ماده ۷۷۳ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «هر مالی که قابل نقل و انتقال قانونی نیست نمی‌تواند مورد رهن واقع شود. == توضی...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
هر مالی که قابل نقل و انتقال قانونی نیست نمی‌تواند مورد رهن واقع شود.
'''ماده ۷۷۳ قانون مدنی''': هر [[مال|مالی]] که قابل نقل و [[انتقال]] قانونی نیست نمی‌تواند مورد [[رهن]] واقع شود.
* {{زیتونی|[[ماده ۷۷۲ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۷۷۴ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
== مواد مرتبط ==
* [[ماده ۷۷۲ قانون مدنی]]
* [[ماده ۷۷۴ قانون مدنی]]
== فلسفه و مبانی نظری ==
[[عین مرهونه]]، باید از قابلیت نقل و انتقال قانونی برخوردار باشد؛ زیرا منظور از انعقاد رهن، [[بیع|فروش]] رهینه، در صورت عدم [[تادیه|تأدیه]] [[دیون|دین]] توسط [[راهن]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی عقود معین (جلد دوم) تحلیل عقود مشارکتی (شرکت، مضاربه، مزارعه، مساقات) اذنی و نیابتی (ودیعه، عاریه، وکالت) تبعی و وثیقه ای (ضمان، حواله، کفالت، رهن) تبرعی و شانسی (هبه، گروبندی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=انتشارات خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=769060|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=ره پیک|چاپ=1}}</ref>
== نکات تفسیری دکترین ماده 773 قانون مدنی ==
عین مرهونه، باید نزد طرفین دارای مالیت باشد؛ بنابراین در عقدی که یکی از [[متعاقدین]] آن، مسلمان نیست؛ نمی‌توان [[شراب]] و گوشت خوک را، رهن قرار داد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد سوم) (عده)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4407728|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> همچنین مال غیر را به دلیل عدم قابلیت نقل و انتقال، نمی‌توان موضوع عقد رهن قرار داد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=204940|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref>


== توضیح واژگان ==
گاهی مالی به واسطه خصوصیات ذاتی خود، قابل انتقال نیست؛ مانند [[عین موقوفه]]، و گاهی نیز مالی، به دلیل ویژگی‌های عرضی آن، نظیر [[توقیف اموال|توقیف]] توسط [[دادگاه]]، فاقد قابلیت نقل و انتقال می‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی عقود معین (جلد دوم) تحلیل عقود مشارکتی (شرکت، مضاربه، مزارعه، مساقات) اذنی و نیابتی (ودیعه، عاریه، وکالت) تبعی و وثیقه ای (ضمان، حواله، کفالت، رهن) تبرعی و شانسی (هبه، گروبندی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=انتشارات خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=769060|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=ره پیک|چاپ=1}}</ref>
رهن: رهن در شرع اسلام، دارای مفهوم خاصی نبوده؛ و در همان معنای لغوی خود به کار رفته است.(840148)
== مطالعات فقهی ==
 
=== سوابق فقهی ===
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
آن دسته از [[اراضی]] را که با قهر و غلبه به [[تصرف]] مسلمانان درآمده؛ و نیز زمین‌هایی را که [[کفر|کفار]]، بابت بهره‌مندی از آن، به [[دولت]] اسلامی [[خراج]] پرداخت می‌نمایند؛ می‌توان موضوع رهن قرار داد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه استدلالی (عقود معین) (شرح کامل کتاب الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2227460|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>
عین مرهونه، باید نزد طرفین دارای مالیت باشد. بنابراین در عقدی که یکی از متعاقدین آن، مسلمان نیست؛ نمی توان شراب و گوشت خوک را، رهن قرار داد.(1101918)
== مصادیق و نمونه ها ==
 
* اگر مالک مالی، تا ۹۰ سال حق فروش خود را نسبت به آن، از خود سلب نموده باشد؛ نمی‌توان آن مال را موضوع رهن قرار داد؛ زیرا مدت مزبور، به اندازه ای طولانی است که از نظر [[عرف]]، قابلیت انتقال و [[وثیقه]] بودن را، از دست می‌دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی کاربردی (اموال و مالکیت، عقود و تعهدات، الزامات بدون قرارداد و عقود معین)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2875656|صفحه=|نام۱=محمدباقر|نام خانوادگی۱=سروی|چاپ=1}}</ref>
مال غیر را، به دلیل عدم قابلیت نقل و انتقال، نمی توان موضوع عقد رهن قرار داد.(51221)
== نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 773 قانون مدنی ==
{{هوش مصنوعی (ماده)}}
# مال باید قابلیت نقل و انتقال قانونی داشته باشد تا بتواند به رهن گذاشته شود.
# اموالی که بر اساس قانون نمی‌توانند منتقل شوند، نمی‌توانند به عنوان وثیقه استفاده شوند.
# رهن شامل اموالی است که از نظر قانونی امکان انتقال مالکیت دارند.
# محدودیت‌های قانونی در نقل و انتقال مال می‌تواند مانع از رهن‌گذاری شود.
# واگذاری وثیقه نیازمند امکان نقل و انتقال مالکیت مال بر اساس قوانین جاری است.
== پایان نامه و رساله های مرتبط ==
* [[ماهیت حقوقی و آثار معاملات رهنی]]
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{مواد قانون مدنی}}
[[رده:مواد قانون مدنی]]
[[رده:اموال]]
[[رده:عقود-معین]]
[[رده:رهن]]


