ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
جز (Wikihagh admin صفحهٔ ماده 1100 قانون مدنی را به ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی منتقل کرد: فارسی سازی نویسه ها) |
Abozarsh12 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
در صورتی که مهرالمسمی مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد یا ملک غیر باشد در صورت اول و دوم زن مستحق مهرالمثل خواهد بود و در صورت سوم مستحق مثل یا قیمت آن خواهد بود مگر این که صاحب مال اجازه نماید. | در صورتی که مهرالمسمی مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد یا ملک غیر باشد در صورت اول و دوم زن مستحق مهرالمثل خواهد بود و در صورت سوم مستحق مثل یا قیمت آن خواهد بود مگر این که صاحب مال اجازه نماید. | ||
*{{زیتونی|مشاهده ماده قبلی}} | |||
*{{زیتونی|مشاهده ماده بعدی}} | |||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
به مهریه ای که میزان آن، در عقد نکاح معین می گردد؛ مهرالمسمی گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه تطبیقی با نگاهی به قانون مدنی (احوال شخصیه) (ترجمه و تبیین جلد دوم الفقه علی المذاهب الخمسه)|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1178964|صفحه=|نام۱=مصطفی|نام خانوادگی۱=جباری|نام۲=حمید (ترجمه)|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> و به مهریه ای که با تراضی طرفین، حین العقد تعیین می گردد؛ مهرالمسمی گویند<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق شهروندی در امور خانواده|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1588660|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> و مال معینی را که توسط طرفین، یا شخص ثالث مأذون از سوی آنان، به عنوان مهریه تعیین گردد؛ مهرالمسمی می نامند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مطالبات زوجه و روش وصول آن (مهریه، نفقه، اجرت المثل، نحله، شرط تنصیف دارایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2800604|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=مهرپور|نام۲=محمد|نام خانوادگی۲=روشن|چاپ=1}}</ref> | به مهریه ای که میزان آن، در عقد نکاح معین می گردد؛ مهرالمسمی گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه تطبیقی با نگاهی به قانون مدنی (احوال شخصیه) (ترجمه و تبیین جلد دوم الفقه علی المذاهب الخمسه)|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1178964|صفحه=|نام۱=مصطفی|نام خانوادگی۱=جباری|نام۲=حمید (ترجمه)|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> و به مهریه ای که با تراضی طرفین، حین العقد تعیین می گردد؛ مهرالمسمی گویند<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق شهروندی در امور خانواده|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1588660|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> و مال معینی را که توسط طرفین، یا شخص ثالث مأذون از سوی آنان، به عنوان مهریه تعیین گردد؛ مهرالمسمی می نامند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مطالبات زوجه و روش وصول آن (مهریه، نفقه، اجرت المثل، نحله، شرط تنصیف دارایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2800604|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=مهرپور|نام۲=محمد|نام خانوادگی۲=روشن|چاپ=1}}</ref> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۴: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{مواد قانون مدنی}} |
نسخهٔ ۲۶ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۳۹
در صورتی که مهرالمسمی مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد یا ملک غیر باشد در صورت اول و دوم زن مستحق مهرالمثل خواهد بود و در صورت سوم مستحق مثل یا قیمت آن خواهد بود مگر این که صاحب مال اجازه نماید.
