ماده ۱۱۹۹ قانون مدنی
ماده ۱۱۹۹ قانون مدنی: نفقهی اولاد بر عهدهی پدر است پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق به عهدهی اجداد پدری است با رعایت الاقربفالاقرب. در صورت نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم قدرت آنها نفقه بر عهدهی مادر است. هر گاه مادر هم زنده و یا قادر به انفاق نباشد با رعایت الاقربفالاقرب به عهدهی اجداد و جدات مادری و جدات پدری واجبالنفقه است و اگر چند نفر از اجداد و جدات مزبور از حیث درجهی اقربیت مساوی باشند نفقه را باید به حصهی مساوی تأدیه کنند.
توضیح واژگان
نفقه، یعنی تأمین مخارج لازم برای بقای نظام خانواده. [۱]
تعهد انفاق، یعنی تعهد پرداخت نفقه، به موجب قانون یا قرارداد. [۲]
انفاق، در لغت یعنی صرف کردن. [۳]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
اگر برخی از انفاق کنندگان معسر بوده؛ و برخی دیگر توانایی پرداخت نفقه شخص واجب النفقه را، داشته باشند؛ در اینصورت تکلیف از عهده منفق معسر، ساقط شده؛ و به نحو مساوی، بر ذمه سایر انفاق کنندگان قرار می گیرد.[۴] و اگر برخی از انفاق کنندگان، غایب یا ممتنع از پرداخت نفقه اقارب باشند؛ در اینصورت تأدیه نفقه، به نحو مساوی، بر ذمه سایر انفاق کنندگان قرار می گیرد. [۵]
رابطه انفاق، بین اقربای رضاعی جاری نیست. و برای ثبوت نفقه، وجود قرابت نسبی عمودی صعودی یا نزولی، بین منفق و منفقٌ علیه، به همراه سایر شرایط انفاق، شرط است. [۶]
مستندات فقهی
با استناد به روایتی از امام علی، پس از فوت پدر، نفقه طفل، بر عهده نزدیک ترین خویشان او، با رعایت ضوابط وراثت است. [۷]
سوابق فقهی
با حصول شرایطی، ابوین و فرزندان، مکلف به انفاق یکدیگر هستند. [۸]
انفاق پدر و مادر، هر چه بالا روند؛ و انفاق اولاد، هر چه پایین روند؛ با حصول شرایطی واجب است؛ خواه مذکر باشند یا مؤنث، بالغ باشند یا نابالغ، مسلم باشند یا کافر. انفاق اقاربی که در خط اطراف قرار دارند؛ واجب نبوده؛ و مستحب است؛ به خصوص اگر آنها وارث منفق باشند. [۹]
اسباب انفاق، زوجیت است و قرابت بعضیه. منظور از قرابت بعضی، این است که یکی از منفق و یا مستحق نفقه، جزئی از یکدیگر باشند؛ مانند فرزند که جزئی از پدر است. [۱۰]
رویه های قضایی
به نظر کمیسیون نشست های قضایی، به مناسبت نشست قضات دادگستری محمود آباد، نفقه فرزندی که ندار بوده؛ و هنوز نتوانسته باشد به شغل مناسبی، اشتغال ورزد؛ بر عهده پدر است.[۱۱]
به موجب دادنامه شماره 21 مورخه 15/4/1372 شعبه 19 دیوان عالی کشور، با وجود پدر برای فرزند، و موافقت وی جهت پرداخت نفقه، دعوی نفقه علیه پدربزرگ مسموع نیست.[۱۲]
به موجب نظریه مشورتی شماره 10639/7 مورخه 27/12/1382 اداره حقوقی قوه قضاییه، نفقه طفل، بر عهده پدر او است؛ حتی اگر حضانت وی، با مادر باشد؛ درصورت امتناع پدر از تأدیه نفقه فرزند خود، دادگاه او را الزام به انفاق خواهدنمود.[۱۳]
- رای دادگاه درباره اعتبار قرارداد در مورد نفقه فرزند (دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۲۴۰۱۲۴۴)
- نظریه شماره 7/1400/1358 مورخ 1401/03/09 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره شرایط شکلی دادخواست در اقامه ی دعوا به نمایندگی از طفل یا مولی علیه
- رای دادگاه درباره احتساب نفقه آینده فرزند مشترک (دادنامه شماره ۹۵۰۹۹۷۰۲۲۰۲۰۰۳۶۰)
انتقادات
قانون مدنی، درمورد فوت منفق، و یا استنکاف او از تأدیه نفقه اشخاص واجب النفقه، تعیین تکلیف ننموده است.[۱۴]
مذاکرات تصویب
وزیر عدلیه بیان نمودند که پس از فوت پدر، با وجود جد پدری، همه نفقه طفل را، او باید بپردازد؛ و پس از فوت او، سایر اجداد و جدات، به نحو مساوی، ملزم به تأمین نفقه نوه خود خواهندبود. [۱۵]
مقالات مرتبط
- تحول در نظام حقوقی حمایت از کودکان بدون سرپرست
- آسیب شناسی مادة سوم قانون نحوة اهدای جنین به زوجین نابارور (مصوب 8 مرداد 1382)
- مستحق نفقه در باینهی باردار
- بررسی تطبیقی ماهیت حقوقی و شرایط استحقاق نفقه اقارب در حقوق ایران و انگلستان
- حقوق و تکالیف فرزندان ناشی از جنین اهدایی
منابع
- ↑ علی یارارشدی. نفقه زوجه در حقوق ایران و انگلیس. دانشگاه شهید بهشتی، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5108952
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 116308
- ↑ علی یارارشدی. نفقه زوجه در حقوق ایران و انگلیس. دانشگاه شهید بهشتی، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5108928
- ↑ عباسعلی دارویی. قائم مقامی با پرداخت مطالعه ای جامع در پرداخت دین دیگری. چاپ 1. جنگل، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3368512
- ↑ عباسعلی دارویی. قائم مقامی با پرداخت مطالعه ای جامع در پرداخت دین دیگری. چاپ 1. جنگل، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3368592
- ↑ سیدمرتضی قاسم زاده. امور حسبی غایب مفقود الاثر. چاپ 1. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2707456
- ↑ احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و مهدی (ترجمه) حسینیان قمی. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد بیست وششم) (نکاح 2). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2789872
- ↑ آیت اله سیدمحمد موسوی بجنوردی. اندیشه های حقوقی (جلد اول) (حقوق خانواده). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 157344
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 62300
- ↑ اسداله لطفی. ترجمه مباحث حقوقی شرح لمعه. چاپ 4. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2172040
- ↑ مجموعه نشست های قضایی مسائل قانون مدنی. چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5550112
- ↑ یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (جلد دوم) (حقوق خانواده). چاپ 3. فردوسی، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 192448
- ↑ مجموعه قوانین و مقررات خانواده (آرای وحدت رویه و اصراری دیوانعالی کشور، آرای هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، آیین نامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران، مقررات احوال شخصیه مسیحیان پروتستان ایران و...). چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1263224
- ↑ عبدالرسول دیانی. حقوق خانواده (ازدواج و انحلال آن). چاپ 1. میزان، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1053784
- ↑ احمدرضا نائینی. مشروح مذاکرات قانون مدنی. چاپ 1. مرکز پژوهش های مجلس شورا ی اسلامی، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 224520