ماده ۸۲۳ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
* {{زیتونی|[[ماده ۸۲۲ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۸۲۲ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۸۲۴ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۸۲۴ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
* [[ماده ۸۲۲ قانون مدنی]]
* [[ماده ۸۲۲ قانون مدنی]]
خط ۹: خط ۷:
== فلسفه و مبانی نظری ==
== فلسفه و مبانی نظری ==
با توجه به انتقال قهری [[حق|حقوق]] متوفی به وراث خویش، باید ورثه را، در حکم [[قائم مقام قانونی]] [[مورث]] خود محسوب نموده؛ و حق شفعه را به آنان قابل انتقال دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه حق دفتر هشتم دی و اسفند 1365|ترجمه=|جلد=|سال=1365|ناشر=شرکت سهامی روزنامه رسمی ایران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1320860|صفحه=|نام۱=دادگستری جمهوری اسلامی ایران|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>
با توجه به انتقال قهری [[حق|حقوق]] متوفی به وراث خویش، باید ورثه را، در حکم [[قائم مقام قانونی]] [[مورث]] خود محسوب نموده؛ و حق شفعه را به آنان قابل انتقال دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه حق دفتر هشتم دی و اسفند 1365|ترجمه=|جلد=|سال=1365|ناشر=شرکت سهامی روزنامه رسمی ایران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1320860|صفحه=|نام۱=دادگستری جمهوری اسلامی ایران|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>
 
== نکات تفسیری دکترین ماده 823 قانون مدنی ==
== نکات تفسیری دکترین ==
حق شفعه، به [[زوجه]] متوفی نیز، به [[ارث]] می‌رسد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199120|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref> و وی می‌تواند به نسبت [[حصه]] خویش از [[مال|اموال]] متوفی، حق شفعه خود را اعمال نموده؛ و مبادرت به خرید سهم [[مشتری]] نماید،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199120|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref> بنابراین زوجه متوفی، از حق شفعه وی ارث می‌برد؛ و تفاوتی ندارد که موضوع شفعه، زمین، درخت، ساختمان و … باشد؛ زیرا [[مشفوع]]، جزء [[ترکه]] مورث نیست؛ تا بتوان دلیلی برای محرومیت زوجه یافت؛ بلکه حق شفعه، به‌طور مستقیم به وراث میت انتقال می‌یابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1566644|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=ره پیک|چاپ=2}}</ref>
حق شفعه، به [[زوجه]] متوفی نیز، به [[ارث]] می‌رسد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199120|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref> و وی می‌تواند به نسبت [[حصه]] خویش از [[مال|اموال]] متوفی، حق شفعه خود را اعمال نموده؛ و مبادرت به خرید سهم [[مشتری]] نماید،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199120|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref> بنابراین زوجه متوفی، از حق شفعه وی ارث می‌برد؛ و تفاوتی ندارد که موضوع شفعه، زمین، درخت، ساختمان و … باشد؛ زیرا [[مشفوع]]، جزء [[ترکه]] مورث نیست؛ تا بتوان دلیلی برای محرومیت زوجه یافت؛ بلکه حق شفعه، به‌طور مستقیم به وراث میت انتقال می‌یابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1566644|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=ره پیک|چاپ=2}}</ref>


اگر پس از فوت شفیع، ورثه وی اقدام به اعمال حق شفعه نموده؛ و [[مبیع]] را خریداری نمایند؛ منشأ [[مالکیت]] آنان نسبت به آن مال را، باید [[ایقاع]] دانست نه ارث؛ لذا دلیلی هم ندارد که بابت [[تملک]] مال مزبور، [[مالیات بر ارث]] [[تادیه|تأدیه]] نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199112|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref>
اگر پس از فوت شفیع، ورثه وی اقدام به اعمال حق شفعه نموده؛ و [[مبیع]] را خریداری نمایند؛ منشأ [[مالکیت]] آنان نسبت به آن مال را، باید [[ایقاع]] دانست نه ارث؛ لذا دلیلی هم ندارد که بابت [[تملک]] مال مزبور، [[مالیات بر ارث]] [[تادیه|تأدیه]] نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199112|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref>
 
== مطالعات فقهی ==
== سوابق و مستندات فقهی ==
=== سوابق فقهی ===
=== سوابق و مستندات فقهی ===
* زوجه نیز از شفعه برخوردار می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=362520|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم‌زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref>
* زوجه نیز از شفعه برخوردار می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=362520|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم‌زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref>


* هر چند حق شفعه از [[حق مالی|حقوق مالی]] محسوب می‌گردد؛ اما نمی‌توان نسبت به آن به‌طور مستقل و جدا از [[عین معین|عین مال]]، [[وصیت]] نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ایقاع (اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=64848|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=1}}</ref>
* هر چند حق شفعه از [[حق مالی|حقوق مالی]] محسوب می‌گردد؛ اما نمی‌توان نسبت به آن به‌طور مستقل و جدا از [[عین معین|عین مال]]، [[وصیت]] نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ایقاع (اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=64848|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=1}}</ref>
 
== نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 823 قانون مدنی ==
 
== نکات توصیفی هوش مصنوعی ==
{{هوش مصنوعی (ماده)}}
{{هوش مصنوعی (ماده)}}
# حق شفعه جزو حقوق مالی است.
# حق شفعه جزو حقوق مالی است.
خط ۳۰: خط ۲۴:
# انتقال حق به صورت قهری و بدون نیاز به اقدامی خاص از سمت وراث انجام می‌شود.
# انتقال حق به صورت قهری و بدون نیاز به اقدامی خاص از سمت وراث انجام می‌شود.
# ورثه می‌توانند در مورد اعمال یا عدم اعمال حق شفعه تصمیم‌گیری کنند.
# ورثه می‌توانند در مورد اعمال یا عدم اعمال حق شفعه تصمیم‌گیری کنند.
== مقالات مرتبط ==
== مقالات مرتبط ==
* [[وضعیت نقل و انتقال حق شفعه در منظر فقه و حقوق مدنی]]
* [[وضعیت نقل و انتقال حق شفعه در منظر فقه و حقوق مدنی]]
خط ۳۶: خط ۲۹:
* [[بررسی فقهی- حقوقی مسئولیت تضامنی در شرکتهای تجاری]]
* [[بررسی فقهی- حقوقی مسئولیت تضامنی در شرکتهای تجاری]]
* [[وصیت و ارث نسبت به حقوق مادی اثر ادبی و هنری]]
* [[وصیت و ارث نسبت به حقوق مادی اثر ادبی و هنری]]
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
خط ۴۴: خط ۳۶:
[[رده:عقود-معین]]
[[رده:عقود-معین]]
[[رده:اخذ به شفعه]]
[[رده:اخذ به شفعه]]
{{DEFAULTSORT:ماده 4120}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۹

ماده ۸۲۳ قانون مدنی: حق شفعه بعد از موت شفیع به وارث یا وراث او منتقل می‌شود.

مواد مرتبط

فلسفه و مبانی نظری

با توجه به انتقال قهری حقوق متوفی به وراث خویش، باید ورثه را، در حکم قائم مقام قانونی مورث خود محسوب نموده؛ و حق شفعه را به آنان قابل انتقال دانست.[۱]

نکات تفسیری دکترین ماده 823 قانون مدنی

حق شفعه، به زوجه متوفی نیز، به ارث می‌رسد،[۲] و وی می‌تواند به نسبت حصه خویش از اموال متوفی، حق شفعه خود را اعمال نموده؛ و مبادرت به خرید سهم مشتری نماید،[۳] بنابراین زوجه متوفی، از حق شفعه وی ارث می‌برد؛ و تفاوتی ندارد که موضوع شفعه، زمین، درخت، ساختمان و … باشد؛ زیرا مشفوع، جزء ترکه مورث نیست؛ تا بتوان دلیلی برای محرومیت زوجه یافت؛ بلکه حق شفعه، به‌طور مستقیم به وراث میت انتقال می‌یابد.[۴]

اگر پس از فوت شفیع، ورثه وی اقدام به اعمال حق شفعه نموده؛ و مبیع را خریداری نمایند؛ منشأ مالکیت آنان نسبت به آن مال را، باید ایقاع دانست نه ارث؛ لذا دلیلی هم ندارد که بابت تملک مال مزبور، مالیات بر ارث تأدیه نمایند.[۵]

مطالعات فقهی

سوابق فقهی

  • زوجه نیز از شفعه برخوردار می شود.[۶]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 823 قانون مدنی

  1. حق شفعه جزو حقوق مالی است.
  2. حق شفعه قابلیت انتقال به ورثه را دارد.
  3. انتقال حق شفعه به وراث در صورت فوت شفیع صورت می‌گیرد.
  4. وراث شفیع، حقوق شفعه را به میزان سهم‌الارث خود دریافت می‌کنند.
  5. انتقال حق به صورت قهری و بدون نیاز به اقدامی خاص از سمت وراث انجام می‌شود.
  6. ورثه می‌توانند در مورد اعمال یا عدم اعمال حق شفعه تصمیم‌گیری کنند.

مقالات مرتبط

منابع

  1. فصلنامه حق دفتر هشتم دی و اسفند 1365. شرکت سهامی روزنامه رسمی ایران، 1365.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1320860
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث). چاپ 5. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 199120
  3. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث). چاپ 5. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 199120
  4. حسن ره پیک. حقوق مدنی (اخذ به شفعه). چاپ 2. خرسندی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1566644
  5. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث). چاپ 5. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 199112
  6. سیدمرتضی قاسم‌زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 362520
  7. سیدمصطفی محقق داماد. ایقاع (اخذ به شفعه). چاپ 1. مرکز نشر علوم اسلامی، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 64848