- مشاهده ماده قبلی
- مشاهده ماده بعدی
توضیح واژگان
به مهریه ای که میزان آن، در عقد نکاح معین می گردد؛ مهرالمسمی گویند.[۱] و به مهریه ای که با تراضی طرفین، حین العقد تعیین می گردد؛ مهرالمسمی گویند[۲] و مال معینی را که توسط طرفین، یا شخص ثالث مأذون از سوی آنان، به عنوان مهریه تعیین گردد؛ مهرالمسمی می نامند. [۳]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
مهرالمثل، با توجه به شئونات زن و امثال او، تعیین می گردد.[۴]
در تعیین مهرالمثل، حسب زن، یعنی اوصاف زیبا و افتخارات و مزیت های او، ملاک است نه نسب و آباء و اجداد وی.[۵] و مهرالمثل، با توجه به چهره، بکارت، شئونات خانوادگی و عرف مکان، تعیین می گردد. [۶] و در مهرالمثل، وضعیت طبیعی زن نظیر زیبایی، و موقعیت اجتماعی وی، و درواقع آنچه که موجب ترغیب شوهر به او شده؛ ملاک است. و البته در تعیین مهرالمثل، مقتضیات زمانی و مکانی هم، مؤثر است. [۷]
هر گاه مهر، عین معین باشد؛ و معلوم گردد قبل از عقد، معیوب بوده؛ و یا بعد از عقد و قبل از تسلیم، معیوب گردد؛ زوجه، حق اعمال خیار فسخ نسبت به مهریه را داشته؛ که دراینصورت، مستحق مهرالمثل خواهدبود. همچنین زن، می تواند مهریه معیوب را، پذیرفته و ارش نیز دریافت دارد.[۸] [۹]
مهریه به پنج دسته قابل تقسیم است: مهرالمسمی، مهرالمثل، مهرالسنه، مهرالمتعه و مهرالمفوضه. [۱۰]
اگر مهلتی که برای تأدیه مهریه، تعیین گردیده؛ مبهم و یا مجمل باشد؛ دراینصورت، مهریه باطل بوده؛ و زن، مستحق مهرالمثل است.[۱۱]
نکاح، از عقود معاوضی نبوده؛ و مهریه در آن، نقش عوض را ایفا نمی نماید. انسان در مقابل هیچ مالی، قابل معامله نبوده؛ و مهریه در نکاح دائم، الزامی است قانونی، که واجد جنبه فرعی می باشد. اخلاق عمومی نیز، مهریه را از انگیزه های اصلی ازدواج محسوب ننموده؛ و تراضی طرفین در ازدواج را، نمی توان وابسته به صداق دانست. لذا بطلان مهریه، منجربه فساد نکاح نمی گردد. [۱۲]
اگر طرفین توافق نموده باشند که مهریه، دارای اوصاف معینی بوده؛ و مرد به تعهد خود عمل ننموده؛ و مالی را که فاقد اوصاف مزبور است؛ به زوجه اعطاء نماید؛ مانند موردی که شوهر، مکلف به پرداخت النگوی طلا به وزن 10 گرم و عیار 18 بوده؛ ولی به جای آن، یک النگوی تقریباً مشابه، اما با وزن 8 گرم و عیار 14، تقدیم نموده باشد؛ دراینصورت با وحدت ملاک از ماده مورد بحث، زوج حسب مورد، مکلف به پرداخت مثل یا قیمت آن مال می باشد.[۱۳]
درصورت بطلان مهریه، چون توافق درمورد آن مال، باطل بوده؛ انگار که هیچ مهری معین نگردیده است؛ و درصورت دخول، مهرالمثل ثابت شده؛ و در فرض وقوع طلاق پیش از مقاربت نیز، هیچ مالی بر عهده شوهر نیست. [۱۴]
سوابق فقهی
بطلان مهریه، سبب فساد نکاح نمی گردد. در مقابل، اینگونه نظر داده اند که فساد مهریه، نکاح را نیز، از اعتبار می اندازد. [۱۵]
در صورتی که مهرالمسمی، ملک غیر باشد؛ زن مستحق مثل یا قیمت آن، خواهد بود؛ درمقابل، نظر داده اند که در فرض مزبور، زوج مکلف به پرداخت مهرالمثل خواهدبود. [۱۶]
در صورتی که مهرالمسمی مجهول باشد؛ عقد صحیح بوده، و زوج مکلف به پرداخت مهرالمثل می باشد. [۱۷]
در صورتی که مهرالمسمی، مجهول باشد؛ یا مالیت نداشته باشد؛ یا ملک غیر باشد؛ در صورت اول و دوم، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود؛ مشروط بر آنکه، بین او و زوج، دخول واقع شده باشد. [۱۸]
مصادیق و نمونه ها
اگر مهریه زوجه، صد سکه بهار آزادی بوده، و زوج سکه های متعلق به غیر را، به همسرش اعطاء نماید؛ و ازطرفی، مالک سکه ها، رضایت ندهد؛ دراینصورت مرد، باید مثل آن اموال را، برای همسرش تهیه نماید. اما اگر شوهر، باغ متعلق به دیگری را، به عنوان مهریه زوجه قرارداده، و مالک مال، راضی نباشد؛ دراینصورت مرد، مکلف به پرداخت قیمت آن مال به زوجه است. [۱۹]
اگر مهریه زن مسلمان، خوک باشد؛ چنین مهری باطل بوده؛ و زن مستحق مهرالمثل است. [۲۰]