عین مرهونه، باید از قابلیت نقل و انتقال قانونی برخوردار باشد. زیرا منظور از انعقاد رهن، فروش رهینه، درصورت عدم تأدیه دین توسط راهن است.(192251)
گاهی مالی به واسطه خصوصیات ذاتی خود، قابل انتقال نیست؛ مانند عین موقوفه. و گاهی نیز مالی را، به دلیل ویژگی های عرضی آن، نظیر توقیف توسط دادگاه، فاقد قابلیت نقل و انتقال می باشد.(192251)
== سوابق فقهی ==
آن دسته از اراضی را، که با قهر و غلبه به تصرف مسلمانان درآمده؛ و نیز زمین هایی را که کفار، بابت بهره مندی از آن، به دولت اسلامی خراج پرداخت می نمایند؛ می توان موضوع رهن قرار داد.(556851)
== مصادیق و نمونه ها ==


* مالی را مالک آن، تا 90 سال حق فروش خود را نسبت به آن، از خود سلب نموده باشد؛ نمی توان موضوع رهن قرار داد. زیرا مدت مزبور، به اندازه ای طولانی است که از نظر عرف، قابلیت انتقال و وثیقه بودن را، از دست می دهد.(718900)
{{DEFAULTSORT:ماده 3870}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۷

ماده ۷۷۳ قانون مدنی: هر مالی که قابل نقل و انتقال قانونی نیست نمی‌تواند مورد رهن واقع شود.

مواد مرتبط

فلسفه و مبانی نظری

عین مرهونه، باید از قابلیت نقل و انتقال قانونی برخوردار باشد؛ زیرا منظور از انعقاد رهن، فروش رهینه، در صورت عدم تأدیه دین توسط راهن است.[۱]

نکات تفسیری دکترین ماده 773 قانون مدنی

عین مرهونه، باید نزد طرفین دارای مالیت باشد؛ بنابراین در عقدی که یکی از متعاقدین آن، مسلمان نیست؛ نمی‌توان شراب و گوشت خوک را، رهن قرار داد،[۲] همچنین مال غیر را به دلیل عدم قابلیت نقل و انتقال، نمی‌توان موضوع عقد رهن قرار داد.[۳]

گاهی مالی به واسطه خصوصیات ذاتی خود، قابل انتقال نیست؛ مانند عین موقوفه، و گاهی نیز مالی، به دلیل ویژگی‌های عرضی آن، نظیر توقیف توسط دادگاه، فاقد قابلیت نقل و انتقال می‌باشد.[۴]

مطالعات فقهی

سوابق فقهی

آن دسته از اراضی را که با قهر و غلبه به تصرف مسلمانان درآمده؛ و نیز زمین‌هایی را که کفار، بابت بهره‌مندی از آن، به دولت اسلامی خراج پرداخت می‌نمایند؛ می‌توان موضوع رهن قرار داد.[۵]

مصادیق و نمونه ها

  • اگر مالک مالی، تا ۹۰ سال حق فروش خود را نسبت به آن، از خود سلب نموده باشد؛ نمی‌توان آن مال را موضوع رهن قرار داد؛ زیرا مدت مزبور، به اندازه ای طولانی است که از نظر عرف، قابلیت انتقال و وثیقه بودن را، از دست می‌دهد.[۶]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 773 قانون مدنی

  1. مال باید قابلیت نقل و انتقال قانونی داشته باشد تا بتواند به رهن گذاشته شود.
  2. اموالی که بر اساس قانون نمی‌توانند منتقل شوند، نمی‌توانند به عنوان وثیقه استفاده شوند.
  3. رهن شامل اموالی است که از نظر قانونی امکان انتقال مالکیت دارند.
  4. محدودیت‌های قانونی در نقل و انتقال مال می‌تواند مانع از رهن‌گذاری شود.
  5. واگذاری وثیقه نیازمند امکان نقل و انتقال مالکیت مال بر اساس قوانین جاری است.

پایان نامه و رساله های مرتبط

منابع

  1. حسن ره پیک. حقوق مدنی عقود معین (جلد دوم) تحلیل عقود مشارکتی (شرکت، مضاربه، مزارعه، مساقات) اذنی و نیابتی (ودیعه، عاریه، وکالت) تبعی و وثیقه ای (ضمان، حواله، کفالت، رهن) تبرعی و شانسی (هبه، گروبندی). چاپ 1. انتشارات خرسندی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 769060
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد سوم) (عده). چاپ 1. گنج دانش، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4407728
  3. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 204940
  4. حسن ره پیک. حقوق مدنی عقود معین (جلد دوم) تحلیل عقود مشارکتی (شرکت، مضاربه، مزارعه، مساقات) اذنی و نیابتی (ودیعه، عاریه، وکالت) تبعی و وثیقه ای (ضمان، حواله، کفالت، رهن) تبرعی و شانسی (هبه، گروبندی). چاپ 1. انتشارات خرسندی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 769060
  5. عباس زراعت. فقه استدلالی (عقود معین) (شرح کامل کتاب الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه). چاپ 1. فکرسازان، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2227460
  6. محمدباقر سروی. حقوق مدنی کاربردی (اموال و مالکیت، عقود و تعهدات، الزامات بدون قرارداد و عقود معین). چاپ 1. فکرسازان، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2875656