ماده ۷۳۲ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
حواله عقدی است لازم و هیچ یک از محیل و محتال و محال‌علیه نمی‌تواند آن را فسخ کند مگر در مورد [[ماده ۷۲۹ قانون مدنی|۷۲۹]] و یا در صورتی که [[خیار]] فسخ شرط شده باشد.
'''ماده ۷۳۲ قانون مدنی''': [[حواله]] [[عقد|عقدی]] است [[عقد لازم|لازم]] و هیچ‌یک از [[محیل]] و [[محتال]] و [[محال‌علیه]] نمی‌تواند آن را [[فسخ]] کند مگر در مورد [[ماده ۷۲۹ قانون مدنی|ماده ۷۲۹]] یا در صورتی که [[خیار]] فسخ [[شرط]] شده باشد.
* {{زیتونی|[[ماده ۷۳۱ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۷۳۳ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}


== نکات توضیحی و تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
به موجب این ماده در عقد حواله شرط خیار فسخ به نقع هر یک از محیل و محتال و محال علیه ممکن بوده و این شرط تابع قواعد عمومی می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (عقود معین، قسمت چهارم) (عقود اذنی، وثیقه های دین، ودیعه،عاریه، وکالت، ضمان)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2661108|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=6}}</ref>در صورت وجود شرط فعل در عقد حواله برای هر یک طرفین و یا اشخاص ثالث ، در صورت تخلف مشروط علیه ، مشروط له می تواند با توجه به مواد 237 240 قانون مدنی عقد حواله را فسخ نماید. در قانون تصریحی به این امر نشده اما طبق قاعده کلی طرفین در انتخاب شروط ضمن عقد ازادند مگر شروطی که موجب بطلان عقد می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار،وکالت ...)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1594660|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=12}}</ref> نتیجه دیگری که در اثر این ماده بوجود می آید آن است که چنانچه وصول محتال به مال الحواله متعذر گردد ، محتال حق مراجعه به محیل را ندارد .( مانند آنکه محال علیه فوت کند و ترکه او کمتر از مال الحواله باشد)<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اندیشه و ارتقاء (صدور یک مقاله در علم ماهیت شناسی حقوقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1997284|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>
به موجب این ماده، در عقد حواله، شرط خیار فسخ به نفع هر یک از محیل و محتال و محال علیه ممکن بوده و این شرط تابع قواعد عمومی می‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (عقود معین، قسمت چهارم) (عقود اذنی، وثیقه‌های دین، ودیعه، عاریه، وکالت، ضمان)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2661108|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=6}}</ref> در صورت وجود [[شرط فعل]] در عقد حواله برای هر یک از طرفین یا اشخاص ثالث، در صورت تخلف [[مشروط علیه]]، [[مشروط‌ له|مشروط له]] می‌تواند با توجه به [[ماده ۲۳۷ قانون مدنی|مواد ۲۳۷]] [[ماده ۲۴۰ قانون مدنی|۲۴۰ قانون مدنی]] عقد حواله را فسخ نماید، در [[قانون مدنی ایران|قانون]] تصریحی به این امر نشده اما طبق قاعده کلی، طرفین در انتخاب [[شرط ضمن عقد|شروط ضمن عقد]] آزادند، مگر شروطی که موجب [[بطلان عقد]] می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار، وکالت …)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1594660|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=12}}</ref>  


در مورد اقاله در عقد حواله در فقه اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد و در فقه امامیه این مسئله مسکوت مانده است .<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4215592|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> عده ای از حقوقدانان معتقدند که اقاله حواله نیز به وسیله کسانی که در انعقاد آن دخالت داشته اند ممکن می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=98412|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>
نتیجه دیگری که در اثر این ماده بوجود می‌آید آن است که چنانچه وصول محتال به مال الحواله [[تعذر|متعذر]] گردد، محتال حق مراجعه به محیل را ندارد. (مانند آنکه محال علیه فوت کند و [[ترکه]] او کمتر از مال الحواله باشد.)<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اندیشه و ارتقاء (صدور یک مقاله در علم ماهیت‌شناسی حقوقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1997284|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>


== سوابق و مستندات فقهی ==
در خصوص [[اقاله]] در عقد حواله، عده ای از حقوقدانان معتقدند که اقاله حواله نیز به وسیله کسانی که در انعقاد آن دخالت داشته‌اند، ممکن می‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=98412|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>
حواله عقدی است لازم و ایجاب آن از سوی محیل و قبول آن از سوی محتال انشاء می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی فقه اصطلاح شناسی فقه امامیه|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=پیک کوثر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4121872|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3554444|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=1}}</ref>اجماع و نصوص و اصاله اللزوم دلیل لزوم حواله است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=859392|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref>


در مورد اقاله در عقد حواله در فقه اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد و در فقه امامیه این مسئله مسکوت مانده است .<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4215592|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>
== مطالعات فقهی ==
حواله عقدی است لازم و با [[ایجاب]] آن از سوی محیل و [[قبول]] آن از سوی محتال [[انشاء]] می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی فقه اصطلاح‌شناسی فقه امامیه|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=پیک کوثر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4121872|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3554444|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=1}}</ref> [[اجماع]]، [[نص|نصوص]] و [[اصاله اللزوم]] دلیل لزوم حواله است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=859392|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم‌زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref>


