ماده ۴۴۷ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


== فلسفه و مبانی نظری ماده ==
== فلسفه و مبانی نظری ماده ==
شخص ثالث را، نمی‌توان صاحب خیار شرط محسوب داشت؛ تا با فوت وی، امکان انتقال خیار به ورثه اش وجود داشته باشد؛ بلکه ثالث، تنها معتمد و داور بین طرفین بوده؛ و سمت او نیز، قائم به شخص است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3809088|صفحه=|نام۱=مرتضی|نام خانوادگی۱=یوسف زاده|چاپ=1}}</ref>
شخص ثالث را نمی‌توان صاحب خیار شرط محسوب داشت؛ تا با فوت وی، امکان انتقال خیار به ورثه اش وجود داشته باشد؛ بلکه ثالث، تنها معتمد و داور بین طرفین بوده؛ و سمت او نیز، قائم به شخص است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3809088|صفحه=|نام۱=مرتضی|نام خانوادگی۱=یوسف زاده|چاپ=1}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==

نسخهٔ ‏۲۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۲۵

ماده ۴۴۷ قانون مدنی: هرگاه شرط خیار برای شخصی غیر از متعاملین شده باشد منتقل به ورثه نخواهد شد.

فلسفه و مبانی نظری ماده

شخص ثالث را نمی‌توان صاحب خیار شرط محسوب داشت؛ تا با فوت وی، امکان انتقال خیار به ورثه اش وجود داشته باشد؛ بلکه ثالث، تنها معتمد و داور بین طرفین بوده؛ و سمت او نیز، قائم به شخص است.[۱]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

در مواردی که طرفین، برای ثالث، حق خیار شرط قائل می‌شوند؛ در واقع او را داور میان خود قرار می‌دهند؛ که بدیهی است با فوت ثالث و ازاله منصب او، ورثه وی نمی‌توانند نسبت به خیار مزبور، ادعایی داشته باشند،[۲] بنابراین خیار مؤامره، از طریق ارث منتقل نمی‌گردد.[۳]

اگر خیار شرط، برای ثالث قرار داده شده باشد؛ در این صورت با توجه به اینکه وی، وکیل کسی است که شرط به نفع او مقرر گردیده؛ با فوت ثالث، حق خیار به ورثه او تعلق نیافته؛ و به موکل وی، یعنی یکی از متعاملین انتقال می‌یابد.[۴]

منابع

  1. مرتضی یوسف زاده. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین. چاپ 1. انتشار، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3809088
  2. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1376.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2918592
  3. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1713008
  4. حیدر باقری اصل. بررسی تحلیلی احکام عمومی فسخ عقود لازم. چاپ 1. دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3879120