت آن پرنده، متعلق به شخص دوم است.[۲۴]
منابع
- ↑ محسن قره باغی. ترمینولوژی قوانین و مقررات. چاپ 2. مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1533208
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 12196
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 103656
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 12200
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 187884
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 238396
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 238396
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 238396
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 238396
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 238396
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 238396
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 238396
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 238396
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 526012
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 238396
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 238396
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 238396
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 526008
- ↑ منصور عدل. حقوق مدنی. چاپ 1. خرسندی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1060124
- ↑ منصور عدل. حقوق مدنی. چاپ 1. خرسندی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1060124
- ↑ مجله علمی انتقادی حقوقی کانون وکلا سال پانزدهم شماره مسلسل 87 آذر و دی 1342. کانون وکلای دادگستری مرکز، 1342. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1573536
- ↑ حمید محمدی. عدالت قضایی در احکام قضات. چاپ 1. سینا، 1385. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1589300
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 38952
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 39060