== رویه قضایی ==
در مورد اقاله در عقد حواله، در [[فقه اهل سنت]] اختلاف نظر وجود دارد و در [[فقه امامیه]]، این مسئله [[سکوت|مسکوت]] مانده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دایرةالمعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4215592|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>
مطابق حکم شماره 1988 – مورخ 29/12/1329 شعبه 4 دیوان عالی کشور : « در مورد حواله طبق ماده 732 قانون مدنی هیچ یک از محیل و محتال و محال علیه جز در مورد معین در ماده 729 قانون مزبور و یا در مورد خیار فسخ شرط شده باشد حق فسخ نخواهد داشت.»<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه رویه قضایی قسمت حقوقی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=آثار اندیشه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5529844|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=متین|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در رویه قضایی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=169564|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=4}}</ref>
 
== رویه‌های قضایی ==
 
* مطابق [[حکم]] شماره ۱۹۸۸ – مورخ ۱۳۲۹/۱۲/۲۹ شعبه ۴ [[دیوان عالی کشور]]: «در مورد حواله طبق ماده ۷۳۲ قانون مدنی هیچ‌یک از محیل و محتال و محال علیه جز در مورد معین در ماده ۷۲۹ قانون مزبور یا در مورد خیار فسخ شرط شده باشد حق فسخ نخواهد داشت.»<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه رویه قضایی قسمت حقوقی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=آثار اندیشه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5529844|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=متین|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در رویه قضایی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=169564|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=4}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{مواد قانون مدنی}}
[[رده:مواد قانون مدنی]]
[[رده:اموال]]
[[رده:عقود-معین]]
[[رده:حواله]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۰:۲۸

ماده ۷۳۲ قانون مدنی: حواله عقدی است لازم و هیچ‌یک از محیل و محتال و محال‌علیه نمی‌تواند آن را فسخ کند مگر در مورد ماده ۷۲۹ یا در صورتی که خیار فسخ شرط شده باشد.

نکات توضیحی تفسیری دکترین

به موجب این ماده، در عقد حواله، شرط خیار فسخ به نفع هر یک از محیل و محتال و محال علیه ممکن بوده و این شرط تابع قواعد عمومی می‌باشد.[۱] در صورت وجود شرط فعل در عقد حواله برای هر یک از طرفین یا اشخاص ثالث، در صورت تخلف مشروط علیه، مشروط له می‌تواند با توجه به مواد ۲۳۷۲۴۰ قانون مدنی عقد حواله را فسخ نماید، در قانون تصریحی به این امر نشده اما طبق قاعده کلی، طرفین در انتخاب شروط ضمن عقد آزادند، مگر شروطی که موجب بطلان عقد می‌شود.[۲]

نتیجه دیگری که در اثر این ماده بوجود می‌آید آن است که چنانچه وصول محتال به مال الحواله متعذر گردد، محتال حق مراجعه به محیل را ندارد. (مانند آنکه محال علیه فوت کند و ترکه او کمتر از مال الحواله باشد.)[۳]

در خصوص اقاله در عقد حواله، عده ای از حقوقدانان معتقدند که اقاله حواله نیز به وسیله کسانی که در انعقاد آن دخالت داشته‌اند، ممکن می‌باشد.[۴]

مطالعات فقهی

حواله عقدی است لازم و با ایجاب آن از سوی محیل و قبول آن از سوی محتال انشاء می‌شود.[۵][۶] اجماع، نصوص و اصاله اللزوم دلیل لزوم حواله است.[۷]

در مورد اقاله در عقد حواله، در فقه اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد و در فقه امامیه، این مسئله مسکوت مانده‌است.[۸]

رویه‌های قضایی

  • مطابق حکم شماره ۱۹۸۸ – مورخ ۱۳۲۹/۱۲/۲۹ شعبه ۴ دیوان عالی کشور: «در مورد حواله طبق ماده ۷۳۲ قانون مدنی هیچ‌یک از محیل و محتال و محال علیه جز در مورد معین در ماده ۷۲۹ قانون مزبور یا در مورد خیار فسخ شرط شده باشد حق فسخ نخواهد داشت.»[۹][۱۰]

منابع

  1. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (عقود معین، قسمت چهارم) (عقود اذنی، وثیقه‌های دین، ودیعه، عاریه، وکالت، ضمان). چاپ 6. سهامی انتشار، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2661108
  2. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار، وکالت …). چاپ 12. اسلامیه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1594660
  3. محمدجعفر جعفری لنگرودی. اندیشه و ارتقاء (صدور یک مقاله در علم ماهیت‌شناسی حقوقی). چاپ 1. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1997284
  4. ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 98412
  5. حمید مسجدسرایی. ترمینولوژی فقه اصطلاح‌شناسی فقه امامیه. چاپ 1. پیک کوثر، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4121872
  6. آیت اله سیدمحمود هاشمی شاهرودی. فرهنگ فقه (جلد سوم). چاپ 1. مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3554444
  7. سیدمرتضی قاسم‌زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 859392
  8. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دایرةالمعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات). چاپ 1. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4215592
  9. احمد متین. مجموعه رویه قضایی قسمت حقوقی. چاپ 1. آثار اندیشه، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5529844
  10. سیدمحمدرضا حسینی. قانون مدنی در رویه قضایی. چاپ 4. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 169564