ماده ۱۷۱ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
جز (Nasim صفحهٔ ماده 171 قانون مدنی را به ماده ۱۷۱ قانون مدنی منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
هر کس حیوان ضاله پیدا نماید باید آن را به مالک آن رد کند و اگر مالک را نشناسد باید به حاکم یا قائممقام او تسلیم کند والا ضامن خواهد بود اگر چه آن را بعد از تصرف رها کرده باشد. | '''ماده ۱۷۱ قانون مدنی''': هر کس [[حیوان ضاله]] پیدا نماید باید آن را به مالک آن رد کند و اگر مالک را نشناسد باید به [[حاکم شرع|حاکم]] یا قائممقام او تسلیم کند والا [[مسئولیت|ضامن]] خواهد بود اگر چه آن را بعد از [[تصرف]] رها کرده باشد. | ||
* {{زیتونی|[[ماده ۱۷۰ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}} | |||
* {{زیتونی|[[ماده ۱۷۲ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}} | |||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
به حیوان دارای مالک، که متصرف فعلی آن معلوم نباشد؛ | به حیوان دارای مالک، که متصرف فعلی آن معلوم نباشد؛ «حیوان ضاله» گویند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=329652|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> همچنین به حیوانی که مالک آن، معلوم نباشد نیز ضاله گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دانشنامه حقوق خصوصی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=محراب فکر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=421500|صفحه=|نام۱=مسعود|نام خانوادگی۱=انصاری|نام۲=محمدعلی|نام خانوادگی۲=طاهری|چاپ=2}}</ref> | ||
== | == نکات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
در هیچ شرایطی، یابنده، حق تصرف حیوان ضاله را نداشته؛ و حسب مورد، باید آن را به مالک، حاکم یا قائم مقام وی تحویل دهد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالکیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2941452|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=30}}</ref> منظور از حاکم در این ماده، حاکم شرع بوده؛ و منظور از قائم مقام وی، عدول مؤمنین میباشند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1709932|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> | |||
مفاد این ماده، از مصادیق [[اذن عام|اذن عامی]] است که قانونگذار، به یابندگان مال اعطا نمودهاست،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=80780|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دایرةالمعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4214020|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> چرا که چنین اذنی، منجر به ایجاد «[[اباحه به شرط ضمان|اباحه با ضمان]]» میگردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دایرةالمعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4214020|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> | |||
== مطالعات فقهی == | |||
== مستندات فقهی == | === مستندات فقهی === | ||
با استناد به روایتی از امام علی، اگر شخصی، حیوان متعلق به خود | با استناد به روایتی از امام علی، اگر شخصی، حیوان متعلق به خود را در نزدیکی آب و علف، رها نموده باشد؛ آن حیوان، همچنان متعلق به او بوده؛ و هر زمان که خواست؛ میتواند او را با خود ببرد، اما اگر حیوانی، در محلی دور از آب و علف، رها شده باشد؛ ملک کسی است که از او مراقبت میکند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (بخش مدنی) (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1814500|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=9}}</ref> | ||
== سوابق فقهی == | === سوابق فقهی === | ||
اگر حیوان گم شده، توانایی مقاومت در برابر درندگان کوچک را نداشته باشد؛ یابنده | اگر حیوان گم شده، توانایی مقاومت در برابر درندگان کوچک را نداشته باشد؛ یابنده میتواند آن را بگیرد؛ و بنا بر [[احتیاط واجب]]، در همان محل، حیوان را [[تعریف لقطه|تعریف]] نماید؛ و اگر مالک حیوان پیدا نشود؛ میتواند آن را با ضمان برای مالکش در صورتی که پیدا شود؛ [[مالکیت|تملک]] نموده؛ یا فروخته؛ یا بخورد؛ یا اینکه برای مالکش حفظ نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=38896|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref> | ||
اگر شخصی حیوانی | اگر شخصی حیوانی را در آبادی یافت و آن را با دستش گرفت؛ بر او واجب است که به جستجوی مالک حیوان بپردازد و چنانچه از پیدا نمودن مالک، ناامید گردید؛ حیوان یا بهای آن را [[صدقه]] دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=38904|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref> | ||
== | == رویههای قضایی == | ||
به موجب دادنامه شماره | به موجب [[دادنامه]] شماره ۱۴۵۱ مورخه ۲۲/۶/۱۳۱۷ [[دیوان عالی کشور]]، تصرف در حیوانات ضاله، [[خیانت در امانت]] محسوب نگردیده؛ و مستوجب [[ضمانت اجرای حقوقی|ضمانت اجراهای حقوقی]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اصول قضایی (جزایی) دیوانعالی کشور|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=رهام|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5595912|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=2}}</ref> | ||
انتقادات | == انتقادات == | ||
قانونگذار، تصریح ننمودهاست که حیوان ضاله، باید در مناطق غیرمسکونی یافت گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1709924|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> | |||
قانونگذار، تصریح | قانونگذار، باید تصریح مینمود که یابنده حیوان ضاله، میتواند آن را به حاکم تحویل داده؛ یا به صورت [[ودیعه|امانت]]، پیش خود نگهدارد؛ یا اینکه بدون تعریف و با [[مسئولیت|ضمان]] به نفع مالک، تملک نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1709924|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> | ||
== منابع == | |||
{{پانویس|۲}} | |||
{{مواد قانون مدنی}} | |||
[[رده:مواد قانون مدنی]] | |||
[[رده:اموال]] | |||
[[رده:اشیای پیدا شده و حیوانات ضاله]] | |||
[[رده:در اسباب تملک]] | |||
[[رده:در حیوانات ضاله]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۴۷
ماده ۱۷۱ قانون مدنی: هر کس حیوان ضاله پیدا نماید باید آن را به مالک آن رد کند و اگر مالک را نشناسد باید به حاکم یا قائممقام او تسلیم کند والا ضامن خواهد بود اگر چه آن را بعد از تصرف رها کرده باشد.
