ماده ۱۰۷۹ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (Wikihagh admin صفحهٔ ماده 1079 قانون مدنی را به ماده ۱۰۷۹ قانون مدنی منتقل کرد: فارسی سازی نویسه ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
مهر باید بین طرفین تا حدی که رفع جهالت آن‌ها بشود معلوم باشد.
مهر باید بین طرفین تا حدی که رفع جهالت آن‌ها بشود معلوم باشد.
 
*{{زیتونی|مشاهده ماده قبلی}}
*{{زیتونی|مشاهده ماده بعدی}}
== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
جهالت در لغت، یعنی نادانی، ندانستن، ناآگاهی. و در فقه، به ناآگاهی توجه برانگیز یکی از طرفین، نسبت به مورد معامله، جهالت گویند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دانشنامه حقوق خصوصی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=محراب فکر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=420496|صفحه=|نام۱=مسعود|نام خانوادگی۱=انصاری|نام۲=محمدعلی|نام خانوادگی۲=طاهری|چاپ=2}}</ref>
جهالت در لغت، یعنی نادانی، ندانستن، ناآگاهی. و در فقه، به ناآگاهی توجه برانگیز یکی از طرفین، نسبت به مورد معامله، جهالت گویند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دانشنامه حقوق خصوصی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=محراب فکر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=420496|صفحه=|نام۱=مسعود|نام خانوادگی۱=انصاری|نام۲=محمدعلی|نام خانوادگی۲=طاهری|چاپ=2}}</ref>
خط ۳۴: خط ۳۵:
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{مواد قانون مدنی}}

نسخهٔ ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۱۱

مهر باید بین طرفین تا حدی که رفع جهالت آن‌ها بشود معلوم باشد.

  • مشاهده ماده قبلی
  • مشاهده ماده بعدی

توضیح واژگان

جهالت در لغت، یعنی نادانی، ندانستن، ناآگاهی. و در فقه، به ناآگاهی توجه برانگیز یکی از طرفین، نسبت به مورد معامله، جهالت گویند. [۱]

مهریه یعنی کابین. [۲] و به مالی که زوج، حین ازدواج، به زوجه اعطا کند؛ مهریه گویند. [۳] و مهریه، مالی است معین، که حین نکاح، بر ذمه زوج، قرارمی گیرد. [۴]

به مهریه ای که میزان آن، در عقد نکاح معین می گردد؛ مهرالمسمی گویند. [۵]

قابل تملک بودن، یعنی قابلیت نقل و انتقال، حسب قانون یا شرع. [۶]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

مهریه ممکن است عین معین، کلی، و یا منفعت باشد. [۷] و ممکن است عملی معین را، به عنوان مهریه قرار داد. [۸] و می توان حقوق مالی، نظیر حق تحجیر را، به عنوان مهریه تعیین نمود.[۹]

درمورد معین بودن مهریه، بر خلاف سایر توافقات، امکان مسامحه وجود داشته؛ و صرف موجود بودن عین، کفایت می کند. [۱۰]

هرچند مهریه، عوض محسوب نگردیده؛ و از ارکان عقد نمی باشد؛ و عدم ذکر آن، به اعتبار نکاح، لطمه ای وارد نمی آورد؛ لیکن مهر باید بین طرفین، تا حدی که رفع جهالت آن‌ها بشود؛ معلوم باشد. [۱۱]

نیازی نیست که مهریه در نکاح، همچون عوض سایر معاملات، کاملاً معلوم باشد؛ لیکن علم اجمالی به آن، در حد رفع جهالت، کفایت می کند. پس اگر مهریه، عین معین باشد؛ مشاهده کافی بوده؛ و درمورد کلی فی الذمه، می توان به ذکر اوصاف کلی، بسنده نمود. [۱۲]

سوابق فقهی

در موردی که مهریه، به اندازه ای مجهول بوده؛ که قابل استعلام نباشد؛ چنین مهری باطل است نظیر عنوان حیوان یا شیئ و ... [۱۳]

مهریه می تواند به طور تردید، از جهت کمی و کیفی و ارزش، یکی از دو شیئ باشد. [۱۴]

رویه های قضایی

به موجب نظریه مشورتی شماره 1565/7 مورخه 30/2/1382 اداره حقوقی قوه قضاییه، و نظریه کمیسیون نشست های قضایی، به مناسبت نشست قضات دادگستری بجنورد، چنانچه نوع سکه بهار آزادی، مشخص نگردیده باشد؛ زوج می تواند سکه طرح جدید یا قدیم را، به زوجه تقدیم نموده؛ و نمی توان وی را، ملزم به پرداخت نوع گرانتر نمود. [۱۵] [۱۶]

به موجب دادنامه شماره 1328 مورخه 15/11/1372 شعبه 30 دیوان عالی کشور، مهر باید بین طرفین، تا حدی که رفع جهالت آن‌ها بشود؛ معلوم باشد. [۱۷]

مصادیق و نمونه ها

درصورتیکه مهریه، آموزش قرآن باشد؛ آموزش تا حدی که زن، بتواند به طور مستقل قران بخواند؛ کفایت می کند. [۱۸]

منابع

  1. مسعود انصاری و محمدعلی طاهری. دانشنامه حقوق خصوصی (جلد دوم). چاپ 2. محراب فکر، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 420496
  2. فصلنامه دیدگاه های حقوقی شماره 48 زمستان 1388. دانشکده علوم قضایی و خدمات اداری، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 623748
  3. یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (شرکت، ودیعه، جعاله و احکام راجع به آن). چاپ 2. فردوسی، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 146744
  4. حسن رحیمی. مجله دادگستر ، شماره 26 ، تابستان 1386. بنیاد رسالت، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2165228
  5. مصطفی جباری و حمید (ترجمه) مسجدسرایی. فقه تطبیقی با نگاهی به قانون مدنی (احوال شخصیه) (ترجمه و تبیین جلد دوم الفقه علی المذاهب الخمسه). چاپ 1. ققنوس، 1379.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1178964
  6. اسداله لطفی. سلسله مباحث فقهی حقوقی حقوق خانواده (جلد اول). چاپ 1. خرسندی، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4790932
  7. سیدمحمدرضا حسینی. قانون مدنی در رویه قضایی. چاپ 4. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 173252
  8. عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم). چاپ 1. سمت، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 52616
  9. اسداله لطفی. سلسله مباحث فقهی حقوقی حقوق خانواده (جلد اول). چاپ 1. خرسندی، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4790888
  10. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 210556
  11. محمود حکمت نیا. مسئولیت مدنی در فقه امامیه (مبانی و ساختار). چاپ 2. پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 414556
  12. محمدمجتبی رودیجانی. حقوق مدنی (جلد هفتم) (عقود معین اذنی و وثیقه ای). چاپ 1. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 893312
  13. گزیده ای از پایان نامه های علمی در زمینه حقوق جزای اختصاصی (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 655700
  14. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 210564
  15. فصلنامه رهنمون دوره ی جدید سال اول شماره 1 زمستان 1381. مدرسه عالی شهید مطهری، 1381.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 315184
  16. مهراب داراب پور. قاعده مقابله با خسارات. چاپ 1. گنج دانش، 1377.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1413724
  17. آیت اله سیدروح اله خمینی. ره توشه قضایی (بیش از یک هزار استفتاء قضایی از محضر حضرت امام خمینی (ره)). چاپ 1. قضا، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 33832
  18. عباس زراعت. محشای قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوق ایران. چاپ 3. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 557776