ماده ۴۴۷ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «هر گاه شرط خیار برای شخصی غیر از متعاملین شده باشد منتقل به ورثه نخواهد شد. ==...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
هر گاه شرط خیار برای شخصی غیر از متعاملین شده باشد منتقل به ورثه نخواهد شد.
'''ماده ۴۴۷ قانون مدنی''': هرگاه [[خیار شرط|شرط خیار]] برای شخصی غیر از متعاملین شده باشد [[انتقال قهری|منتقل]] به [[ورثه]] نخواهد شد.
* {{زیتونی|[[ماده ۴۴۶ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۴۴۸ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}


== توضیح واژگان ==
== فلسفه و مبانی نظری ماده ==
شرط در لغت، یعنی الزام به شیئ، و پایبندی به آن در ضمن عقد.(100836) و شرط در لغت، یعنی قرار و پیمان. و در اصطلاح، به التزام و تعهدی که ضمن عقد معین، و در کنار تعهد اصلی، به وجود می آید؛ شرط گویند.(397861) و در اصطلاح، به تعهدی که ضمن تعهد دیگر قرار داشته؛ و به صورت تبعی درآمده؛ و جزئی از عقد اصلی می گردد؛ شرط گویند.(219287) و به توافقی که ضمن عقدی، به جهت تغییر آثار آن قرارداد، انشاء می گردد؛ شرط گویند.(276442)
شخص ثالث را نمی‌توان صاحب خیار شرط محسوب داشت؛ تا با فوت وی، امکان انتقال خیار به ورثه اش وجود داشته باشد؛ بلکه ثالث، تنها معتمد و داور بین طرفین بوده؛ و سمت او نیز، قائم به شخص است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3809088|صفحه=|نام۱=مرتضی|نام خانوادگی۱=یوسف زاده|چاپ=1}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
درمواردی که طرفین، برای ثالث، حق خیار شرط قائل می شوند؛ درواقع او را داور میان خود قرار می دهند؛ که بدیهی است با فوت ثالث و ازاله منصب او، ورثه وی نمی توانند نسبت به خیار مزبور، ادعایی داشته باشند.(729634) و شخص ثالث را، نمی توان صاحب خیار شرط محسوب داشت؛ تا با فوت وی، امکان انتقال خیار به ورثه اش وجود داشته باشد؛ بلکه ثالث، تنها معتمد و داور بین طرفین بوده؛ و سمت او نیز، قائم به شخص است.(952258)
در مواردی که طرفین، برای ثالث، حق خیار شرط قائل می‌شوند؛ در واقع او را داور میان خود قرار می‌دهند؛ که بدیهی است با فوت ثالث و ازاله منصب او، ورثه وی نمی‌توانند نسبت به خیار مزبور، ادعایی داشته باشند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2918592|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=2}}</ref> بنابراین [[خیار مؤامره]]، از طریق [[ارث]] منتقل نمی‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1713008|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref>


خیار مؤامره، قابل از طریق ارث منتقل نمی گردد.(428238)
اگر خیار شرط، برای ثالث قرار داده شده باشد؛ در این صورت با توجه به اینکه وی، [[وکیل]] کسی است که [[شرط]] به نفع او مقرر گردیده؛ با فوت ثالث، حق خیار به ورثه او تعلق نیافته؛ و به [[موکل]] وی، یعنی یکی از متعاملین انتقال می‌یابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تحلیلی احکام عمومی فسخ عقود لازم|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3879120|صفحه=|نام۱=حیدر|نام خانوادگی۱=باقری اصل|چاپ=1}}</ref>


== سوابق فقهی ==
== مقالات مرتبط ==
اگر خیار شرط، برای ثالث قرار داده شده باشد؛ دراینصورت با توجه به اینکه وی، وکیل کسی است که شرط به نفع او مقرر گردیده؛ با فوت ثالث، حق خیار به ورثه او تعلق نیافته؛ و به موکل وی، یعنی یکی از متعاملین انتقال می یابد.(969766)
[[انتقال خیار در حقوق ایران]]
 
== منابع ==
{{پانویس}}
{{مواد قانون مدنی}}
[[رده:مواد قانون مدنی]]
[[رده:اموال]]
[[رده:عقود-معین]]
[[رده:بیع]]
[[رده:خیارات]]
[[رده:احکام خیارات به طور کلی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۰۴

ماده ۴۴۷ قانون مدنی: هرگاه شرط خیار برای شخصی غیر از متعاملین شده باشد منتقل به ورثه نخواهد شد.

فلسفه و مبانی نظری ماده

شخص ثالث را نمی‌توان صاحب خیار شرط محسوب داشت؛ تا با فوت وی، امکان انتقال خیار به ورثه اش وجود داشته باشد؛ بلکه ثالث، تنها معتمد و داور بین طرفین بوده؛ و سمت او نیز، قائم به شخص است.[۱]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

در مواردی که طرفین، برای ثالث، حق خیار شرط قائل می‌شوند؛ در واقع او را داور میان خود قرار می‌دهند؛ که بدیهی است با فوت ثالث و ازاله منصب او، ورثه وی نمی‌توانند نسبت به خیار مزبور، ادعایی داشته باشند،[۲] بنابراین خیار مؤامره، از طریق ارث منتقل نمی‌گردد.[۳]

اگر خیار شرط، برای ثالث قرار داده شده باشد؛ در این صورت با توجه به اینکه وی، وکیل کسی است که شرط به نفع او مقرر گردیده؛ با فوت ثالث، حق خیار به ورثه او تعلق نیافته؛ و به موکل وی، یعنی یکی از متعاملین انتقال می‌یابد.[۴]

مقالات مرتبط

انتقال خیار در حقوق ایران

منابع

  1. مرتضی یوسف زاده. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین. چاپ 1. انتشار، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3809088
  2. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1376.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2918592
  3. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1713008
  4. حیدر باقری اصل. بررسی تحلیلی احکام عمومی فسخ عقود لازم. چاپ 1. دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3879120