ماده ۶۳۶ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «عاریه‌دهنده علاوه بر اهلیت باید مالک منفعت مالی باشد که عاریه می‌دهد اگر چه...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
عاریه‌دهنده علاوه بر اهلیت باید مالک منفعت مالی باشد که عاریه می‌دهد اگر چه مالک عین نباشد.
'''ماده ۶۳۶ قانون مدنی''': [[معیر|عاریه‌دهنده]] علاوه بر [[اهلیت]] باید [[مالکیت|مالک]] [[منفعت]] [[مال|مالی]] باشد که [[عاریه]] می‌دهد اگر چه مالک [[عین معین|عین]] نباشد.
* {{زیتونی|[[ماده ۶۳۵ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۶۳۷ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
با توجه به اینکه صاحب [[حق انتفاع]]، مالک منافع محسوب نمی‌شود، پس برای عاریه دادن، معیر باید مالک منافع باشد، همچنین [[تاجر|تاجری]] که [[ورشکستگی|ورشکسته]] شده‌است نمی‌تواند مال خود را عاریه دهد، چرا که مالک منافع نیست، و اهلیت [[تبرع]] ندارد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد سوم) (عده)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4490232|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref><ref name=":0">{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1713484|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> البته غیر مالک می‌تواند [[عین مستعاره]] را [[معامله فضولی|فضولتا]] به عاریه بدهد با این توضیح که [[نفوذ]] آن منوط به [[اذن|اجازه]] مالک است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=237964|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref>


== توضیح واژگان ==
یکی از دلایلی که صحت عاریه را در مالکیت منافع احصاء کرده و حق انتفاع را در آن صحیح نمی‌داند، این است که در [[عرف]]، علت عمده حق انتفاع دادن، شخصیت مستعیر است لذا ممکن است [[شرط مباشرت]] در استفاده از آن به صورت ضمنی لحاظ شده‌ باشد؛ بنابراین ملاک واضحی برای جواز عاریه دادن منتفع وجود ندارد، با این حال برخی از حقوقدانان آن را در صورتی که قصد مباشرت نشده باشد، پذیرفته‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=97144|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>
عاریه: عاریه عقدی است که نتیجه آن، تبرع به منفعت است.( 31863) یعنی مالک، شخصی را به مال خود مسلط می کند تا از آن بدون پرداخت عوضی، استفاده کند.( 1265423) برای تجزیه  کلمه "عاریه" فروضی ذکر شده است. برخی از آنها عبارت است از:


1-      اسم منسوب به "عار" است. زیرا طلب کردن عاریه موحب عار و ننگ است.
== مطالعات فقهی ==


2-      از مشتقات "عار" به معنای آمد و رفت باشد. زیرا  مال عاریه ای، مالی است که از دستی به دست دیگر منتقل می شود.
=== سوابق فقهی ===
[[فتوا|فتوای]] برخی از معاصرین نیز، موید حکم این ماده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=49848|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref>


3-      از مشتقات "تعاور" به معنای تداول باشد. زیرا مال عاریه بین مردم دست به دست می چرخد.( 556745)
== منابع ==
 
{{پانویس|۲}}
مُعیر: به کسی که مال خود را به دیگری به صورت مجانی داده تا از آن انتفاع ببرد، مُعیر گفته می شو.( 1045323)
{{مواد قانون مدنی}}
 
[[رده:مواد قانون مدنی]]
عین مستعاره: مالی که عاریه داده شده است.( 84352)
[[رده:اموال]]
 
[[رده:عقود-معین]]
== کلیات توضیحی تفسیری دکترین ==
[[رده:عاریه]]
باتوجه به اینکه صاحب حق انتفاع، مالک منافع محسوب نمی شود.پس برای عاریه دادن، معیر باید مالک منافع باشد.( 19014) بنابراین تاجری که ورشکسته شده است نمی تواند مال خود را عاریه دهد چراکه مالک منافع نیست. (1122544) و اهلیت تبرع را ندارد.( 428357) اما غیر مالک می تواند عین مستعاره را فضولتا به عاریه بدهد اما نفوذ آن منوط به اجازه مالک است.( 59477) یکی از دلایلی که صحت عاریه را در مالکیت منافع احصاء کرده و حق انتفاع را در آن صحیح نمی داند این است که در عرف علت عمده حق انتفاع دادن، شخصیت مستعیر است یا اینکه شرط مباشرت در استفاده از آن به صورت ضمنی لحاظ شده است. بنابر این ملاک واضحی برای جواز عاریه دادن منتفع وجود ندارد. با این حال برخی از حقوقدانان آن را در صورتی که قصد مباشرت نشده باشد، پذیرفته اند.( 24272)
 
== مستندات فقهی ==
با توجه به ادله اربعه، غاصب نمی تواند شخصی را بر مال مغصوب مسلط کند. بنابراین معیر باید مالک منفعت باشد. این نوع مالکیت (مالکیت منافع) برای عاریه کفایت می کند و احتیاجی به مالکیت عین نیست.. زیرا دلایلی نظیر اصاله الصحه و قاعده سلطنت موید آن است. اما به دلیل اصاله عدم صحت، صحت عاریه به واسطه مالکیت منافع، مردود است.( 1522804)
 
== سوابق فقهی ==
فتوای برخی از معاصرین نیز موید حکم این ماده است.( 12448)

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۴۱

ماده ۶۳۶ قانون مدنی: عاریه‌دهنده علاوه بر اهلیت باید مالک منفعت مالی باشد که عاریه می‌دهد اگر چه مالک عین نباشد.

نکات توضیحی تفسیری دکترین

با توجه به اینکه صاحب حق انتفاع، مالک منافع محسوب نمی‌شود، پس برای عاریه دادن، معیر باید مالک منافع باشد، همچنین تاجری که ورشکسته شده‌است نمی‌تواند مال خود را عاریه دهد، چرا که مالک منافع نیست، و اهلیت تبرع ندارد،[۱][۲] البته غیر مالک می‌تواند عین مستعاره را فضولتا به عاریه بدهد با این توضیح که نفوذ آن منوط به اجازه مالک است.[۳]

یکی از دلایلی که صحت عاریه را در مالکیت منافع احصاء کرده و حق انتفاع را در آن صحیح نمی‌داند، این است که در عرف، علت عمده حق انتفاع دادن، شخصیت مستعیر است لذا ممکن است شرط مباشرت در استفاده از آن به صورت ضمنی لحاظ شده‌ باشد؛ بنابراین ملاک واضحی برای جواز عاریه دادن منتفع وجود ندارد، با این حال برخی از حقوقدانان آن را در صورتی که قصد مباشرت نشده باشد، پذیرفته‌اند.[۴]

مطالعات فقهی

سوابق فقهی

فتوای برخی از معاصرین نیز، موید حکم این ماده است.[۵]

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد سوم) (عده). چاپ 1. گنج دانش، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4490232
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1713484
  3. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 237964
  4. ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 97144
  5. عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول). چاپ 1. سمت، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 49848