ماده ۶۳۸ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
=== سوابق فقهی === | === سوابق فقهی === | ||
از آنجا که عاریه از عقود مملکه نیست، نمیتوان [[اصل لزوم قراردادها|اصاله اللزوم]] را در آن جاری | از آنجا که عاریه از [[عقد تملیکی|عقود مملکه]] نیست، نمیتوان [[اصل لزوم قراردادها|اصاله اللزوم]] را در آن جاری کرد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مستند فقهی قانون مدنی (جلد هفتم)|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=داد و دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6091304|صفحه=|نام۱=مرکز پژوهشی دانشنامههای حقوقی علامه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref> همچنین علت [[بطلان عقد]] عاریه با مرگ معیر این است که وفای به آن عقد، [[تعذر|متعذر]] میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (بخش مدنی) (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1812076|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=9}}</ref> | ||
علت [[بطلان عقد]] عاریه با مرگ معیر این است که وفای به آن عقد، [[تعذر|متعذر]] میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (بخش مدنی) (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1812076|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=9}}</ref> | |||
== مصادیق و نمونهها == | == مصادیق و نمونهها == | ||
* اگر معیر زمینی را برای دفن میتی به عاریه گذارد، هر زمانی که بخواهد میتواند آن را برهم زند، اما لزوم احترام به مردگان و [[حرمت]] [[نبش قبر]]، مانع استفاده او از اختیارش میشود؛ بنابراین چون نبش قبر، جنبه اجتماعی دارد و مربوط به [[حقوق عمومی|حقوق عموم]] است بر [[حقوق خصوصی]] معیر مقدم میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (عقود معین، قسمت چهارم) (عقود اذنی، وثیقههای دین، ودیعه، عاریه، وکالت، ضمان)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2655584|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=6}}</ref> | * اگر معیر زمینی را برای دفن میتی به عاریه گذارد، هر زمانی که بخواهد میتواند آن را برهم زند، اما لزوم احترام به مردگان و [[حرمت]] [[نبش قبر]]، مانع استفاده او از اختیارش میشود؛ بنابراین چون نبش قبر، جنبه اجتماعی دارد و مربوط به [[حقوق عمومی|حقوق عموم]] است بر [[حقوق خصوصی]] معیر مقدم میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (عقود معین، قسمت چهارم) (عقود اذنی، وثیقههای دین، ودیعه، عاریه، وکالت، ضمان)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2655584|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=6}}</ref> |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۱:۲۹
ماده ۶۳۸ قانون مدنی: عاریه عقدی است جایز و به موت هر یک از طرفین منفسخ میشود.
نکات توضیحی تفسیری دکترین
دلیلی که برای انحلال عقد عاریه به سبب فوت طرفین ذکر شده، جایز بودن آن عقد است،[۱] برخی نیز معتقدند که عقود اذنیه مثل عاریه و اجاره، با فوت اجازه دهنده به حال خود باقی میماند.[۲]
در برخی موارد عقد عاریه تا زمانی لازم میشود، مثل آنکه معیر، زمینی را برای دفن میتی، عاریه دهد که این لزوم تا زمانی که میت مندرس شود، ثابت است،[۳] البته برخی نیز معتقدند که نمیتوان دلیل باقی ماندن عین در نزد مستعیر را لزوم عقد عاریه دانست،[۴] این حکم با جواز عاریه منافاتی ندارد، چرا که پس از برطرف شدن مانع، امکان فسخ وجود خواهد داشت.[۵]
در این ماده فقط به فوت طرفین اشاره شدهاست اما محجور شدن آنان نیز از جهت انتفاء اذن، در حکم فوت است.[۶]
مطالعات فقهی
سوابق فقهی
از آنجا که عاریه از عقود مملکه نیست، نمیتوان اصاله اللزوم را در آن جاری کرد،[۷] همچنین علت بطلان عقد عاریه با مرگ معیر این است که وفای به آن عقد، متعذر میشود.[۸]
مصادیق و نمونهها
- اگر معیر زمینی را برای دفن میتی به عاریه گذارد، هر زمانی که بخواهد میتواند آن را برهم زند، اما لزوم احترام به مردگان و حرمت نبش قبر، مانع استفاده او از اختیارش میشود؛ بنابراین چون نبش قبر، جنبه اجتماعی دارد و مربوط به حقوق عموم است بر حقوق خصوصی معیر مقدم میشود.[۹]
منابع
- ↑ ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (عقود معین 2) (ودیعه، عاریه، وکالت، ضمان، حواله. چاپ 13. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1954580
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. فلسفه حقوق مدنی (جلد دوم) (اصول عامه اذن و اذنیات). چاپ 1. گنج دانش، 1380. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 126384
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. فلسفه حقوق مدنی (جلد دوم) (اصول عامه اذن و اذنیات). چاپ 1. گنج دانش، 1380. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 126384
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (عقود معین، قسمت چهارم) (عقود اذنی، وثیقههای دین، ودیعه، عاریه، وکالت، ضمان). چاپ 6. سهامی انتشار، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2655584
- ↑ حسن ره پیک. حقوق مدنی عقود معین (جلد دوم) تحلیل عقود مشارکتی (شرکت، مضاربه، مزارعه، مساقات) اذنی و نیابتی (ودیعه، عاریه، وکالت) تبعی و وثیقه ای (ضمان، حواله، کفالت، رهن) تبرعی و شانسی (هبه، گروبندی). چاپ 1. انتشارات خرسندی، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 768088
- ↑ ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (عقود معین 2) (ودیعه، عاریه، وکالت، ضمان، حواله. چاپ 13. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1954580
- ↑ مستند فقهی قانون مدنی (جلد هفتم). چاپ 1. داد و دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6091304
- ↑ سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه (بخش مدنی) (جلد دوم). چاپ 9. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1812076
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (عقود معین، قسمت چهارم) (عقود اذنی، وثیقههای دین، ودیعه، عاریه، وکالت، ضمان). چاپ 6. سهامی انتشار، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2655584