توضیح واژگان
به حیوان دارای مالک، که متصرف فعلی آن معلوم نباشد؛ «حیوان ضاله» گویند،[۱] همچنین به حیوانی که مالک آن، معلوم نباشد نیز ضاله گویند.[۲]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
در هیچ شرایطی، یابنده، حق تصرف حیوان ضاله را نداشته؛ و حسب مورد، باید آن را به مالک، حاکم یا قائم مقام وی تحویل دهد،[۳] منظور از حاکم در این ماده، حاکم شرع بوده؛ و منظور از قائم مقام وی، عدول مؤمنین میباشند.[۴]
مفاد این ماده، از مصادیق اذن عامی است که قانونگذار، به یابندگان مال اعطا نمودهاست،[۵][۶] چرا که چنین اذنی، منجر به ایجاد «اباحه با ضمان» میگردد.[۷]
مطالعات فقهی
مستندات فقهی
با استناد به روایتی از امام علی، اگر شخصی، حیوان متعلق به خود را در نزدیکی آب و علف، رها نموده باشد؛ آن حیوان، همچنان متعلق به او بوده؛ و هر زمان که خواست؛ میتواند او را با خود ببرد، اما اگر حیوانی، در محلی دور از آب و علف، رها شده باشد؛ ملک کسی است که از او مراقبت میکند.[۸]
سوابق فقهی
اگر حیوان گم شده، توانایی مقاومت در برابر درندگان کوچک را نداشته باشد؛ یابنده میتواند آن را بگیرد؛ و بنا بر احتیاط واجب، در همان محل، حیوان را تعریف نماید؛ و اگر مالک حیوان پیدا نشود؛ میتواند آن را با ضمان برای مالکش در صورتی که پیدا شود؛ تملک نموده؛ یا فروخته؛ یا بخورد؛ یا اینکه برای مالکش حفظ نماید.[۹]
اگر شخصی حیوانی را در آبادی یافت و آن را با دستش گرفت؛ بر او واجب است که به جستجوی مالک حیوان بپردازد و چنانچه از پیدا نمودن مالک، ناامید گردید؛ حیوان یا بهای آن را صدقه دهد.[۱۰]
رویههای قضایی
به موجب دادنامه شماره ۱۴۵۱ مورخه ۲۲/۶/۱۳۱۷ دیوان عالی کشور، تصرف در حیوانات ضاله، خیانت در امانت محسوب نگردیده؛ و مستوجب ضمانت اجراهای حقوقی است.[۱۱]
انتقادات
قانونگذار، تصریح ننمودهاست که حیوان ضاله، باید در مناطق غیرمسکونی یافت گردد.[۱۲]
قانونگذار، باید تصریح مینمود که یابنده حیوان ضاله، میتواند آن را به حاکم تحویل داده؛ یا به صورت امانت، پیش خود نگهدارد؛ یا اینکه بدون تعریف و با ضمان به نفع مالک، تملک نماید.[۱۳]
منابع
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 329652
- ↑ مسعود انصاری و محمدعلی طاهری. دانشنامه حقوق خصوصی (جلد دوم). چاپ 2. محراب فکر، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 421500
- ↑ ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالکیت). چاپ 30. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2941452
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1709932
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول). چاپ 1. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 80780
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دایرةالمعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات). چاپ 1. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4214020
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دایرةالمعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات). چاپ 1. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4214020
- ↑ سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه (بخش مدنی) (جلد دوم). چاپ 9. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1814500
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 38896
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 38904
- ↑ محمد بروجردی عبده. اصول قضایی (جزایی) دیوانعالی کشور. چاپ 2. رهام، 1383. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5595912
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1709924
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1709924