ماده ۱۳۲۴ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن رویه ی قضایی)
خط ۱۷: خط ۱۷:


امارات قضایی، مبتنی بر ظن موردی هستند نه نوعی، و ممکن است به تناسب دعوایی خاص و به طور موردی، مورد استناد قرارگیرند؛ هرچند فاقد جنبه غلبه و ظاهر باشند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ادله اثبات دعوا|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3480844|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=کریمی|چاپ=3}}</ref>
امارات قضایی، مبتنی بر ظن موردی هستند نه نوعی، و ممکن است به تناسب دعوایی خاص و به طور موردی، مورد استناد قرارگیرند؛ هرچند فاقد جنبه غلبه و ظاهر باشند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ادله اثبات دعوا|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3480844|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=کریمی|چاپ=3}}</ref>
== رویه های قضایی ==
* [[رای دادگاه درباره اعتبار چک بدون تاریخ (دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۰۱۰۱۳۷۱)]]


== مقالات مرتبط ==
== مقالات مرتبط ==

نسخهٔ ‏۱۲ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۰۲

ماده ۱۳۲۴ قانون مدنی: اماراتی که به نظر قاضی واگذار شده عبارت است از اوضاع و احوالی در خصوص مورد و در صورتی قابل استناد است که دعوا به شهادت شهود قابل اثبات باشد یا ادله‌ی دیگر را تکمیل کند.

توضیح واژگان

به اماره قانونی که خلاف آن، قابل اثبات باشد؛ اماره قانونی ساده گویند. [۱]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

اماره قانونی، در مقابل اماره قضایی، تاب مقاومت ندارد. [۲] و به عقیده برخی از حقوقدانان، اماره قضایی، نمی تواند جایگزین اماره قانونی گردد. زیرا اماره قانونی، استقرای قانونگذار بوده؛ و قاضی، حق ندارد با نادیده گرفتن نظر مقنن، به استقرای خود عمل کند. اما به نظر برخی دیگر، این دو اماره، از یک نوع نیستند؛ تا بتوان قاضی را مکلف به تبعیت از استقرای قانونگذار دانست. اماره قضایی، دلالت بر عدم اعتبار اماره قانونی نداشته؛ و فقط وجود رابطه ای را که قانونگذار مفروض دانسته؛ در یک دعوای خاص جاری نمی داند. [۳] و به هنگام تعارض بین امارات قانونی و قضایی، اماره قضایی مقدم است؛ البته چنین نظری، عاری از مسامحه نبوده؛ بلکه مبنای اماره قانونی، غلبه و ظن نوعی است؛ و از همه مهمتر اینکه، به تصویب قانونگذار رسیده است. و درصورتی می توان اعتبار اماره قانونی را، منتفی دانست که اماره قضایی، برای قاضی مفید علم و یقین باشد؛ لذا دیگر نمی توان علم او را، اماره محسوب نمود؛ بلکه علم قاضی، دلیلی است متقن، که اماره قانونی، تاب مقاومت در برابر آن را ندارد. [۴]

اماره، به دو نوع قضایی و قانونی، قابل تقسیم است. [۵]

در تشخیص اماره قضایی، استنباط قاضی از وقایع و نشانه های دعوا، ملاک است. [۶]

امارات قضایی، نامحدود بوده؛ و منحصر به تعداد معینی نیستند. [۷]

میزان اعتبار و ارزش امارات قضایی، به نظر قاضی بستگی داشته؛ و درواقع، او است که باید اقناع شود. [۸] و اماره قضایی، موجد علم شخصی برای قاضی است. [۹]

امارات قضایی، مبتنی بر ظن موردی هستند نه نوعی، و ممکن است به تناسب دعوایی خاص و به طور موردی، مورد استناد قرارگیرند؛ هرچند فاقد جنبه غلبه و ظاهر باشند. [۱۰]

رویه های قضایی

مقالات مرتبط

بررسی فقهی ـ حقوقی حکم غیابی

تجلی قرآن در مبسوط استاد جعفری لنگرودی

منابع

  1. عباس زراعت و حمیدرضا حاجی زاده. ادله اثبات دعوا. چاپ 2. قانون مدار، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1227580
  2. ناصر کاتوزیان. مجموعه مقالات گامی به سوی عدالت (جلد سوم) (حقوق خصوصی و اسلامی). چاپ 1. میزان، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1089564
  3. سیدمحسن صدرزاده افشار. ادله اثبات دعوی در حقوق ایران. چاپ 4. مرکز نشر دانشگاهی، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 214860
  4. عبدالرسول دیانی. ادله اثبات دعوا در امور مدنی و کیفری. چاپ 1. تدریس، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1642168
  5. شهرام گودرزی. تحصیل نامشروع دلیل در دادرسی های مدنی. چاپ 1. جنگل، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2757092
  6. ناصر کاتوزیان. اثبات و دلیل اثبات (جلد دوم) (شهادت- اماره- سوگند و اصول عملی). چاپ 5. میزان، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 164224
  7. عباس کریمی. ادله اثبات دعوا. چاپ 3. میزان، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3480844
  8. عباس کریمی. ادله اثبات دعوا. چاپ 3. میزان، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3480844
  9. علیرضا نوجوان. نقش دادرس در اثبات دعوای مدنی. چاپ 1. جنگل، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2122416
  10. عباس کریمی. ادله اثبات دعوا. چاپ 3. میزان، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3480844