مهریه ای که عبارت از خانه یا مغازه مرد باشد؛ صحیح نیست؛ و باید به طور دقیق، معلوم گردد که کدام یک از آنها، مدنظر است. [۲۱]
اگر مهریه 114 سکه طلا بوده؛ و نوع آن، از نظر بهار آزادی یا سکه امامی و یا سکه یک گرمی و ...، مشخص نگردد؛ چنین مهری صحیح نیست. [۲۲]
منابع
- ↑ مصطفی جباری و حمید (ترجمه) مسجدسرایی. فقه تطبیقی با نگاهی به قانون مدنی (احوال شخصیه) (ترجمه و تبیین جلد دوم الفقه علی المذاهب الخمسه). چاپ 1. ققنوس، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1178964
- ↑ حقوق شهروندی در امور خانواده. چاپ 2. جنگل، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1588660
- ↑ حسین مهرپور و محمد روشن. مطالبات زوجه و روش وصول آن (مهریه، نفقه، اجرت المثل، نحله، شرط تنصیف دارایی). چاپ 1. جنگل، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2800604
- ↑ محمد بروجردی عبده. کلیات حقوق اسلامی. چاپ 1. رهام، 1381. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3573288
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 328216
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 210776
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد چهارم) (شخصیت، تابعیت، اسناد سجل احوال، اقامتگاه، قرابت، نکاح و فسخ آن). چاپ 13. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 692460
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد چهارم) (شخصیت، تابعیت، اسناد سجل احوال، اقامتگاه، قرابت، نکاح و فسخ آن). چاپ 13. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 693164
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1443984
- ↑ حسین مهرپور و محمد روشن. مطالبات زوجه و روش وصول آن (مهریه، نفقه، اجرت المثل، نحله، شرط تنصیف دارایی). چاپ 1. جنگل، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2800600
- ↑ سیدمرتضی قاسم زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 367796
- ↑ ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی خانواده (جلد اول) (نکاح و طلاق، روابط زن و شوهر). چاپ 1. شرکت سهامی انتشار، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3063812
- ↑ ناصر کاتوزیان. مجموعه مقالات گامی به سوی عدالت (جلد سوم) (حقوق خصوصی و اسلامی). چاپ 1. میزان، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1088400
- ↑ ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی خانواده (جلد اول) (نکاح و طلاق، روابط زن و شوهر). چاپ 1. شرکت سهامی انتشار، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3063824
- ↑ محمدابراهیم قزوینی. حقوق مدنی بررسی فقهی و حقوقی حقوق خانواده کتاب اول نکاح. چاپ 1. راه نوین، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3872020
- ↑ محمدابراهیم قزوینی. حقوق مدنی بررسی فقهی و حقوقی حقوق خانواده کتاب اول نکاح. چاپ 1. راه نوین، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3872020
- ↑ فصلنامه حقوقی مجد سال دوم ، شماره هفتم ، زمستان 1387. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1831068
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط حقوق مدنی (حقوق خانواده). چاپ 4. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 141648
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 211356
- ↑ محمدابراهیم قزوینی. حقوق مدنی بررسی فقهی و حقوقی حقوق خانواده کتاب اول نکاح. چاپ 1. راه نوین، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3872020
- ↑ سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی و ساختارهای سیاسی. چاپ 1. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3732384
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 211344