ماده ۱۷۳ قانون مدنی

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۱ توسط Itbot (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۱۷۳ قانون مدنی: دفینه، مالی است که در زمین یا بنایی دفن شده و بر حسب اتفاق و تصادف پیدا می‌شود.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

«کنز» در لغت، یعنی گنجینه و در اصطلاح، به مالی که در زیر زمین، مدفون گردیده؛ و دفن کننده آن، معلوم نباشد؛ کنز می‌گویند.[۱]

به هر مال پنهان، یا ناپدیدی که نتوان آن را تملک نموده و به‌طور تصادفی یافت گردد؛ «دفینه» گویند،[۲] همچنین به شیئی که در زیر خاک، یا هر مکان دیگر، دفن گردیده باشد؛ دفینه گویند.[۳]

نکات تفسیری دکترین ماده 173 قانون مدنی

دفینه، در دسته اموال بلامالک قرار دارد.[۴] مدفون شدن مال در زیر زمین، شرط دفینه بودن نمی‌باشد؛ بنابراین اگر کسی کتاب عتیقه ای بخرد، و در میان آن، مقداری پول یافت گردد؛ اسکناس‌های مزبور، دفینه است.[۵]

مالی که در نتیجه حفاری به دست آمده؛ متعلق به یابنده است، در این فرض، یابنده، کارفرما است نه کارگر.[۶] کارگری که حسب امر کارفرما، به استخراج دفینه می‌پردازد؛ نمی‌تواند مالکیت آن را ادعا نماید؛ لیکن چنانچه شخصی، به دستور دیگری و با ابتکار خود، دفینه ای را از زیر زمین مباح بیرون آورد؛ آنچه که به دست آورده؛ متعلق به او است.[۷]

سوابق و مستندات فقهی

سوابق و مستندات فقهی

آیه ۸۲ سوره کهف، «وَأَمَّا الْجِدَارُ فَکَانَ لِغُلَامَیْنِ یَتِیمَیْنِ فِی الْمَدِینَةِ وَکَانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُمَا»، دلالت بر مشروعیت مالکیت دفینه دارد.[۸]

مصادیق و نمونه ها

  • آنچه که بر اثر ویران شدن خانه ای در جریان زلزله، مدت‌ها در زیر آوار مدفون می‌ماند؛ دفینه است.[۹]
  • مالی که درون درختان، یا زیر اشیایی قرار داده شده و مدت‌ها به حال خود رها گردیده باشد را می‌توان دفینه محسوب نمود.[۱۰]
  • دفینه، تنها منحصر به طلا و نقره نیست.[۱۱]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 173 قانون مدنی

  1. دفینه به مالی گفته می‌شود که در زمین یا ساختمان دفن شده باشد.
  2. یافتن دفینه معمولاً به صورت اتفاقی و تصادفی صورت می‌گیرد.
  3. دفینه لزوماً نیازی به هدف‌گذاری یا جستجوی پیشین ندارد، بلکه می‌تواند به صورت غیرمنتظره پیدا شود.
  4. وجود دفینه ممکن است در مواردی مالکیت آن را به چالش بکشد و نیاز به روشن شدن وضعیت حقوقی آن باشد.

مقالات مرتبط

منابع

  1. مسعود انصاری و محمدعلی طاهری. دانشنامه حقوق خصوصی (جلد سوم). چاپ 2. محراب فکر، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 107868
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 187812
  3. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 330988
  4. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 183596
  5. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 187816
  6. ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 91800
  7. سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 11948
  8. سیدمرتضی قاسم‌زاده و حسن ره پیک. تبیان حقوق پژوهش نامه قرآنی حقوق (جلد دوم) (حقوق خصوصی). چاپ 1. دادگستر، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1496684
  9. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 330988
  10. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1709952
  11. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1709956